Total search result: 208 (11 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
aerial radar |
رادار هوایی |
|
|
Search result with all words |
|
aspect |
رادار مراقبت هوایی و ضدزیردریایی |
aspects |
رادار مراقبت هوایی و ضدزیردریایی |
in the dark |
در رهگیری هوایی یعنی درصفحه رادار من مشهودنیست |
intercepting search |
کاوش برای رهگیری هوایی تجسس با رادار به منظوررهگیری |
radar picket cap |
هواپیمای گشتی هوایی حامل رادار |
tactical air navigation |
رادار ناوبری تاکتیکی هوایی |
which transponder |
علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است |
Other Matches |
|
chaff |
وسایل تولید پارازیت دردستگاه رادار نوارهای منعکس کننده امواج رادار |
skin paint |
نوعی علایم راداری روی صفحه رادار که از انعکاس امواج رادار تولید میشود |
gadget |
نوعی رادار با صفحه رنگی رادار رنگ نما |
gadgets |
نوعی رادار با صفحه رنگی رادار رنگ نما |
radar scan |
تجسس بوسیله رادار میدان مراقبت رادار |
railings |
امواج ضربانی که باعث کورکردن رادار و تولید خطوط موازی ریل مانند روی صفحه رادار میشود |
railing |
امواج ضربانی که باعث کورکردن رادار و تولید خطوط موازی ریل مانند روی صفحه رادار میشود |
directional radar prediction |
تجزیه و تحلیل سمتی رادار پیش بینی سمتی رادار |
radar prediction |
بررسی به وسیله رادار تجزیه و تحلیل اطلاعات به وسیله رادار |
radar return |
انعکاس امواج در روی صفحه رادار علایم صفحه رادار |
blips |
نقاط درخشان روی صفحه رادار علامت روشنی که نشانه تعقیب امواج روی لامپ صفحه رادار است |
blip |
نقاط درخشان روی صفحه رادار علامت روشنی که نشانه تعقیب امواج روی لامپ صفحه رادار است |
crystal ball |
گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار |
radar tracking |
تعقیب به وسیله رادار ردیابی هدفها به وسیله رادار |
trapping |
اختلاف در امواج رادار ممانعت از پخش امواج رادار |
radar comouflage |
استتار کردن از دید رادار استتار در مقابل رادار |
crystal balls |
گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار |
airlift service |
سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی |
guided propagation |
تبلیغات پیش بینی شده انتشار امواج رادار در مسیرپیش بینی شده ردیابی هدایت شده رادار |
interlook dormant period |
زمان توقف دستگاه رادار مدت زمان توقف کار تجسس رادار |
clatter |
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار |
clatters |
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار |
clattering |
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار |
clattered |
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار |
radar discrimination |
قدرت تجزیه و تحلیل هدفهای مختلف از روی صفحه رادار قدرت قرائت هدف از روی صفحه رادار |
holidays |
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی |
holiday |
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی |
telling |
مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی |
air policing |
عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح |
antiair warfare |
جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن |
restrictive fire plan |
طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی |
radar locating |
تعیین محل نقاط یا هدفها به وسیله رادار تعیین محل توپهای دشمن به وسیله رادار |
pounces |
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم |
pounced |
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم |
pouncing |
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم |
pounce |
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم |
line chief |
افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند |
i stay |
در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود |
air delivery container |
جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی |
broadcast controlled air interception |
نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند |
air sentinel |
گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی |
steers |
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید |
steered |
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید |
steer |
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید |
pigeons |
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است |
pigeon |
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است |
sleeve target |
هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی |
air scoop |
چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی |
flak |
گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی |
search jammer |
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت |
radar picket |
ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار |
fly through |
عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی |
aviation pay |
معاش هوایی سختی خدمت هوایی |
air pilots |
خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی |
air interdiction |
عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی |
air superiority |
برتری موقت هوایی رجحان هوایی |
air suprmacy |
برتری کامل هوایی سیادت هوایی |
carrier air group |
دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر |
air |
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی |
air material |
ماتریل هوایی وسایل هوایی |
notice to airmen |
اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی |
aired |
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی |
airs |
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی |
air branch |
قسمت هوایی رسته هوایی |
splash |
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد |
splashing |
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد |
tropopause |
منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی |
code panel |
رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی |
air station |
ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی |
splashes |
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد |
air picket |
هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی |
call mission |
درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست |
air scout |
هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی |
air photographic |
شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی |
tactical air controler |
افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی |
airlift command |
فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی |
photogrammetry |
علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی |
airspace prohibited area |
منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی |
emergency scramble |
درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی |
air search attack unit |
تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی |
airlift capacity |
مقدورات ترابری هوایی مقدورات حمل و نقل هوایی |
air defense commander |
فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه |
channel airlift |
سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی |
radar |
رادار |
radar boresight |
محوریابی رادار |
sensor |
رادار مراقبتی |
radar ranging |
میدان رادار |
radar alimeter |
فرازیاب رادار |
radar scope |
صفحه رادار |
agl |
رادار هواپیما |
radar trace |
علامت رادار |
aircraft gun laying |
رادار هواپیما |
radar trapping |
اختلال رادار |
teleran |
رادار تلویزیونی |
radarman |
متصدی رادار |
radome |
برج رادار |
radar quardship |
نگهبانی رادار |
radar beacon |
راهنمای رادار |
acquisition radar |
رادار هدفیابی |
radar countermeasures |
اقدامات ضد رادار |
crystal ball |
انتن رادار |
radar engineering |
مهندسی رادار |
radar beam |
پرتو رادار |
radar equipment |
تجهیزات رادار |
radar installation |
تاسیسات رادار |
radar location |
موقعیت رادار |
radar man |
متصدی رادار |
radar network |
شبکه ی رادار |
radar operator |
متصدی رادار |
acquisition radar |
رادار هدفیاب |
radome |
اطاق رادار |
corner reflector |
پریکسوپ رادار |
search radar |
رادار تجسسی |
sidelooking airborne radar |
رادار جانبی |
counter circuit |
کنتور رادار |
crystal balls |
انتن رادار |
doppler radar |
رادار داپلر |
surveillance radar |
رادار مراقبتی |
radar |
دستگاه رادار |
doppler radar |
رادار دوپلر |
trimetrogon |
عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی |
dispersal airfield |
فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی |
air survey photography |
عکسبرداری تجسسی هوایی عکسبرداری اکتشافی هوایی |
sector of search |
منطقه مراقبت رادار |
surveillance radar |
رادار تجسس هدف |
radar clutter |
منطقه کور رادار |
radar scan |
مراقبت بوسیله رادار |
airborne sensor |
رادار مراقبتی هوابرد |
active sonar |
رادار دریایی فعال |
radar beacon |
برج دیدبانی رادار |
sidelobe |
بیم جانبی رادار |
radar beacon |
برج مراقبت رادار |
radar countermeasures |
پیش گیریهای ضد رادار |
seeker |
رادار تجسس هدف |
radar measurement |
اندازه گیری رادار |
sidelooking airborne radar |
رادار با دید جانبی |
sector of search |
منطقه تجسس رادار |
acquisition radar |
رادار اکتشاف هدف |
radar boresight |
تطابق خط دید رادار |
warning radar |
رادار هشدار دهنده |
radar scope |
صفحه دید رادار |
beam width |
عرض بیم رادار |
echo |
برگشت امواج رادار |
echoed |
برگشت امواج رادار |
raydit |
رادار اقیانوس نگار |
b scope |
صفحه کاتد رادار |
echoes |
برگشت امواج رادار |
screening elevation |
تراز مانع رادار |
radome |
گنبد انتن رادار |
sbend distortion |
لرزش تصویر رادار |
radar screen |
صفحه تصویر رادار |
fire control radar |
رادار کنترل اتش |
echoing |
برگشت امواج رادار |
scan |
یک دور گردش انتن رادار |
scanned |
یک دور گردش انتن رادار |
scans |
یک دور گردش انتن رادار |
azimuth stabilized ppi |
صفحه رادار با سمت ثابت |
shoran |
شورن رادار اب نگار بردکوتاه |
radar altimetry |
ارتفاع سنجی به وسیله رادار |
rawinsonde |
دستگاه راوین رادار هواسنجی |
beam width |
عرض ستون امواج رادار |
radar imagery |
عکاسی به وسیله امواج رادار |
clutters |
برفک انداختن صفحه رادار |
radar clutter |
منطقه پوشیده از دید رادار |
clutter |
برفک انداختن صفحه رادار |
people sniffer |
رادار کشف افراد دشمن |
blips |
تصویری بر روی صفحه رادار |
blip |
تصویری بر روی صفحه رادار |
aspect angle |
زاویه انحراف مسیرگلوله از رادار |
unattended ground sensor |
رادار مراقبت زمینی خودکار |
altitude delay |
افت ارتفاع امواج رادار |
surface reverbration |
امواج برگشتی سطحی رادار |
radar ranging |
تنظیم تیر به وسیله رادار |
clara |
منطقه رادار پاک است |
plan position indicator |
صفحه رادار ناو یا هواپیما |
radar prediction |
کسب اطلاعات به وسیله رادار |
cluttered |
برفک انداختن صفحه رادار |
loran |
رادار مسافت سنج دریایی |
radar echo |
علایم روی صفحه رادار |
corner reflector |
پریکسوپ تنظیم هدف رادار |
aspect change |
تغییرمنظر هدف از دید رادار |
radar trapping |
اختلال پیدا کردن رادار |
helical scanning |
بازرسی وتجسس مارپیچی با رادار |
combat airlift support |
پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی |
airhead operations |
عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی |
airlift control element |
عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی |
trunkair route |
مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی |
country cover diagram |
دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور |
altitude hole |
ناحیه کور در منطقه دید رادار |
fiducial marks |
علایم منطبق شونده در صفحه رادار |
carrier frequency |
فرکانس حامل امواج بی سیم یا رادار |
fixed echo |
انعکاس ثابت روی صفحه رادار |
image degradation |
کم کردن قدرت تصویربرداری یک دستگاه رادار |
domes |
کلاهک رادار برجک خودرو زرهی |
aspect angle |
زاویه انحراف گلوله از بیم رادار |
railing |
تولیدخطوط موازی روی صفحه رادار |
railings |
تولیدخطوط موازی روی صفحه رادار |
dome |
کلاهک رادار برجک خودرو زرهی |
carrier wave |
موج حامل امواج رادار یا بی سیم |
screening elevation |
زاویه تراز مانع ایستگاه رادار |