Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 196 (10 milliseconds)
English
Persian
liaison
رابطه نامشروع
liaisons
رابطه نامشروع
Search result with all words
intimacy
رابطه نامشروع جنسی
Other Matches
psychomancy
رابطه با روح رابطه ارواح باهم
equation of exchange
همچنین نگاه کنید به "رابطه فیشر "معادله مبادلات بیان رابطه بین حجم پول در گردش سرعت گردش پول
nexus
رابطه رابطه داخلی
illegal
نامشروع
fradulent
نامشروع
unlawful
نامشروع
illegitimate
نامشروع
illegaly
به طور نامشروع
illegitimate
حرامزاده نامشروع
immoral earning
درامد نامشروع
natural child
بچه نامشروع
loots
استفاده نامشروع
looted
استفاده نامشروع
loot
استفاده نامشروع
illegitimate child
طفل نامشروع
unlawfully
بطور نامشروع
illicit earning
درامد نامشروع
illegitimately
بطور نامشروع
imperial decree
درامد نامشروع
I am
[have]
finished with you.
رابطه بین من و تو تمام شد!
[رابطه بین دوست پسر و دوست دختر]
I am done with you.
رابطه بین من و تو تمام شد!
[رابطه بین دوست پسر و دوست دختر]
gravy train
منبع در امد نامشروع
illegutimation
نادرستی نامشروع خوانی
gravy trains
منبع در امد نامشروع
bribing
رشوه پردازی پرداخت نامشروع
putative father of an illegitimate child
پدر مفروض فرزندی نامشروع
bribes
رشوه پردازی پرداخت نامشروع
bribed
رشوه پردازی پرداخت نامشروع
bribe
رشوه پردازی پرداخت نامشروع
illicit
قاچاقی نامشروع غیر مجاز
Ill got ill used.
<proverb>
چیزى که از راه نامشروع بدست آید خیر ندارد .
turpis causa
عوض نامشروع و غیر قانونی که باعث فساد عقد میشود
vital necessity
پدیدهای که دولتها با توسل به ان بسیاری از اعمال غیر منطقی یا نامشروع یا تجاوزکارانه خود را توجیه می کنند
demagogisme
استفاده نامشروع از احساسات حاد و تعصبات عوام و مردم کوچه و بازار به منظور وصول به اهداف سیاسی
jobs
کار مزدی کردن یک جا خریدن و به خرده فروش فروختن استفاده نامشروع کردن از
job
کار مزدی کردن یک جا خریدن و به خرده فروش فروختن استفاده نامشروع کردن از
putative father
پدر غیرشرعی کسی که بر حسب شیاع محلی پدر یک طفل نامشروع است
relevancy
رابطه
contingence
رابطه
relationships
رابطه
correlation
رابطه
bond
رابطه
relation
رابطه
equations
رابطه
relevance
رابطه
equation
رابطه
linkages
رابطه
linkage
رابطه
respects
رابطه
respect
رابطه
connexions
رابطه
relationship
رابطه
connection
رابطه
relationship
رابطه
[ریاضی]
linear relationship
رابطه خطی
lead lag relation
رابطه سبقت
interrelation
رابطه متقابل
terms of trade
رابطه مبادله
incommunicable
بدون رابطه
fiduciary relationship
رابطه امانی
functional relationship
رابطه تابعی
functional relation
رابطه تابعی
flow formula
رابطه جریان
mil formula
رابطه میلیمی
mil relation
رابطه میلیمی
preattunement
هم آهنگی
[رابطه ای]
relation learning
رابطه اموزی
relations of production
رابطه تولید
commutation relation
رابطه جابجایی
sonship
رابطه فرزندی
symbiotic relation
رابطه همزیستی
privity of contract
رابطه متعاقدین
positive relation
رابطه مثبت
positive relation
رابطه مستقیم
mil relation
رابطه میلیم
monotonic relation
رابطه همسو
mutual relationship
رابطه متقابل
preattunement
هم کوکی
[رابطه ای]
negative relation
رابطه منفی
negative relation
رابطه معکوس
equivalence relation
رابطه هم ارزی
trade-offs
رابطه جایگزینی
cash nexus
رابطه نقدی
arithmetic relation
رابطه حسابی
bode's relation
رابطه بود
binary relation
رابطه دوتایی
correlation
ضریب رابطه
correspond
رابطه داشتن
lesbianism
رابطه جنسی زن با زن
corresponded
رابطه داشتن
corresponds
رابطه داشتن
trade-off
رابطه جایگزینی
liaise
رابطه داشتن
liaised
رابطه داشتن
liaises
رابطه داشتن
liaising
رابطه داشتن
trade off
رابطه جایگزینی
transitive
رابطه غیرمستقیم
transitive
رابطه مجازی
preattunement
وفق
[رابطه ای]
tie
رابطه برابری
de broglie relation
رابطه دوبروی
definitional equation
رابطه تعریفی
contractual relationship
رابطه قراردادی
liaison
بستگی رابطه
relation
رابطه نسبت
causal relationship
رابطه علی
ties
رابطه برابری
interrelationship
رابطه متقابل
interrelationships
رابطه متقابل
causal link
رابطه سببیت
liaisons
بستگی رابطه
wealth saving relationship
رابطه ثروت و پس انداز
cohered
رابطه خویشی داشتن
oral intercourse
رابطه جنسی دهانی
This does not apply to . . .
