Dictiornary-Farsi | رابطه بین دو قیاس متقابل تشابه قیاسی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (4 milliseconds)

English	Persian
subcontrariety	رابطه بین دو قیاس متقابل تشابه قیاسی


Other Matches

priori	از راه قیاس قیاسی
interrelation	رابطه متقابل
interrelationship	رابطه متقابل
interrelationships	رابطه متقابل
mutual relationship	رابطه متقابل
coupling	نوعی رابطه متقابل بین سیستم هایا خصوصیات یک سیستم
homoplasy	تشابه ساختمانی تشابه اکتسابی
counteroffensive	تعرض وحمله متقابل حمله تعرضی متقابل
psychomancy	رابطه با روح رابطه ارواح باهم
recriminate	اتهام متقابل وارد کردن دعوای متقابل طرح کردن دوباره متهم ساختن
counter memorial	یادداشت متقابل اخطار متقابل
mutual inductance	اندوکتیویته متقابل اندوکتانس متقابل
equation of exchange	همچنین نگاه کنید به "رابطه فیشر "معادله مبادلات بیان رابطه بین حجم پول در گردش سرعت گردش پول
nexus	رابطه رابطه داخلی
commonality	تشابه
commonalities	تشابه
symmetry	تشابه
resemblance	تشابه
similarty	تشابه
similitude	تشابه
geometric similarity	تشابه هندسی
kinematic similarity	تشابه حرکتی
similes	استعاره تشابه
nonconformity	عدم تشابه
simile	استعاره تشابه
kinder	نزدیکی تشابه
synonymous	دارای تشابه
dissimilitude	عدم تشابه
correspoundence	مکاتبات تشابه
correspondency	تشابه مراسلات
homogeny	همانندی تشابه
similarities	تشابه مشابهت
similarity	تشابه مشابهت
correspondence	تشابه مراسلات
correspondences	تشابه مراسلات
analogical	دارای وجه تشابه
symmetry	مراعات نظیر تشابه
dissimilation	عدم تشابه کاتابولیسم
syllogist	قیاسی
analog	قیاسی
a priori	قیاسی
syllogistic	قیاسی
schematic	قیاسی
inductional	قیاسی
comparability	قیاسی
analogic	قیاسی
analogical	قیاسی
deductive	قیاسی
inductive	قیاسی
converge	تقارب خطوط وجود تشابه
converged	تقارب خطوط وجود تشابه
converges	تقارب خطوط وجود تشابه
converging	تقارب خطوط وجود تشابه
I am [have] finished with you.	رابطه بین من و تو تمام شد! [رابطه بین دوست پسر و دوست دختر]
I am done with you.	رابطه بین من و تو تمام شد! [رابطه بین دوست پسر و دوست دختر]
warsaw treaty	پیمانی که عنوان اصلی ان "پیمان کمک متقابل اروپای شرقی " است و به سال 5591 در ورشوپایتخت لهستان منعقد شد وهدف ان کمک متقابل کشورهای اروپای شرقی به یکدیگر است و بیشتر جنبه نظامی دارد
analog digital	قیاسی به رقمی
subcontrariety	ارتباط قیاسی
comparative measurement	سنجش قیاسی
categoric	قیاسی قطعی
elenchus	تکذیب قیاسی
deductive reasoning	استدلال قیاسی
categorical	قیاسی قطعی
aposteriori	بااستدلال قیاسی
digital analog	رقمی به قیاسی
syllogistic reasoning	استدلال قیاسی
analogical reasoning	استدلال قیاسی
analog signal	علامت قیاسی
analog transmission	مخابره قیاسی
deductive	استقرایی یا قیاسی
deductive method	روش قیاسی
analog data	داده قیاسی
analog channel	مجرای قیاسی
analog adder	افزایشگر قیاسی
deduction	استنتاج قیاسی
analog device	دستگاه قیاسی
isometropia	تشابه انکسار نور دردو چشم
homophone	متشابه الصوت دارای تشابه صوتی
analog digital converter	مبدل قیاسی- رقمی
analog to digital converter	مبدل قیاسی به رقمی
dac	مبدل عددی به قیاسی
analogical reasoning	نتیجه گیری قیاسی
mathematico deductive method	روش ریاضی- قیاسی
hypothetico deductive method	روش فرضی- قیاسی
