English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
fresco a wall دیوار سفید کرده را
Other Matches
as white as a sheet <idiom> سفید مثل گچ دیوار
partition wall دیوار میانی دیوار وسط دیوار بین دو فضا
watermarks علامت چاپ سفید در متن کاغذ سفید چاپ سفید یا سایه دار کردن
watermark علامت چاپ سفید در متن کاغذ سفید چاپ سفید یا سایه دار کردن
counter fert دیوار یا تیری که برای محافظت و استحکام در پشت دیوار ساخته میشود
murage مالیاتی که بابت دیوار کشی شهری یا تعمیر دیوار ان بگیرند
common wall دیوار تقسیم دیوار جلوگیری از اتش سوزی
scarf joint جایی که دو سر تیر رانیم ونیم کرده با هم جفت کرده باشند
burgers تکهای گوشت سرخ کرده یاکباب کرده که برای تهیه ساندویچ بکارمیرود
burger تکهای گوشت سرخ کرده یاکباب کرده که برای تهیه ساندویچ بکارمیرود
swiss steak گوشت خرد کرده مخلوط با اردوچاشنی سرخ کرده
retaining wall دیوار نگهبان دیوار محافظ
I have a tooth abscess. دندانم ماده کرده ( چرک کرده )
leukon عناصر سفید خون وسلولهای سازنده انها دودمان سفید خون
platina پلاتین یا طلای سفید طبیعی برنگ طلای سفید
white with blue stripes سفید با خطهای ابی سفید باراه راه ابی
adjacent نزدیک دیوار به دیوار
leukocyte گویچه سفید خون گلبول سفید خون
xanthochroid شخص بور و سفید پوست شخص مو زرد و سفید پوست
best gold تیری که نزدیک به نشان اصابت کرده تیری که نزدیک به مرکزهدف اصابت کرده باشد
bulkhead دیوار
walls have ears دیوار
alignment frontage بر دیوار
cope سر دیوار
coping سر دیوار
wellhead سر دیوار
bulwarks دیوار
fence دیوار
wall دیوار
bulwark دیوار
wall-to-wall از دیوار به دیوار
walls دیوار
bulkheads دیوار
fences دیوار
curtains دیوار
counter-scrap دیوار
enclosure wall دیوار بر
partition دیوار
f. with the woll دیوار
face wall دیوار بر
partitions دیوار
seawall دیوار یا سد دریایی
sea dike دیوار ساحلی
quay دیوار ساحلی
septate دیوار دار
partitions دیوار تیغه
murals دیوار نما
mural دیوار نما
embankments دیوار خاکی
embankment دیوار خاکی
niches تو رفتگی در دیوار
niche تو رفتگی در دیوار
shear wall دیوار برشی
side wall دیوار پهلویی
quays دیوار ساحلی
enclosure دیوار حصارکشی
enclosures دیوار حصارکشی
non load bearing wall دیوار تیغه
one brick wall دیوار یک اجره
outer wall دیوار خارجی
outwall دیوار بیرونی
panel wall اگین دیوار
partition wall دیوار تیغه
partition دیوار تیغه
cordons سرپوش دیوار
cordon سرپوش دیوار
quay wall دیوار بارانداز
rear wall دیوار پشت
render a wall استرکشی دیوار
retaining wall دیوار حائل
retaining wall دیوار ضامن
sleeper wall دیوار کرسی
dike دیوار مانع
decorated wall دیوار تزیینی
party wall دیوار مشترک
party walls دیوار مشترک
wall lining پوشش دیوار
wall lining اندود دیوار
wall opening روزنه دیوار
posters دیوار کوب
poster دیوار کوب
wall paint رنگ دیوار
cranny شکاف دیوار
weephole راه اب در دیوار
weephole ابرو دیوار
counterfort دیوار تکیه
petard بمب دیوار کن
tow brick wall دیوار دواجره
tow brick wall دیوار دو اجری
sidewall دیوار پهلویی
cut off wall دیوار جداکننده
