English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
guide bank دیوار هادی سد
Other Matches
partition wall دیوار میانی دیوار وسط دیوار بین دو فضا
insulating مانع هدایت انرژی از یک هادی به دیگری شدن با جدا کردن دو نقط ه با مواد هادی
insulates مانع هدایت انرژی از یک هادی به دیگری شدن با جدا کردن دو نقط ه با مواد هادی
insulate مانع هدایت انرژی از یک هادی به دیگری شدن با جدا کردن دو نقط ه با مواد هادی
superconductor خیلی هادی بیش از حد لزوم هادی ابرهادی
superconductors خیلی هادی بیش از حد لزوم هادی ابرهادی
superconductive خیلی هادی بیش از حد لزوم هادی
cmos روشی برای ساخت تراشههای نیمه هادی نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی osentary
pmos ترانزیستور نیمه هادی اکسید آهن که از طریق ناحیه کوچکی از نیمه هادی P هدایت میشود
conductor rail ریل هادی شمش هادی
shield هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
shields هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
counter fert دیوار یا تیری که برای محافظت و استحکام در پشت دیوار ساخته میشود
murage مالیاتی که بابت دیوار کشی شهری یا تعمیر دیوار ان بگیرند
common wall دیوار تقسیم دیوار جلوگیری از اتش سوزی
retaining wall دیوار نگهبان دیوار محافظ
subscriber's line اتصال تلفنی هادی اتصال هادی مشترک
photoconductive هادی حساس نسبت به نور هادی نور
adjacent نزدیک دیوار به دیوار
guided هادی
guide هادی
guides هادی
directorial هادی
electric conductor هادی
ductile هادی
leading line خط هادی
steerer هادی
lead هادی
conductors هادی
cable هادی
conductor هادی
director هادی
leads هادی
directors هادی
cabled هادی
conductor current جریان هادی
conductor resistance مقاومت هادی
bus bar ریل هادی
conductors سیم هادی
circuit line هادی جریان
conductor rail شینه هادی
superconductor فوق هادی
conducting staff ستاد هادی
conductive silver نقره هادی
superconductors فوق هادی
conductor سیم هادی
solid state نیمه هادی
single core هادی تک رشتهای
single conductor هادی تک رشتهای
superconducter مافوق هادی
twin conductor هادی دوبل
lizards بند هادی
lizard بند هادی
vascular tissue بافت هادی
valve guide هادی سوپاپ
semi conductor نیمه هادی
semicinductor نیمه هادی
conductor هادی رسانا
wireway سیم هادی
electric conductor هادی الکتریسیته
heat conductor هادی حرارت
ideal conductor هادی ایده ال
light pipe هادی نور
electric conductor هادی برق
lead سبقت هادی
lead غلاف هادی
lead کابل هادی
leads سبقت هادی
guide flag پرچم هادی
leads غلاف هادی
leads کابل هادی
guide vane تیغه هادی
dredging ladder هادی سطل
duct لوله هادی
noninductive غیر هادی
conductors هادی رسانا
light guide هادی نور
light quide هادی نور
water main لوله هادی اب
directing staff ستاد هادی
water mains لوله هادی اب
director sight دوربین هادی
directress هادی خط راهنما
internal conductor سیم هادی
directrix هادی خط راهنما
nonconductor جسم غیر هادی
gallium arsenide قطعه نیمه هادی
solid state cartridge کارتریج نیمه هادی
superconducting computers کامپیوترهای مافوق هادی
current carring wire سیم هادی جریان
insulated conductor هادی عایق شده
port شیار هادی دهانه
lead in مدار هادی اشتعال
wire هادی فلزی نازک
wires هادی فلزی نازک
ohmage مقاومت هادی برق
n type semiconductor نیمه هادی نوع N
p type semiconductor نیمه هادی نوع "پی "
polestar هادی مورد توجه
nozzle guide vane تیغههای هادی یا راهنما
semiconductor storage حافظه نیمه هادی
semiconductor memory حافظه نیمه هادی
semiconductor device دستگاه نیمه هادی
wave guide هادی برای تابشهای الکترومگنتیک
quadrattrix راهنمای تربیع منحنی هادی
solid-state مربوط به وسایل نیمه هادی
metallic oxide semiconductor نیمه هادی اکسید فلزی
