English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
energy conversion efficiency راندمان تبدیل انرژی
Other Matches
transformation of energy تبدیل انرژی
interchange energy تبدیل کردن انرژی
transducer دستگاه تبدیل انرژی
cores وسیله تبدیل اشعه به انرژی الکتریکی
core وسیله تبدیل اشعه به انرژی الکتریکی
reactor دستگاه تبدیل انرژی اتمی به حرارتی
reactors دستگاه تبدیل انرژی اتمی به حرارتی
sound absorption خاصیت تبدیل انرژی صوتی خاصیت جذب انرژی صوتی
virtual level تراز انرژی سیستم هستهای داخل اتم که انرژی برانگیزش ان کمتر از کمترین انرژی جداشده از ذره هستهای بیشتر است
pair production تغییر شکل انرژی سینتیک فوتون یا هر ذره پر انرژی به جرم
intrinsic energy انرژی موجود در یک ترکیب شیمیایی انرژی ذاتی
efficiency راندمان
total efficiency راندمان کل
ideal efficiency راندمان ایده ال
luminous efficiency راندمان روشنایی
maximum efficiency راندمان حداکثر
maximum efficiency راندمان بیشینه
mechanical efficiency راندمان مکانیکی
high efficiency راندمان بالا
transformer efficiency راندمان ترانسفورماتور
overall efficiency راندمان کلی
radiation efficiency راندمان تابش
nozzle efficiency راندمان نازل
increase of efficiency افزایش راندمان
light output ratio of a fitting راندمان نوری
thermal efficiency راندمان حرارتی
combustion efficiency راندمان احتراق
internal efficiency راندمان داخلی
energy transition عبور انرژی [ عبور عرضه انرژی ازسوخت سنگواره ای به سوخت پایدار ]
novatio non presumiter تبدیل تعهد یا تبدیل مدیون نمیتواند مفروض یا ضمنی باشد
european unclear a energy agency اداره انرژی هستهای اروپا یکی از سازمانهایی که درسال 8591 در بطن سازمان همکاری اقتصادی اروپا و به منظور تولید انرژی اتمی وبرای مقاصد صلح امیز درکشورهای اروپای غربی ایجاد شده است
cruise control کنترل عملکرد موتور برای بدست اوردن بیشترین راندمان قدرت و مصرف سوخت
fission to yield ratio توان بمب اتمی نسبت انرژی شکافت اتمی به انرژی حاصله از پرتاب بمب
conversion scale مقیاس تبدیل ضریب تبدیل
transiguration تبدیل صورت تبدیل هیئت
restitution تبدیل مختصات نقاط از عکس یا نقشهای به نقشه دیگر تبدیل مختصات
assembler اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
binary to hexadecimal conversion تبدیل دودوئی به مبنای 61 تبدیل دودوئی به شانزده شانزدهی
binary to octal conversion تبدیل دودوئی به مبنای 8 تبدیل دودوئی به هشت هشتی
variable geometry engine موتور مکنده هوای مافوق صوت که بمنظور افزایش راندمان نه تنها شکل ومساحت دهانه ورودی ونازل خروجی بلکه مسیرجریان داخل موتور نیز تغییرکند
conversions 1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
conversion 1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
energy انرژی
power انرژی
endrgized با انرژی
powering انرژی
powered انرژی
vigor انرژی
zip انرژی
zipped انرژی
zipping انرژی
isenergic هم انرژی
vigour انرژی
energy barrier سد انرژی
zips انرژی
powers انرژی
exergonic انرژی ده
high energy پر انرژی
energy line خط انرژی
energies انرژی
deenergized بی انرژی
low energy انرژی کم
energy pattern الگوی انرژی
rest energy انرژی سکون
energy of vibration انرژی ارتعاش
resonance energy انرژی رزنانسی
energy level تراز انرژی
kinetic energy انرژی سینتیک
energy pattern نقشه انرژی
energy level سطح انرژی
radiant energy انرژی تابشی
energy principle اصل انرژی
energy preservation ذخیره انرژی
quantum of energy کوانتوم انرژی
energy preservation نگهداری انرژی
kinetic energy انرژی جنبشی
rediant energy انرژی تابشی
specific energy انرژی مخصوص
energy of vibration انرژی ارتعاشی
solar energy انرژی خورشیدی
