English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
burladero دیوار چوبی محافظ هنگام تعقیب شدن گاوباز بوسیله گاو
Other Matches
retaining wall دیوار نگهبان دیوار محافظ
croquet بازی غیررسمی روی چمن با چوبی شبیه چوب چوگان و گویهای چوبی و 9 دروازه فلزی و 2 میله بصورت دور کردن گوی حریف با ضربه بوسیله تماس با گوی خود
facings روکش محافظ دیوار
facing روکش محافظ دیوار
surcharged wall دیوار محافظ که بار اضافه راحمل میکند
dowel قطعه چوبی که در دیوار می گذارندتا میخ روی ان بکوبند
totem poles تیر یا چوبی که نقوش جانوران محافظ قبایل مختلف سرخ پوستان روی ان منقوش بوده
totem pole تیر یا چوبی که نقوش جانوران محافظ قبایل مختلف سرخ پوستان روی ان منقوش بوده
boards برگشت توپ از تخته بسکتبال دیوار چوبی دور زمین
lights out علائم مخابرات بوسیله نور هنگام خاموشی
dowsing rod چوبی که برخی برانندکه بوسیله ان میتوان باب یافلزات زیرزمین پ
flying shore تیر چوبی افقی جهت نگاهداری دو دیوار مقابل هم که بطور موقت نصب میشود
set forward جهش یا حرکت بجلو بوسیله قطعات داخلی گلوله در هنگام اصابت
telltale نوار فلزی یا چوبی روی دیوار جلو اسکواش نوارپارچه وصل به بادبان برای نشان دادن سمت باد
lock on قفل کردن توپ روی هدف هنگام تعقیب ادامه مستمرتعقیب هدف
partition wall دیوار میانی دیوار وسط دیوار بین دو فضا
crash protected دیسک که حاوی نوک محافظ یا سیستم محافظ اختلال داده است
escorting محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escorts محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escorted محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escort محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
surge protector محافظ تغییر ناگهانی ولتاژ محافظ نوسان برق
neutralize track هدف را تعقیب نکنید دررهگیری هوایی تعقیب موقوف
bullfighters گاوباز
bullfighter گاوباز
ninepins یکجور بازی با نه میله چوبی که انهارابا گوی چوبی می خوابانند
shields بدنه محافظ دیواره محافظ
guarding صفحه محافظ روکش محافظ
guards صفحه محافظ روکش محافظ
guard صفحه محافظ روکش محافظ
shield بدنه محافظ دیواره محافظ
matadors گاوباز اصلی
matadors گاوباز اسپانیولی
matador گاوباز اصلی
matador گاوباز اسپانیولی
torero گاوباز پیاده
witch-hunts محاکمه و تعقیب جادوگران تعقیب توهمات
witch hunt محاکمه و تعقیب جادوگران تعقیب توهمات
witch-hunt محاکمه و تعقیب جادوگران تعقیب توهمات
stake ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
staked ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
stakes ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
counter fert دیوار یا تیری که برای محافظت و استحکام در پشت دیوار ساخته میشود
murage مالیاتی که بابت دیوار کشی شهری یا تعمیر دیوار ان بگیرند
cuadrilla تیم مددکار گاوباز
torero گاوباز یا عضو تیم گاوبازی
common wall دیوار تقسیم دیوار جلوگیری از اتش سوزی
napping waste ضایعات عمل خارزنی [این ضایعات در فرش های دستی بعد از پرداخت و یا در هنگام مقراض کاری بوجود آمده و در فرش های ماشینی پس از خار زدن سطح فرش بوسیله ماشین حاصل می شود.]