photoconductor هادی حساس نسبت به نور
conductors وسیله هادی اجرا کننده
integrate semiconductor circuit مدار نیمه هادی مجتمع
guides post نفر هادی مستقر شوید
conductor وسیله هادی اجرا کننده
conductors هادی جریان برق رشته سیم
electric حرکت شدید بار الکتریکی در یک هادی
complementary metal oxide semiconductor نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی
low gap semiconductor نیمه هادی با فاصله انرژی کوچک
diathermic هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
double تخته مداریکه هر دو سوی آن هادی باشد
doubled تخته مداریکه هر دو سوی آن هادی باشد
doubled up تخته مداریکه هر دو سوی آن هادی باشد
currents حرکت قط عات بار دار در یک هادی
nonsparking ضد تولید جرقه غیر هادی الکتریسیته
variable camber سطوح هادی گاز به داخل توربین
conductor هادی جریان برق رشته سیم
diathermanous هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
current حرکت قط عات بار دار در یک هادی
conductors مادهای مثل فلز که هادی الکتریسیته است
bathyconductograph وسیله اندازه گیری میزان هادی بودن اب
coupler وسیله مکانیکی برای اتصال دو یا چند هادی
leaders هادی راهنما فرمانده گروه یا یکان کوچک
wafer تکه کاملی از ماده نیمه هادی تک بلوری
wafers تکه کاملی از ماده نیمه هادی تک بلوری
cladding ماده محافظت کننده اطراف یک هسته هادی
leader هادی راهنما فرمانده گروه یا یکان کوچک
conductor مادهای مثل فلز که هادی الکتریسیته است
randomly حرکت نامنظم الکترونها در داخل یک نیمه هادی
random حرکت نامنظم الکترونها در داخل یک نیمه هادی
transistor ترانزیستور سه لایهای از انواع مختلف نیمه هادی
transistors ترانزیستور سه لایهای از انواع مختلف نیمه هادی
jumbo chip مدار مجتمع که از مهر نیمه هادی استفاده میکند
photoresist فرایند بکار برده شده در تولیددستگاههای نیمه هادی
jumper سیم هادی برای ایجاد انشعاب فرعی موقتی
jumpers سیم هادی برای ایجاد انشعاب فرعی موقتی
transistor وسیله الکترونیکی نیمه هادی که جریان را در یک مدار کنترل میکند.
transistors وسیله الکترونیکی نیمه هادی که جریان را در یک مدار کنترل میکند.
diode دیور نیمه هادی که در صورت اعمال جریان نور منتشرمیکند
bulkheads دیوار
f. with the woll دیوار
face wall دیوار بر
enclosure wall دیوار بر
bulwarks دیوار
partitions دیوار
bulwark دیوار
coping سر دیوار
bulkhead دیوار
curtains دیوار
cope سر دیوار
walls have ears دیوار
wellhead سر دیوار
walls دیوار
wall دیوار
alignment frontage بر دیوار
counter-scrap دیوار
fence دیوار
partition دیوار
wall-to-wall از دیوار به دیوار
fences دیوار
lightest دیود نیمه هادی که در اثر اعمال جریان نور منتشر میکند.
led دیود نیمه هادی که در اثر اعمال جریان نور منتشر میکند
light دیود نیمه هادی که در اثر اعمال جریان نور منتشر میکند.
lighted دیود نیمه هادی که در اثر اعمال جریان نور منتشر میکند.
silicon محل پایه تولید کنندگان قط عات نیمه هادی آمریکا در california
silicon عنصری با خصوصیات نیمه هادی , به صورت کریستال برای تولید کنندگان IC
counterfort دیوار تکیه
counterfort دیوار تقویتی
cranny شکاف دیوار
cross wall دیوار همبر
load-bearing دیوار باربر
curtain wall دیوار پردهای
mason up ساختن دیوار
abutment دیوار پشتیبان
load bearing wall دیوار باربر
clay wall دیوار چینه
key wall دیوار اب بند
cobwall دیوار کاهگلی
common wall دیوار مشترک
inwall دیوار گرفتن
quay wall دیوار بارانداز
interior wall دیوار داخلی
hollow walls دیوار دو جداره
partition دیوار تیغه
cut off دیوار اببند
cut off wall دیوار جداکننده
partition wall دیوار تیغه
load-bearing wall دیوار حمال
gable wall دیوار سنتوری
panel wall اگین دیوار
front wall دیوار جلو
outwall دیوار بیرونی
non load bearing wall دیوار تیغه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com