در رابطه با . . . کاربرد ندارد.
stress strain relation
رابطه تنش- کرنش
coheres
رابطه خویشی داشتن
cohering
رابطه خویشی داشتن
break away
قطع رابطه کردن
to make a connection
رابطه ای برقرار کردن
cohere
رابطه خویشی داشتن
difference equation
رابطه بازگشتی
[ریاضی]
recurrence relation
[RR]
رابطه بازگشتی
[ریاضی]
price system
نسبت و رابطه قیمتها با هم
cohabits
رابطه جنسی داشتن
sexual intercourse
رابطه جنسی مجامعت
absolute address
محل یک شی در رابطه با مبدا
cohabiting
رابطه جنسی داشتن
mass energy relation
رابطه جرم و انرژی
cohabited
رابطه جنسی داشتن
cause and effect relationship
رابطه علت و معلولی
input output relation
رابطه ورودی- خروجی
denouncement
اعلان قطع رابطه
parent child relationship
رابطه پدر و پسر
disconnection
قطع نداشتن رابطه
cohabit
رابطه جنسی داشتن
divisibility relation
رابطه بخش پذیری
[ریاضی]
filiation
نسل رابطه پدر و فرزندی
to discontinue relations
[with somone]
رابطه قطع کردن
[با کسی]
habit
روش طرز رشد رابطه
mil rule
قانون مربوط به رابطه میلیمی
average marginal relationship
رابطه مفاهیم متوسط ونهائی
habits
روش طرز رشد رابطه
causality
رابطه بین علت ومعلول
to correspond with
رابطه
[نامه نگاری]
داشتن با
causal nexus
رابطه میان علت و معلول
fisher equation
این رابطه عبارت است از :
creation of contractual tie
انشاء ایجاد رابطه قراردادی
thermoelectric
وابسته به رابطه برق وحرارت
to be together with somebody
با کسی بودن و رابطه جنسی داشتن
intercommunication
رابطه یا مخابره بین چند مرکز
to have connections
رابطه داشتن
[با مردم برای هدفی]
trade off between inflation and
رابطه جانشینی بین تورم و بیکاری
faulty connection
رابطه اشتباه
[الکترونیک مهندسی برق]
neutral technology
تکنولوژی بی طرف در رابطه با عوامل تولید
statute of fraud
قوانین ضد کلاهبرداری قوانینی که در سال 7761میلادی در زمان چارلزیازدهم در انگلستان به تصویب رسید و هدف اصلی ان جلوگیری از گواهی دروغ و پیمان شکنی و استفاده نامشروع از عدم حضور ذهن گواهان در محکمه بود
sugar daddies
مرد مسن و پولدار که با زن جوانتر رابطه دارد
sugar daddy
مرد مسن و پولدار که با زن جوانتر رابطه دارد
subcontrariety
رابطه بین دو قیاس متقابل تشابه قیاسی
to push for an answer
[in reference to something]
برای پاسخ فشار آوردن
[در رابطه با چیزی]
to make friends
[to make connections]
رابطه پیدا کردن
[با مردم برای هدفی]
to pull strings
از رابطه ها برای پارتی بازی استفاده کردن
aerodynamic shape
شکل یک جسم در رابطه باجریان هوا در اطراف ان
compatible
زیردستگاهی که در رابطه باکل دستگاه عملکرد مناسبی دارد
to make
[commit]
a faux pas
اشتباه اجتماعی کردن
[در رابطه با رفتار بین مردم]
fornication
رابطه جنسی
[قبل از]
بیرون از ازدواج
[دین]
[حقوق]
hypotaxis
رابطه ترکیبی یا صرف ونحوی کلمه اصلی بامشتقاتش
geocoding
روش تهیه یک صفحه گرافیکی اطلاعات در رابطه با یک ناحیه جغرافیایی
phenology
مبحث رابطه بین اب وهواوتغییرات حاصله در پدیدههای زیست شناسی
I give the programme zero
[nought]
out of ten for reality.
