Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
English
Persian
binder
ذرات خاک رسی که جهت چسبندگی به شن و ماسه اضافه میشود
binders
ذرات خاک رسی که جهت چسبندگی به شن و ماسه اضافه میشود
Other Matches
core binder
ماده چسبی که برای تقویت به ماسه ریخته گری اضافه میشود
admixtures
موادی بجز سیمان شن ماسه و اب که گاهی به عنوان ماده کمکی به بتن اضافه میکنند
workgroup
خصوصیتی که به بستههای نرم افزاری استاندارد اضافه میشود که باعث کارایی بهتر آن در گروه کاربران شبکه میشود
iceneedle
یکی از ذرات فریف یخ که درهوای سرد و شفاف بطورشناوریافت میشود
wet filter
فیلتری که در ان فیلمی ازمایع که روی سطح المنت قرارگرفته مانع از عبور ذرات و و الودگی میشود
augmenter
مقداری که به دیگری اضافه میشود
dopant
مادهای که در فرایند تغلیظ اضافه میشود doping
gaps
عدد اضافی که به یک گروه داده اضافه میشود.
gap
عدد اضافی که به یک گروه داده اضافه میشود.
premiums
مبلغی که اضافه برقیمت اسمی سهام پرداخت میشود
premium
مبلغی که اضافه برقیمت اسمی سهام پرداخت میشود
loading for contingencies
کارمزدی که بابت هزینههای احتمالی به حق بیمه اضافه میشود
zero stage
طبقه معمولی اضافی که به جلوی کمپرسورخطی اضافه میشود
retrofit
وسیله یا امکانی که به سیستم اضافه میشود.تا آنرا بروزکند
augend
عددی که عدد دیگر به آن اضافه میشود تا حاصل بدست آید
addressing
. که بعد به آن اضافه میشود تا آدرس مورد نظر بدست آید
building sand
خاک و ماسه ساختمان ماسه برای بنایی
to puddle clay and sand
ازرس و ماسه گل ساختن ماسه و گل رس را بهم امیختن
value added
اضافه قیمتی که در مواد خام در نتیجه عملیات صنعتی و تولیدی ایجاد میشود
primage
اضافه کرایهای که به خاطر مراقبت در بارگیری و تخلیه به ناخدای کشتی داده میشود
biocidal action
عمل موادیکه جهت کشتن میکروبها و باکتریها به تانک سوخت اضافه میشود
quicksand
ماسه روان ماسه دانه نچسبیده
math
CI مخصوص که به سیستم اضافه میشود تا توابع ریاضی را سریع تر از CPU استاندارد انجام دهد
maths
CI مخصوص که به سیستم اضافه میشود تا توابع ریاضی را سریع تر از CPU استاندارد انجام دهد
whitcomb body
جسم ایرودینامیکی که به هواپیما اضافه میشود و سبب بهبود توزیع حجم اریارول میگردد
Aurora Polaris
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
Aurora Polaris
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
merry dance
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
merry dancers
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
northern lights
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
intermoleculary
بین ذرات در داخل ذرات
filigree
تزئیناتی بشکل ذرات ریز یادانههای تسبیح که امروزه بصورت سیمهای ریز طلاونقره و یا مسی در اطراف الات زرین وسیمین ساخته میشود
quicksand
ماسه ناپای ماسه غلطان
avalanche
هر یک از چند پروسهای که در ان برخورد یونها یاالکترونها سبب ایجاد یونها یاالکنرونهای جدید میشود که این ذرات خود سبب برخوردهای هر چه بیشترخواهند شد
avalanches
هر یک از چند پروسهای که در ان برخورد یونها یاالکترونها سبب ایجاد یونها یاالکنرونهای جدید میشود که این ذرات خود سبب برخوردهای هر چه بیشترخواهند شد
