English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 170 (8 milliseconds)
English Persian
definitional equation رابطه تعریفی
Other Matches
exponential تعریفی
declaration statement جمله تعریفی
definiens جمله تعریفی
definitional equation معادله تعریفی
psychomancy رابطه با روح رابطه ارواح باهم
My French is not up to much. فرانسه ام چندان تعریفی ندارد
He is in a bad way (poor circumstances). وضع وحالش چندان تعریفی ندارد
equation of exchange همچنین نگاه کنید به "رابطه فیشر "معادله مبادلات بیان رابطه بین حجم پول در گردش سرعت گردش پول
nexus رابطه رابطه داخلی
I am [have] finished with you. رابطه بین من و تو تمام شد! [رابطه بین دوست پسر و دوست دختر]
I am done with you. رابطه بین من و تو تمام شد! [رابطه بین دوست پسر و دوست دختر]
pragmatism مصلحت گرایی روش فکری منسوب به ویلیام جیمز امریکایی که درمقابل تعریفی که فلسفه مابعدالطبیعه از حقیقت میکند به این شرح " مطابقت ذهن با واقعیت خارجی "تعریف جدیدی وضع نموده است به این شکل " ان چه درعمل مفید افتد حقیقت است "
respects رابطه
respect رابطه
equations رابطه
relationship رابطه
relationships رابطه
linkage رابطه
linkages رابطه
equation رابطه
bond رابطه
correlation رابطه
relevancy رابطه
relevance رابطه
contingence رابطه
connexions رابطه
connection رابطه
relation رابطه
fiduciary relationship رابطه امانی
equivalence relation رابطه هم ارزی
positive relation رابطه مستقیم
causal relationship رابطه علی
commutation relation رابطه جابجایی
transitive رابطه غیرمستقیم
contractual relationship رابطه قراردادی
functional relationship رابطه تابعی
privity of contract رابطه متعاقدین
positive relation رابطه مثبت
de broglie relation رابطه دوبروی
relation learning رابطه اموزی
linear relationship رابطه خطی
lead lag relation رابطه سبقت
interrelation رابطه متقابل
incommunicable بدون رابطه
mil relation رابطه میلیم
mutual relationship رابطه متقابل
functional relation رابطه تابعی
flow formula رابطه جریان
negative relation رابطه منفی
negative relation رابطه معکوس
terms of trade رابطه مبادله
symbiotic relation رابطه همزیستی
sonship رابطه فرزندی
relations of production رابطه تولید
mil relation رابطه میلیمی
mil formula رابطه میلیمی
causal link رابطه سببیت
tie رابطه برابری
monotonic relation رابطه همسو
correspond رابطه داشتن
corresponded رابطه داشتن
liaise رابطه داشتن
liaised رابطه داشتن
liaises رابطه داشتن
liaising رابطه داشتن
trade off رابطه جایگزینی
trade-off رابطه جایگزینی
interrelationships رابطه متقابل
interrelationship رابطه متقابل
ties رابطه برابری
relation رابطه نسبت
relationship رابطه [ریاضی]
liaison رابطه نامشروع
liaisons رابطه نامشروع
liaisons بستگی رابطه
trade-offs رابطه جایگزینی
corresponds رابطه داشتن
preattunement هم کوکی [رابطه ای]
cash nexus رابطه نقدی
lesbianism رابطه جنسی زن با زن
liaison بستگی رابطه
preattunement هم آهنگی [رابطه ای]
arithmetic relation رابطه حسابی
binary relation رابطه دوتایی
bode's relation رابطه بود
preattunement وفق [رابطه ای]
transitive رابطه مجازی
correlation ضریب رابطه
stress strain relation رابطه تنش- کرنش
difference equation رابطه بازگشتی [ریاضی]
break away قطع رابطه کردن
to make a connection رابطه ای برقرار کردن
recurrence relation [RR] رابطه بازگشتی [ریاضی]
oral intercourse رابطه جنسی دهانی
wealth saving relationship رابطه ثروت و پس انداز
This does not apply to . . . در رابطه با . . . کاربرد ندارد.