من به این برنامه در رابطه با حقیقی بودنش از ده امتیاز صفر را می دهم.
to pick up somebody
[to find sexual partners]
بلند کردن کسی
[زنی]
[برای رابطه جنسی]
[اصطلاح روزمره]
pareto distribution
در حقیقت بیانگر توزیع درامد است که بر اساس ان رابطه بین درامدشخصی و جمعیت در ان بررسی میشود
isolationism
سیاست مبتنی برکناره گیری و دوری جستن ازجریانات سیاسی جهان و نیزقطع رابطه اقتصادی با سایرکشورها
phillips curve
شکلی غیرخطی بوده و در حقیقت نشان میدهد که یک رابطه جانشینی بین تورم و بیکاری وجود دارد
relative income hypothesis
بوده و نقش اداب و رسوم در رابطه بامصرف را نشان میدهد . این تئوری ازدیگرتئوریهای جدید درباره مصرف است
supply price of capital
قیمت عرضه سرمایه اصطلاح کینز در رابطه باهزینه سرمایه گذاری
coupling
نوعی رابطه متقابل بین سیستم هایا خصوصیات یک سیستم
bionomics
زیوه شناسی شاخهای از علم زیست شناسی که از رابطه موجودات زنده بامحیطبحث میکند
parts explosion
رسم تمام قطعات تشکیل دهنده یک مجموعه که رابطه قطعات با یکدیگر را نشان میدهد
stormbound
قطع رابطه شده در اثر توفان توفان زده
immanentism
نظریه فسلفی که معتقد است رابطه میان خدا و فکر و روح و دنیا رابطهای ذاتی است
uberrima fides
صفتی است که در بعضی از قراردادها که باعث برقراری انواع خاصی از رابطه بین افراد میشود وجودش از شرایط صحت عقل است
to pair somebody off
[up]
with somebody
کسی را با کسی دیگر زوج کردن
[برای ازدواج یا رابطه دوست دختر یا پسر]
[همچنین می تواند لحن منفی داشته باشد]
wagners law
براساس این قانون که توسط اقتصاددان المانی بیان شده رابطه مستقیمی بین افزایش مخارج دولت و افزایش رشد وتوسعه اقتصادی وجود دارد
communication link
رابطه مخابراتی ربط مخابراتی
phillips curve
منحنی است که بر اساس ان رابطه بین نرخ بیکاری و نرخ تورم درانگلستان را نشان میدهد.شکل اولیه این منحنی
primary key
[کلید اصلی، همچنین کلید اولیه نامیده می شود، یک کلید در یک پایگاه داده رابطه ای است که منحصر به فرد برای هر رکورد است.]
okuns law
براساس این قانون رابطه نزدیکی بین تغییرات نرخ بیکاری وافزایش تولید واقعی وجوددارد . اوکان نشان میدهد که در امریکا برای کاهش 1درصد نرخ بیکاری تولیدواقعی باید معادل 3درصدافزایش یابد
law of demand
براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
countershaft
محور رابطه در یک رشته محور که بین محور ومتحرک قرار می گیرد تا نسبت سرعت زیادی را بوجود اوردو یا در محلی قرار گیرد که در ان اتصال مستقیم مشکل باشد
monetarists
طرفداران مکتب پولی گروهی که معتقدند که سیاست پولی در رابطه باایجاد ثبات اقتصادی و تثبیت اشتغال و درامد نقش موثرتری نسبت به سیاست مالی دارد . همچنین این عده اعتقاد دارند که اقتصاد بخودی خود تثبیت خواهد شد
wage fund theory of wages
نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com