picador عضو گروه گاوباز سوار نیزه دار
naggin سطل چوبی لیوان چوبی
noggins سطل چوبی لیوان چوبی
noggin سطل چوبی لیوان چوبی
elevation tracking دستگاه تعقیب صعود هواپیما تعقیب صعود یا بالا رفتن
bazer سوارکاری که درکنار گاومیراند و او را در مسیری قرار میدهد تا گاوباز بهتربتواند روی ان بپرد
treenail میخ بزرگ چوبی با میخ چوبی یا گوه بهم کوبیدن
trenail میخ بزرگ چوبی با میخ چوبی یا گوه بهم کوبیدن
gavel [چکش چوبی قضات] چکش چوبی حراج کنندگان یاروسای انجمن ها چکش حراجی
adjacent نزدیک دیوار به دیوار
piezoelectric ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
clear one's ears متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
pursuits تعقیب تعقیب کردن دنبال کردن
pursuit تعقیب تعقیب کردن دنبال کردن
guarding محافظ
shelterer محافظ
guards محافظ
screening, screenings محافظ
guardians محافظ
screened محافظ
guardian محافظ
screen محافظ
screens محافظ
guard محافظ
protective محافظ
keepers محافظ
keeper محافظ
preserver محافظ
herder محافظ
preservative محافظ
preservatives محافظ
pod پوسته محافظ
goggles عینک محافظ
guard محافظ گارد
pods پوسته محافظ
exposure suit لباس محافظ
face guard ماسک محافظ
fender curbs جدول محافظ
controlled atmosphere گاز محافظ
guard plank تخته محافظ
casings لوله محافظ
vizard نقاب محافظ
mouthguard محافظ دندان
cowling روپوش محافظ
escort guard گارد محافظ
casing لوله محافظ
heel cut محافظ پاشنه پا
conservator نگهدارنده محافظ
guarding محافظ گارد
light shield محافظ نور
backing material مواد محافظ
thoracopods قفسه محافظ
protective cover روکش محافظ
protective earthing زمین محافظ
squirrel cage قفسه محافظ
banch wall دیواره محافظ
helmets ماسک محافظ
bulwarks دیواره محافظ
parried محافظ باش
parries محافظ باش
protective clothing روپوش محافظ
keeper [protector] [presever] نگاهدار [محافظ ]
parrying محافظ باش
protective contact کنتاکت محافظ
line choking coil پیچک محافظ
parry محافظ باش
line choking coil پیچک محافظ خط
helmet ماسک محافظ
shielded plate صفحه محافظ
surveillant محافظ بپا
jet blast deflector توری محافظ
sustentacular نگهدارنده محافظ
guards محافظ گارد
protect fuse فیوز محافظ
soil saving dam سد محافظ خاک
preservative coating روکش محافظ
frigate ناو محافظ
protective reactor راکتانس محافظ
frigates ناو محافظ
bulwark دیواره محافظ
protective switch کلید محافظ
shelling عامل محافظ حفاظ
brazing atmosphere گاز محافظ جوش
face mask ماسک محافظ صورت
protective coat لایه یا قشر محافظ
shells عامل محافظ حفاظ
packing ماده محافظ کالاها.
bracer محافظ بازوی کمانگیر
protective layer لایه یا روکش محافظ
protective gas welding جوشکاری با گاز محافظ
on guard بحالت محافظ باش
wardress نگهبان و محافظ زن در زندان
glacis حصاریا مانع محافظ
bib محافظ گلوی شمشیرباز
handshield سپر محافظ جوشکاری
leathers لباس چرمی محافظ
shell عامل محافظ حفاظ
bibs محافظ گلوی شمشیرباز
tutelary دارای محافظ وحامی
coquille محافظ دست شمشیرباز
fire curtain پرده محافظ اتش
hoods پوشش محافظ چیزی
radiator grille شبکه محافظ رادیاتور
sconce پرده یاپوشش محافظ
bent محافظ قالب بتن
escort of the color گارد محافظ پرچم
hood پوشش محافظ چیزی
shield حفاظ پوشش محافظ
shields حفاظ پوشش محافظ
escort of the standard گارد محافظ پرچم
chain case جعبه محافظ زنجیر
windshield شیشه محافظ باد
windshields شیشه محافظ باد
loricate دارای پوسته محافظ
protection hood کلاهک یا روپوش محافظ
voltage surge protector محافظ تغییر ولتاژ ناگهانی
concierges پلیس محافظ درب ورودی
anti skid chain زنجیر محافظ در برابر لغزش
cable duct لوله محافظ کابل برق
enclosure پوشش محافظ برای وسیلهای
eave [محافظ روی پشت بام]
fault current protective switch کلید محافظ جریان خطا
fault tension protective switch کلید محافظ ولتاژ عیب
radiator shutter پنجره فلزی محافظ رادیاتور
escort ship ناو محافظ کاروان دریایی
concierge پلیس محافظ درب ورودی
lifeguards نجات غریق محافظ شخصی
scattershield پوشش محافظ کلاچ و پدال
enclosures پوشش محافظ برای وسیلهای
lifeguard نجات غریق محافظ شخصی
dustcover پوشش محافظ برای یک ماشین
radome پوشش محافظ روی رادار یاانتن
cases پوشش محافظ برای یک وسیله یا مدار
gear guard جعبه محافظ برای چرخ دنده ها
slipped محل توپگیر پشت محافظ میله
case پوشش محافظ برای یک وسیله یا مدار
screen saver utility برنامه کمکی محافظ صفحه نمایش
slip محل توپگیر پشت محافظ میله
plastron محافظ سینه کمر و پهلوهای شمشیرباز
household troops هیئت محافظ پادشاه یا نجیب زاده
armguard قطعه چرمی محافظ دست کمانگیر
write protect notch شکاف حفافت از نوشتن بریدگی محافظ
channelling لوله محافظ حاوی کابل ها و سیم ها
slips محل توپگیر پشت محافظ میله
following تعقیب
further to در تعقیب
pursuant to در تعقیب
chasing تعقیب
clampdown تعقیب
follow-ups تعقیب
continuation تعقیب
clampdowns تعقیب
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com