spine wall دیوار اساسی
cut off دیوار اببند
clay wall دیوار چینه
curtain wall دیوار پردهای
coping قرنیس دیوار
cobwall دیوار کاهگلی
common wall دیوار مشترک
the pictures on the wall ی روی دیوار
cross wall دیوار همبر
wall insulator عایق دیوار
thickness of a wall کلفتی دیوار
thickness of a wall ضخامت دیوار
sonic booms دیوار صوتی
sonic boom دیوار صوتی
counterfort دیوار تقویتی
bailey دیوار بیرونی
conservative wall دیوار باغچه
batter of a wall میل دیوار
batter of a wall شیب دیوار
gable wall دیوار لچکی
bearing wall دیوار باربر
vallation دیوار خاکی
dwarf wall دیوار نیمه
bearing wall دیوار بارگیر
hollow walls دیوار دو جداره
cavity wall دیوار صندوقهای
cavity wall دیوار دو جداره
abutment دیوار پشتیبان
guide bank دیوار هادی سد
batter of wall میل دیوار
bay فرورفتگی دیوار
cavity walls دیوار دو جداره
cavity walls دیوار صندوقهای
an interstice in a wall ترک در دیوار
interior wall دیوار داخلی
inwall دیوار گرفتن
allering کنگره دیوار
non bearing wall دیوار تیغه
mason up ساختن دیوار
gravity wall دیوار وزنی
load bearing wall دیوار حمال
load bearing wall دیوار باربر
load-bearing دیوار باربر
lie-by تو رفتگی دیوار
front wall دیوار جلو
key wall دیوار اب بند
gable wall دیوار سنتوری
load-bearing wall دیوار حمال
blank سفید
whiter سفید
blank cheques چک سفید
sow white سفید
alabastrine سفید
white سفید
blank check چک سفید
blank cheque چک سفید
snow-white سفید
blankest سفید
white tailed دم سفید
shiro سفید
whitest سفید
chalked گل سفید
chalking گل سفید
whiting گچ سفید
snowy سفید
chalk گل سفید
hoary headed مو سفید
minever خز سفید
silvery سفید
hoary سفید
miniver خز سفید
chalks گل سفید
coping of a wall قرنیس روی دیوار
coping of a wall در پوش روی دیوار
wall entrance عبور از داخل دیوار
bracket light چراغ دیوار کوب
semidetached دارای یک دیوار حائل
bell's bund دیوار هدایت کننده اب
wailing wall دیوار قدیمی اورشلیم
flare wall دیوار حائل خاکریز پل
bench wall دیوار تکیه گاه
to encircle with a wall دیوار یا چینه کشیدن
front wall دیوار مقابل اسکواش
our next neighhbour همسایه دیوار بدیوارما
wall socket پریز روی دیوار
pile planking دیوار سپر فولادی
pinup ویژه نصب به دیوار
effective thickness of a wall ضخامت موثر دیوار
non load bearing wall دیوار بار نبر
lining of the wall پوشش روی دیوار
earth retaining wall دیوار نگهبان خاک
toss ball against a wall تمرین ابشار با دیوار
backboard دیوار تمرین تنیس
approach parapets جان پناه دیوار
screens دیوار تخته حفاظ
sconce mirror اینه دیوار کوب
sea dike دیوار کنار اب دریا
murals واقع برروی دیوار
abutment بست دیوار نزدیکی
mural واقع برروی دیوار
fire wall دیوار اتش بند
dutch stonewall دیوار سنگی هلندی
half brick wall دیوار نیم اجره
cross wall دیوار پلهای عرضی
concrete core wall دیوار با هسته بتنی
toe wall دیوار پای خاکریز
row stack فاصله اماد از دیوار
to deafen a wall عایق کردن دیوار
screen دیوار تخته حفاظ
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com