Dictiornary-Farsi | راندمان داخلی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (14 milliseconds)

English	Persian
internal efficiency	راندمان داخلی


Other Matches

efficiency	راندمان
total efficiency	راندمان کل
maximum efficiency	راندمان حداکثر
maximum efficiency	راندمان بیشینه
thermal efficiency	راندمان حرارتی
mechanical efficiency	راندمان مکانیکی
overall efficiency	راندمان کلی
radiation efficiency	راندمان تابش
increase of efficiency	افزایش راندمان
ideal efficiency	راندمان ایده ال
luminous efficiency	راندمان روشنایی
transformer efficiency	راندمان ترانسفورماتور
light output ratio of a fitting	راندمان نوری
combustion efficiency	راندمان احتراق
nozzle efficiency	راندمان نازل
high efficiency	راندمان بالا
incretion	ترشح درونی یا داخلی تراوش داخلی
energy conversion efficiency	راندمان تبدیل انرژی
squawked	مخابره داخلی ارتباط داخلی
squawk	مخابره داخلی ارتباط داخلی
internal structure	ساختمان داخلی سازه داخلی
squawks	مخابره داخلی ارتباط داخلی
internal defense	پدافند داخلی پایداری داخلی
cruise control	کنترل عملکرد موتور برای بدست اوردن بیشترین راندمان قدرت و مصرف سوخت
exchanged stabilization fund	مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
storage	1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
variable geometry engine	موتور مکنده هوای مافوق صوت که بمنظور افزایش راندمان نه تنها شکل ومساحت دهانه ورودی ونازل خروجی بلکه مسیرجریان داخل موتور نیز تغییرکند
intramural	داخلی
innate	داخلی
interior	داخلی
internal door	در داخلی
interiors	داخلی
insides	داخلی
ben	داخلی
inside	داخلی
esoteric	داخلی
endogenous	داخلی
territorial	داخلی
in-	داخلی
internal	داخلی
indoor	داخلی
in	داخلی
anie	داخلی
inner	داخلی
municipal	داخلی
domestic	داخلی
internal medicine	طب داخلی
internal electrolysis	الکترولیز داخلی
internal furnace	کوره داخلی
internal heating	گرمایش داخلی
internal impedance	مقاومت داخلی
internal development	توسعه داخلی
internal discharge	تخلیه داخلی
internal diseconomies	زیانهای داخلی
internal ear	گوش داخلی
endoparasite	انگل داخلی
internal loss	تلف داخلی
internal insulation	ایزولاسیون داخلی
by low	نظامنامه داخلی
civil disturbances	اغتشاشات داخلی
internal impedance	امپدانس داخلی
internal development	رشد داخلی
internal electrode	الکترود داخلی
domestic economy	اقتصاد داخلی
domestic emergencies	بحرانهای داخلی
domestic emergencies	موادضروری داخلی
domestic industry	صنعت داخلی
domestic market	بازار داخلی
domestic products	محصولات داخلی
domestic trade	بازرگانی داخلی
internal erosion	فرسایش داخلی
ductless gland	غددمترشح داخلی
domestic dualism	دوگانگی داخلی
domestic disturbances	اختلافات داخلی
internal friction	اصطکاک داخلی
endosmosis	حلول داخلی
endogenous variable	متغیر داخلی
internal energy	انرژی داخلی
internal force	نیروی داخلی
domestic disturbances	اغتشاشات داخلی
internal armature	ارمیچر داخلی
inside thread	مارپیچ داخلی
inside micrometer	میکرومتر داخلی
inside hinge	لولای داخلی
inside draft	شیب داخلی
inside diameter	قطر داخلی
inside caliper	کولیس داخلی
inner zone	منطقه داخلی
internal circuit	مدار داخلی
inner product	ضرب داخلی