adc	مبدل قیاسی به رقمی
abduction	دوری از مرکز بدن قیاسی
A/D	انالوگ به دیجیتال : مبدل قیاسی به رقمی
proportions	قیاس
proportion	قیاس
abduction	قیاس
induction	قیاس
inductions	قیاس
immensurable	بی قیاس
analogies	قیاس
immeasurable	بی قیاس
analogy	قیاس
syllogism	قیاس
analogically	به قیاس
comparsion	قیاس
deduction	قیاس
spanless	بی قیاس
extrapolation	قیاس گیری
extrapolations	قیاس گیری
majorpremise	کبرای قیاس
inductively	بطور قیاس
comparand	قیاس شونده
analogue	شی قابل قیاس
analogues	شی قابل قیاس
analogize	قیاس کردن
postulate	قیاس منطقی
postulated	قیاس منطقی
postulating	قیاس منطقی
analogical	قابل قیاس
analogous	قابل قیاس
comparability	قابلیت قیاس
postulates	قیاس منطقی
parity	قیاس مشابهت
deductively	از راه قیاس
partisans of analogy	اهل قیاس
postulation	قیاس منطقی
syllogism	قیاس صوری
syllogism	قیاس منطقی
enthymeme	قیاس اضماری
parables	قیاس نمونه
parable	قیاس نمونه
topology	قیاس بمکان
analog	شی قابل قیاس
paralogism	قیاس کاذب
paradoxes	قیاس ضد و نقیض
paradox	قیاس ضد و نقیض
paralogism	قیاس نادرست
propositioned	مقصود قیاس منطقی
chronometry	علم قیاس زمان
minor term	صغرای قیاس منطقی
propositioning	مقصود قیاس منطقی
induction	قیاس کل از جزء استنتاج
lemma	صغرای قیاس منطقی
analogist	قیاس و استدلال کننده
propositions	مقصود قیاس منطقی
paralpgize	قیاس نادرست ساختن
parity of reasoning	قیاس یا شباهت استدلال
proposition	مقصود قیاس منطقی
incomparable	غیر قابل قیاس
modus ponens	قیاس استثنایی [ریاضی]
inductions	قیاس کل از جزء استنتاج
noetic	ذهنی قیاس منطقی
elenchus	رد ازروی قیاس و صغری وکبری
premised	صغری وکبرای قیاس منطقی
stoicheiometry	فن قیاس اوزان اتمی عناصربایکدیگر
lattice analogy	روش قیاس به تیر مشبک
extrapolate	قیاس کردن استقراء نمودن
extrapolated	قیاس کردن استقراء نمودن
extrapolates	قیاس کردن استقراء نمودن
extrapolating	قیاس کردن استقراء نمودن
premise	صغری وکبرای قیاس منطقی
premisses	صغری وکبرای قیاس منطقی
comparable	قابلیت مقایسه قیاس پذیر
paralogist	کسیکه قیاس نادرست میسازد
postulate	قیاس منطقی کردن فرض نمودن
postulated	قیاس منطقی کردن فرض نمودن
postulates	قیاس منطقی کردن فرض نمودن
postulating	قیاس منطقی کردن فرض نمودن
lemma	کبرای قیاس منطقی اصل موضوع
middle term	قیاس مشترکی که در صغری وکبری صدق کند
mnemonics	روش تقویت هوش وحافظه از راه قیاس منطقی
probit	واحد قیاس احتمالات اماری بر اساس حداقل انحراف ازمیزان متوسط
digital to analog converter	مبدل دیجیتال به انالوگ مبدل رقمی به قیاسی
relevancy	رابطه
contingence	رابطه
connection	رابطه
connexions	رابطه
relevance	رابطه
relation	رابطه
correlation	رابطه
bond	رابطه
respect	رابطه
relationships	رابطه
relationship	رابطه
linkage	رابطه
linkages	رابطه
respects	رابطه
equation	رابطه
equations	رابطه
countering	متقابل
interactional	متقابل
interactive	متقابل
mutual	متقابل
opposed	متقابل
reciprocal	متقابل
polar	متقابل
opposing	متقابل
reciprocative	متقابل
counter	متقابل
countered	متقابل
correspounding	متقابل
nescience	اعتقاد باینکه حقایق غایی را نمیتوان بوسیله قیاس عقلانی فکر درک نمود
commutation relation	رابطه جابجایی
relationship	رابطه [ریاضی]
equivalence relation	رابطه هم ارزی
de broglie relation	رابطه دوبروی