Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
input drift
رانش ورودی
Other Matches
dry run
رانش ازمایشی رانش تمرینی
queue
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queueing
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queued
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queues
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
JK flip flop
نوعی flipe=flop با دو ورودی k,g و دو خروجی مخالف که بستگی به ورودی دارند
gate
دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
gates
دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
hash
تولید عدد یکتا مشتق شده از ورودی برای هر ورودی پایگاه داده ها
drop down list box
لیستی از موضوعات برای هر ورودی که وقتی فاهر میشود که نشانه گر را بخش ورودی ببرد
hash
الگوریتم تولید کد hash برای ورودی و اطمینان از اینکه با سایر ورودی ها فرق دارد
input preamplifier
پری امپلی فایر ورودی تقویت کننده ورودی
list
لیست داده که هر ورودی آدرس ورودی بعدی را دارد
drifted
رانش
thrusts
رانش
ice pressure
رانش یخ
jet propulsion
رانش جت
drifting
رانش
drift
رانش
thrusting
رانش
thrust
رانش
ice load
رانش یخ
propulsion
رانش
drifts
رانش
buoyancy
رانش
earth pressure
رانش خاک
program run
رانش برنامه
soil pressure
رانش خاک
earth load
رانش خاک
run book
دفتر رانش
trail run
رانش ازمایشی
run time
حین رانش
running time
زمان رانش
hydraulic oil
روغن رانش
outlet valve
دریچه رانش
test run
رانش ازمایشی
image drift
رانش تصویر
thrust of the arch
رانش قوس رانش قوس
electron drift
رانش الکترون
driving mechanism
مکانیزم رانش
drive shafts
محور رانش
continental drift
رانش قارهای
input drift
رانش اولیه
checkout run
رانش وارسی
drive shaft
محور رانش
axial runout
رانش محوری
arch thrust
رانش کمان
arch thrust
رانش چفت
arch thrust
رانش قوس
drag coefficient
ضریب رانش
drift test
ازمایش رانش
drift velocity
سرعت رانش
drifting force
نیروی رانش
driving axle
محور رانش
drive mechanism
مکانیزم رانش
drifting key
گووه رانش
machine run
رانش ماشین
drive fit
محل رانش
run
رانش دایر بودن
runs
رانش دایر بودن
outlet
رانش ابگیر توزیع
active earth pressure
رانش موثر خاک
active earth pressure
رانش کاری خاک
active earth pressure
رانش محرک خاک
passive earth pressure
رانش مقاوم خاک
drive
رانش سواری دوندگی
run time error
خطای حین رانش
catenary suspension
اویزش سیم رانش
outlets
رانش ابگیر توزیع
drives
رانش سواری دوندگی
d/a converter
مداری که یک مقدار آنالوگی که مط ابق با عدد ورودی است خارج میکند و ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل میکند
dac
مداری که یک مقدار آنالوگی که مط ابق با عدد ورودی است خارج میکند و ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل میکند
inputted
1-تابع ورودی . 2-فضای ورودی
input
1-تابع ورودی . 2-فضای ورودی
approach channel
کانال ورودی- نهر ورودی
adder
مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
adder
مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
adders
مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
adders
مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
analog
مداری که سیگنال را که مط ابق با اعداد دیجیتال ورودی است به عنوان خروجی صادر میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل کند
chain
فایلی که در آن هر ورودی داده و آدرس ورودی بعدی را که همان محتوای داده را دارد
chains
فایلی که در آن هر ورودی داده و آدرس ورودی بعدی را که همان محتوای داده را دارد
full
مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
fullest
مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
anti-
ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
analogue
مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
analogues
مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
dense index
اندیس پایگاه داده حاوی آدرس یا ورودی برای هر موضوع یا ورودی در پایگاه داده
inputted
توان ورودی ورودی
input
توان ورودی ورودی
fullest
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
full
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
difference
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
EXOR
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
exjunction
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
alternatives
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
differences
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
alternative
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
input output processor
پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی
exclusive
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
half
جمع کننده دودویی که میتواند نتیجه جمع دو ورودی را تولید کند. و رقم نقل خروجی تولید میکند ولی نمیتواند رقم نقل ورودی بپذیرد
denials
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
dispersion
تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد
denial
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
NAND function
تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
symmetric difference
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
except
تابع منط قی که مقدار آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند. و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
equality
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یا دو ورودی درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
input/output
فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
primary
ورودی
input queue
صف ورودی
inlets
ورودی
inflow
ورودی
inputted
ورودی
entrancing
ورودی
entrances
ورودی
entranced
ورودی
entrance
ورودی
inlet
ورودی
intakes
ورودی
input
ورودی
intake
ورودی
propylaeum
سر در ورودی
access
ورودی
gateway
ورودی
entrance door
ورودی
entry door
ورودی
front door
[of house]
در ورودی
entry door
در ورودی
entrance
در ورودی
entrance door
در ورودی
front door
[of house]
ورودی
enter key
کلید ورودی
surface inflow
اب سطحی ورودی
primary wire
سیم ورودی
foam inlet tube
لوله ورودی کف
entering side
جهت ورودی
filament input
ورودی فیلامان
pinning
ورودی با سه سوزن
fan in
گنجایش ورودی
fan in
پهنای ورودی
port
بندر ورودی
signal voltage
ولتاژ ورودی
supply voltage
ولتاژ ورودی
entry line
سطر ورودی
pinned
ورودی با سه سوزن
pin
ورودی با سه سوزن
primary current
جریان ورودی
input block
بلاک ورودی
input block
واحد ورودی
input attenuation
میرائی ورودی
input area
ناحیه ورودی
inlet valve
سوپاپ ورودی
inlet splitter
شکافنده ورودی
inlet port
دریچه ورودی
voice input
ورودی صوتی
inlet port
سوپاپ ورودی
inlet manifold
مانیفولد ورودی
intake duct
مجرای ورودی
inlet duct
مجرای ورودی
influent
سیال ورودی
impost
گمرک ورودی
noninverting input
ورودی غیروارونگر
input
توان ورودی
primary circuit
مدار ورودی
input bound
کران ورودی
three input adder
افزایشگر با سه ورودی
two input adder
افزایشگر با دو ورودی
doorways
درگاه ورودی
control of access
ایین ورودی ها
bill of entry
افهارنامه ورودی
entrance doors
در های ورودی
approach wall
دیواره ورودی
approach transition
تبدیل ورودی
approach ramp
شیب ورودی
approach ramp
سربالائی ورودی
admission port
سوپاپ ورودی
actual water income
اب ورودی موثر
lanes
راه ورودی
lane
راه ورودی
doorway
درگاه ورودی
hallways
تالار ورودی
two input subtractor
کاهشگر با دو ورودی
input
وسیله ورودی
driveways
راه ورودی
Gate
ورودی به باند
input
دادن ورودی
inputted
توان ورودی
relative
وسیله ورودی
inputted
وسیله ورودی
columniation
رواق ورودی
inputted
دادن ورودی
doorway
درگاه ورودی
i/o
ورودی-خروجی
gable-entry
راهروی ورودی
data input
اطلاعات ورودی
hallway
تالار ورودی
input capacitance
فرفیت ورودی
input field
میدان ورودی
input data
داده ورودی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com