inner planets	سیارات داخلی
inner loop	حلقه داخلی
inner liner	روکش داخلی
internal bus	مسیر داخلی
inside wing	بال داخلی
internal bus	گذرگاه داخلی
internal angle	زاویه ی داخلی
intermediate structure	ساختمان داخلی
interior wall	دیوار داخلی
interior span	دهانه داخلی
interior guard	نگهبان داخلی
interior ballistics	بالیستیک داخلی
interior architecture	معماری داخلی
interior affairs	امور داخلی
interference drag	پسای داخلی
internal boffles	تیغههای داخلی
interconnection	اتصالی داخلی
internal brake	ترمز داخلی
intercommunication	ارتباط داخلی
inner harbor	بندر داخلی
inner bottom	جدار داخلی
internal consumption	مصرف داخلی
internal crack	ترک داخلی
internal current	جریان داخلی
home trade	تجارت داخلی
internal damping	میرایی داخلی
home rule	حکومت داخلی
home product	محصولات داخلی
home market	بازار داخلی
home made	ساخت داخلی
home currency	پول داخلی
home consumption	مصرف داخلی
internal defense	دفاع داخلی
internal attack	تک داخلی یا تک از داخل
internal consistency	سازگاری داخلی
imside dimension	اندازه داخلی
internal circuit	حلقه داخلی
internal clock	ساعت داخلی
internal combustion	احتراق داخلی
internal commerce	تجارت داخلی
internal conductance	اندوکتانس داخلی
inland duty	گمرک داخلی
internal conductance	اندوکتیویته ی داخلی
internal conductor	سیم داخلی
inferior planets	سیارههای داخلی
inferior conjunction	مقارنه داخلی
internal connection	اتصال داخلی
indoor antenna	انتن داخلی
inboard aileron	شهپر داخلی
inland waterway	ابراه داخلی
internal memory	حافظه داخلی
internal trade	بازرگانی داخلی
marketing audit	کنترل داخلی
municipal court	دادگاه داخلی
municipal law	حقوق داخلی
insides	تو اعضای داخلی
inside	تو اعضای داخلی
inside	قسمت داخلی
rules of procedure	نظامنامه داخلی
territorial sea	دریای داخلی
inland rules	قوانین داخلی
bushes	پوسته داخلی
local subscriber	مشترک داخلی
local currency	پول داخلی
internal trade	تجارت داخلی
internal transactions	معاملات داخلی
internal voltage	ولتاژ داخلی
internal window sill	کف پنجره داخلی
inward	داخلی باطنی
internality	داخلی بودن
stability	ثبات داخلی
interphone	مخابرات داخلی
intrados	قوس داخلی
inward light	نور داخلی
bush	پوسته داخلی
insiders	کارمند داخلی
insider	کارمند داخلی
domestic tariff	تعرفه داخلی
internal structure	سازه داخلی
interlan angle	زاویه داخلی
in-fighting	جنگ داخلی
incoming message cassette	نوارپیغام داخلی
insides	قسمت داخلی
autonomy	استقلال داخلی
interion architecture	معماری داخلی
bulkhead	جدار داخلی
internal report	گزارش داخلی
internal reflector	رفلکتور داخلی
intercom	مخابرات داخلی
civil wars	جنگ داخلی
intercoms	مخابرات داخلی
internal power	مصرف داخلی
internal revenue	درامد داخلی
Inland Revenue	درامد داخلی
internal pole	قطب داخلی
indoor	درونی داخلی
civil war	جنگ داخلی
intercom	ارتباط داخلی
internal resistance	مقاومت داخلی
internal ruling	نظامنامه داخلی
internal security	تامین داخلی
internal security	امنیت داخلی
internal shield	غلاف داخلی
intercoms	ارتباط داخلی
internal short circuit	کوتهمداری داخلی
innards	قسمتهای داخلی
internal storage	حافظه ی داخلی
bulkheads	جدار داخلی
internal modem	مدم داخلی
ashi noko	قسمت داخلی کف پا