fill
حرفی که یک رشته اضافه میشود تا طول آن رشته مناسب شود
fills
حرفی که یک رشته اضافه میشود تا طول آن رشته مناسب شود
graphics
تعداد توابع ذخیره شده در فایل کتابخانهای که به هر برنامه کاربر اضافه میشود برای ساده کردن عمل نوشتن برنامههای گرافیکی
aerating agent
مادهای که به بتن اضافه میشود تا توزیع حبابهای هوا را در بتن یکنواخت نماید و اثر ان ازدیادمقاومت در مقابل یخبندانهای سخت میباشد
overtime
وقت اضافی اضافه کار اضافه کاری ساعت فوق العاده
stacked
ذخیره موقت داده , ثباتها پاس رهایی که داده اضافه شده از همان انتهای لیست بازیابی میشود. مراجعه شود به Lifd
stack
ذخیره موقت داده , ثباتها پاس رهایی که داده اضافه شده از همان انتهای لیست بازیابی میشود. مراجعه شود به Lifd
stacks
ذخیره موقت داده , ثباتها پاس رهایی که داده اضافه شده از همان انتهای لیست بازیابی میشود. مراجعه شود به Lifd
accelerators
ماده معینی که به بتن اضافه میشود تا مقاوم شدن بتن رادر مراحل اولیه تسریع نماید. کلرور کلسیم تا دو درصدیکی از معمولترین این مواداست
accelerator
ماده معینی که به بتن اضافه میشود تا مقاوم شدن بتن را در مراحل اولیه تسریع نماید. کلرور کلسیم تا دو درصد یکی از معمولترین این مواد است
modes
عملیات ریاضی اعشاری که در آن عددی غیر از صفر به عدد با کمترین ارزش اضافه میشود در حین نرمال سازی عدد اعشاری
mode
عملیات ریاضی اعشاری که در آن عددی غیر از صفر به عدد با کمترین ارزش اضافه میشود در حین نرمال سازی عدد اعشاری
cards
کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
card
کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
old red sandstone
سنگ ماسه قرمز قدیمی ماسه سنگ سرخ قدیمی
top
روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
internal friction
چسبندگی
flow resistance
چسبندگی
adhesion
چسبندگی
cohesiveness
چسبندگی
sliminess
چسبندگی
adhesiveness
چسبندگی
stickiness
چسبندگی
pastiness
چسبندگی
gripping power
چسبندگی
clamminess
چسبندگی
viscosity
چسبندگی
gumminess
چسبندگی
inadhesiveness
نا چسبندگی
glutinosity
چسبندگی
adherence
چسبندگی
tenacity
چسبندگی
cohesion
چسبندگی
adhesive stress
نیروی چسبندگی
tenacity
چسبندگی اصرار
stick
وضع چسبندگی
cement adhesive
چسبندگی سیمانی
cohesion coefficient
ضریب چسبندگی
cohesion of soil
چسبندگی خاک
cohesive bond
مقاومت چسبندگی
cohesive force
نیروی چسبندگی
kinematic viscosity
چسبندگی جنبشی
adhesive force
نیروی چسبندگی
adhesive property
خاصیت چسبندگی
adhesive stress
قدرت چسبندگی
adhesion agent
عامل چسبندگی
viscosity
چسبندگی کشواری
viscosity
چسبندگی مایعات
abhesive
ماده ضد چسبندگی
adhesiveness
نیروی چسبندگی
adhesiveness
قابلیت چسبندگی
magnetic viscosity
چسبندگی مغناطیسی
incoherence
عدم چسبندگی ناجوری
cohesionless soil
خاک بدون چسبندگی
adhesion of fibers
خاصیت چسبندگی الیاف به یکدیگر
cohesiometer
دستگاه سنجش چسبندگی خاک
non cohesive soil
خاکی که فاقد چسبندگی باشد
sectors
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sector
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
universal
آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
ingredient
ذرات
ingredients
ذرات
metal foulings
ذرات فلز
intermolecular
در داخل ذرات
fundamental particles
ذرات بنیادی
roily
پر از ذرات رسوبی
elementary particles
ذرات بنیادی
sand blasting
ذرات سنگ
radioactive rays
ذرات رادیواکتیو
molecular attracticm
جاده ذرات
planetesimal
ذرات سیارهای
barrier penetration by particles
نفوذ ذرات در سد
intermolecular
بین ذرات
blood corpuscles
ذرات خون
particle physics
فیزیک ذرات
weight of solids
وزن ذرات
cosmic particles
ذرات کیهانی
allergen
ذرات الرژی زا
denseness
تراکم ذرات
pollinium
توده ذرات گرده گل
thershold temperature
استانه دمای ذرات
emulsion
ذرات چربی دراب
planetesimal hypothesis
فرضیه ذرات سیارهای
effective size of grain
قطر موثر ذرات
nebulize
تبدیل به ذرات کردن
particle physics
فیزیک ذرات اتمی
absorption of charged particles
جذب ذرات باردار
particulate
دارای ذرات ریز
emulsioned
ذرات چربی دراب
emulsioning
ذرات چربی دراب
emulsions
ذرات چربی دراب
cascade impactor
دستگاه جداسازی پی در پی ذرات
scattering of alpha particles
پراکندگی ذرات الفا
segregation
تفکیک ذرات بتن
gritted
ماسه
gravel
ماسه
green sand
ماسه تر
crushed stone sand
ماسه
sand
ماسه
grit
ماسه
sands
ماسه
gritting
ماسه
ballast
ماسه
yield of cdoncrete
ماسه
isometrics
دارای ذرات ریز متساوی
cohesion
التصاق یا قوه جاذبه ذرات
granulate
دارای ذرات ریز کردن
fall out
ذرات رادیواکتیوی که از جو بزمین میریزد
emulsifying
بشکل ذرات ریز و پایداردراوردن
isometric
دارای ذرات ریز متساوی
polymerization
ترکیب و تراکم ذرات پلیمریزاسیون
dispersion
متلاشی شدن خاکدانه ها به ذرات
emulsified
بشکل ذرات ریز و پایداردراوردن
emulsifies
بشکل ذرات ریز و پایداردراوردن
leucocytosis
افزودگی ذرات سفید خون
emulsify
بشکل ذرات ریز و پایداردراوردن
fine sand
ماسه ریز
sandblast
باپاشیدن ماسه
sand clay
رس ماسه دار
gritting
ماسه درشت
sandband
کران ماسه
sand blasting
ماسه پاشی
sand trap
ماسه گیر
grit
ماسه درشت
dune sand
ماسه بادی
gritted
ماسه درشت
he was neat
بی ماسه خالص
heap of sand
توده ماسه
sanbar
کران ماسه
sand stone
ماسه سنگ
sanded
ماسه دار
sandrock
ماسه سنگ
sand pile
توده ماسه
desilter
ماسه گیر
detritic sand
ماسه فرسایهای
body sand
ماسه پر کننده
sandblasting
ماسه پرانی
sand layer
لایه ماسه
sand filling
ماسه گرفتگی
sand store
انبار ماسه
sand equivalent
همسنگ ماسه
sand dressing
ماسه پاشی
uniform sand
ماسه یکنواخت
uniform sand
ماسه یکدست
greensand
ماسه سبز
sandstone
ماسه سنگ
masonry sand
ماسه ملاتی
masonry sand
ماسه بنایی
magazine
مخزن ماسه
quicksand
ماسه متحرک
sanding
ماسه گذاری
quicksand
ماسه بادی
sandstorm
ماسه باد
sandstone
سنگ ماسه
sandstorms
ماسه باد
pit sand
ماسه معدنی
sands
ماسه ریختن شن
sand
ماسه ریختن شن
marine sand
ماسه بادی
marine sand
ماسه دریایی
quarry
معدن شن و ماسه
quarrying
معدن شن و ماسه
sandbanks
کرانه ماسه
quick sand
ماسه روان
running sand
ماسه بادی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com