energy loss گمگشت انرژی
energy of activation انرژی فعالسازی
radiation energy انرژی تابشی
kinetic energy انرژی جنبنده
sound energy انرژی صوتی
source of power منبع انرژی
energy loss تلف انرژی
kinetic energy انرژی حرکتی
energy production تولید انرژی
induct انرژی گرفتن
inductance گیرنده انرژی
light energy انرژی نور
loss of energy افت انرژی
low energy انرژی پایین
hydration energy انرژی ابپوشی
madelung energy انرژی مادلونگ
magnetic energy انرژی مغناطیسی
high energy electron الکترون پر انرژی
mass energy جرم - انرژی
energy transmission انتقال انرژی
heat energy انرژی حرارتی
maximum energy انرژی بیشینه
maximum energy انرژی حداکثر
energizing انرژی دادن
energizes انرژی دادن
energize انرژی دادن
ionization energy انرژی یونیزاسیون
inducted انرژی گرفتن
kiloton energy کیلوتن انرژی
inducting انرژی گرفتن
inducts انرژی گرفتن
ionization energy انرژی یونش
internal energy انرژی درونی
internal energy انرژی داخلی
lattice energy انرژی شبکه
energised انرژی دادن
energises انرژی دادن
energising انرژی دادن
mechanical energy انرژی مکانیکی
heat energy انرژی گرمایی
gravitational energy انرژی گرانشی
energy storage انباره ی انرژی
energy stage لایه انرژی
energy spectrum بیناب انرژی
energy spectrum طیف انرژی
energy shell پوسته انرژی
energy shell لایه انرژی
energy regeneration بازیابی انرژی
potential curve خم انرژی- پتانسیل
potential energy curve خم انرژی- پتانسیل
energy radiation تابش انرژی
potential energy انرژی پتانسیل
energy quantum کوانتوم انرژی
power supply منبع انرژی
zing انرژی روح
energy supply منبع انرژی
energy theorem تئوری انرژی
fusion energy انرژی گداخت
fusion energy انرژی ذوب
fusion energy انرژی فوزیون
free energy انرژی ازاد
field energy انرژی میدان
fermi energy انرژی فرمی
mutual energy انرژی متقابل
nuclear energy انرژی هستهای
excitation energy انرژی تحریک
nuclear power انرژی هستهای
exchange energy انرژی تبادل
power transfer انتقال انرژی
energy transfer انتقال انرژی
power transmission انتقال انرژی
energy band نوار انرژی
electric energy انرژی الکتریکی
energy state حالت انرژی
eigenstate حالت انرژی
dissociation energy انرژی تفکیک
dissipation of energy اتلاف انرژی
deformation energy انرژی تغییرشکل
deenergized بی انرژی شده
sustainable energy انرژی پایدار
sustainable energy انرژی بی پایان
sustainable energy انرژی بی نهایت
energizing loss تلف انرژی
energizer منبع انرژی
endrgized انرژی یافته
electromegnetic energy انرژی الکترومغناطیسی
endergonic انرژی گیر
electron energy انرژی الکترون
electron affinity انرژی خروج
electrical energy انرژی برقی
sustainable energy انرژی جاوید
binding energy انرژی پیوندی
binding energy انرژی بستگی
bioenergetics انرژی جانداران
correlation energy انرژی همبستگی
bloch band نوار انرژی
bond energy انرژی پیوند
cathexis انرژی روانی
continuum of energy پیوستار انرژی
chemical energy انرژی شیمیایی
conservation of energy بقای انرژی
cohesive energy انرژی همدوسی
cohesive energy انرژی همچسبی
crystal energy انرژی بلور
bending energy انرژی خمشی
deenergize قطع انرژی
atomic energy انرژی اتمی
collision energy انرژی برخورد
translational energy انرژی انتقالی
vibration energy انرژی ارتعاشی
work function انرژی خروج
energy equation معادله انرژی
energy intake ورود انرژی
energy intake مدخل انرژی
(be in) high spirits <idiom> پر انرژی بودن
energy drop افت انرژی
energy distribution توزیع انرژی
energy distribution پخش انرژی
output انرژی خروجی
degradation افت انرژی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com