input output relation رابطه ورودی- خروجی
cohabited رابطه جنسی داشتن
coheres رابطه خویشی داشتن
denouncement اعلان قطع رابطه
disconnection قطع نداشتن رابطه
cohering رابطه خویشی داشتن
cohered رابطه خویشی داشتن
mass energy relation رابطه جرم و انرژی
cohere رابطه خویشی داشتن
intimacy رابطه نامشروع جنسی
parent child relationship رابطه پدر و پسر
price system نسبت و رابطه قیمتها با هم
cohabiting رابطه جنسی داشتن
cohabits رابطه جنسی داشتن
sexual intercourse رابطه جنسی مجامعت
absolute address محل یک شی در رابطه با مبدا
cohabit رابطه جنسی داشتن
cause and effect relationship رابطه علت و معلولی
creation of contractual tie انشاء ایجاد رابطه قراردادی
to correspond with رابطه [نامه نگاری] داشتن با
average marginal relationship رابطه مفاهیم متوسط ونهائی
divisibility relation رابطه بخش پذیری [ریاضی]
fisher equation این رابطه عبارت است از :
habit روش طرز رشد رابطه
thermoelectric وابسته به رابطه برق وحرارت
causality رابطه بین علت ومعلول
causal nexus رابطه میان علت و معلول
mil rule قانون مربوط به رابطه میلیمی
to discontinue relations [with somone] رابطه قطع کردن [با کسی]
filiation نسل رابطه پدر و فرزندی
habits روش طرز رشد رابطه
faulty connection رابطه اشتباه [الکترونیک مهندسی برق]
neutral technology تکنولوژی بی طرف در رابطه با عوامل تولید
to have connections رابطه داشتن [با مردم برای هدفی]
trade off between inflation and رابطه جانشینی بین تورم و بیکاری
to be together with somebody با کسی بودن و رابطه جنسی داشتن
intercommunication رابطه یا مخابره بین چند مرکز
sugar daddy مرد مسن و پولدار که با زن جوانتر رابطه دارد
to push for an answer [in reference to something] برای پاسخ فشار آوردن [در رابطه با چیزی]
subcontrariety رابطه بین دو قیاس متقابل تشابه قیاسی
to make friends [to make connections] رابطه پیدا کردن [با مردم برای هدفی]
sugar daddies مرد مسن و پولدار که با زن جوانتر رابطه دارد
aerodynamic shape شکل یک جسم در رابطه باجریان هوا در اطراف ان
to pull strings از رابطه ها برای پارتی بازی استفاده کردن
to make [commit] a faux pas اشتباه اجتماعی کردن [در رابطه با رفتار بین مردم]
compatible زیردستگاهی که در رابطه باکل دستگاه عملکرد مناسبی دارد
fornication رابطه جنسی [قبل از] بیرون از ازدواج [دین] [حقوق]
hypotaxis رابطه ترکیبی یا صرف ونحوی کلمه اصلی بامشتقاتش
phenology مبحث رابطه بین اب وهواوتغییرات حاصله در پدیدههای زیست شناسی
I give the programme zero [nought] out of ten for reality. من به این برنامه در رابطه با حقیقی بودنش از ده امتیاز صفر را می دهم.
geocoding روش تهیه یک صفحه گرافیکی اطلاعات در رابطه با یک ناحیه جغرافیایی
to pick up somebody [to find sexual partners] بلند کردن کسی [زنی] [برای رابطه جنسی] [اصطلاح روزمره]
pareto distribution در حقیقت بیانگر توزیع درامد است که بر اساس ان رابطه بین درامدشخصی و جمعیت در ان بررسی میشود
isolationism سیاست مبتنی برکناره گیری و دوری جستن ازجریانات سیاسی جهان و نیزقطع رابطه اقتصادی با سایرکشورها
phillips curve شکلی غیرخطی بوده و در حقیقت نشان میدهد که یک رابطه جانشینی بین تورم و بیکاری وجود دارد
relative income hypothesis بوده و نقش اداب و رسوم در رابطه بامصرف را نشان میدهد . این تئوری ازدیگرتئوریهای جدید درباره مصرف است
supply price of capital قیمت عرضه سرمایه اصطلاح کینز در رابطه باهزینه سرمایه گذاری
coupling نوعی رابطه متقابل بین سیستم هایا خصوصیات یک سیستم
parts explosion رسم تمام قطعات تشکیل دهنده یک مجموعه که رابطه قطعات با یکدیگر را نشان میدهد
bionomics زیوه شناسی شاخهای از علم زیست شناسی که از رابطه موجودات زنده بامحیطبحث میکند
stormbound قطع رابطه شده در اثر توفان توفان زده
immanentism نظریه فسلفی که معتقد است رابطه میان خدا و فکر و روح و دنیا رابطهای ذاتی است
uberrima fides صفتی است که در بعضی از قراردادها که باعث برقراری انواع خاصی از رابطه بین افراد میشود وجودش از شرایط صحت عقل است
to pair somebody off [up] with somebody کسی را با کسی دیگر زوج کردن [برای ازدواج یا رابطه دوست دختر یا پسر] [همچنین می تواند لحن منفی داشته باشد]
wagners law براساس این قانون که توسط اقتصاددان المانی بیان شده رابطه مستقیمی بین افزایش مخارج دولت و افزایش رشد وتوسعه اقتصادی وجود دارد
communication link رابطه مخابراتی ربط مخابراتی
phillips curve منحنی است که بر اساس ان رابطه بین نرخ بیکاری و نرخ تورم درانگلستان را نشان میدهد.شکل اولیه این منحنی
primary key [کلید اصلی، همچنین کلید اولیه نامیده می شود، یک کلید در یک پایگاه داده رابطه ای است که منحصر به فرد برای هر رکورد است.]
okuns law براساس این قانون رابطه نزدیکی بین تغییرات نرخ بیکاری وافزایش تولید واقعی وجوددارد . اوکان نشان میدهد که در امریکا برای کاهش 1درصد نرخ بیکاری تولیدواقعی باید معادل 3درصدافزایش یابد
law of demand براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
countershaft محور رابطه در یک رشته محور که بین محور ومتحرک قرار می گیرد تا نسبت سرعت زیادی را بوجود اوردو یا در محلی قرار گیرد که در ان اتصال مستقیم مشکل باشد
monetarists طرفداران مکتب پولی گروهی که معتقدند که سیاست پولی در رابطه باایجاد ثبات اقتصادی و تثبیت اشتغال و درامد نقش موثرتری نسبت به سیاست مالی دارد . همچنین این عده اعتقاد دارند که اقتصاد بخودی خود تثبیت خواهد شد
wage fund theory of wages نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com