Total search result: 201 (24 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
turn off guidance |
راهنمای تاکسی کردن هواپیما |
|
|
Other Matches |
|
sheave |
ریل راهنمای هواپیما |
pilot's trace |
کالک راهنمای خلبان هواپیما |
holding position |
وضعیت انتظار و در جا زدن وضعیت انتظار هواپیما درمحوطه تاکسی کردن |
army training test |
راهنمای ازمایشات یکانهای ارتشی راهنمای ازمایش یکانها |
taxiway |
راه تاکسی یا باند تاکسی |
dovetail guide |
راهنمای دم چلچله راهنمای کام وزبانه |
barometric leveling |
تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما |
staffing guide |
کتاب راهنمای پرسنل ستاد یاکتاب راهنمای انتخاب وتشکیل پرسنل ستادی |
taxiing |
تاکسی کردن |
taxies |
تاکسی کردن |
taxi |
تاکسی کردن |
taxied |
تاکسی کردن |
space charter |
اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما |
light lists |
کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی |
taxiway |
مسیر تاکسی کردن |
commander's manual |
ائین نامه راهنمای فرماندهان راهنمای فرماندهان در امر اموزش |
turn off guidance |
هدایت هواپیماروی باند تاکسی کردن |
To pick up a passenger. |
مسافر سوار کردن ( تاکسی ؟ اتوبوس ) |
job book |
کتاب راهنمای انجام کار راهنمای کار تعمیردستگاهها |
pilots |
راهنمای ناو راهنمایی کردن |
piloted |
راهنمای ناو راهنمایی کردن |
pilot |
راهنمای ناو راهنمایی کردن |
wheel load |
فرفیت بار یا تحمل وزن باندفرود در یک فرودگاه یامحوطه تاکسی کردن یا جاده اسفالت |
taxiway |
محوطه حرکت هواپیماها برای گرم شدن محوطه تاکسی کردن |
approach end |
نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما |
landing gear |
چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند |
altitude sickness |
حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما |
coast pilot |
کتاب راهنمای ساحلی راهنمای ساحلی |
touchdowns |
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما |
touchdown |
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما |
aircraft scrambling |
دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف |
aft |
قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما |
air mileage indicator |
کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما |
plane director |
نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما |
aircraft arresting barrier |
وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما |
spoiler |
صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود |
screwpropeller |
پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما |
coordinated turn |
دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند |
planning guidance |
راهنمای طرح ریزی راهنمای طرح ریزی فرمانده |
jig |
ابزار یا چارچوب سخت وصلبی برای سوار کردن وسرهم کردن یک قطعه از بدنه هواپیما |
jigs |
ابزار یا چارچوب سخت وصلبی برای سوار کردن وسرهم کردن یک قطعه از بدنه هواپیما |
taxicab |
تاکسی |
Taxi! |
تاکسی! |
taxicabs |
تاکسی |
Taxi |
تاکسی |
shore boat |
تاکسی اب |
cab |
تاکسی |
cabs |
تاکسی |
taximan |
متصدی تاکسی کردن هواپیماها متصدی عبور ومرور هواپیماها روی باند |
moments |
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما |
moment |
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما |
taxied |
تاکسی یا خودروی |
taxies |
تاکسی یا خودروی |
taxi |
تاکسی یا خودروی |
taxiing |
تاکسی یا خودروی |
taxiing |
تاکسی خودروی |
cab driver |
رانندهی تاکسی |
taxied |
تاکسی خودروی |
cabbie |
راننده تاکسی |
cabbies |
راننده تاکسی |
taxies |
تاکسی خودروی |
cabstand |
توقفگاه تاکسی |
taxi |
تاکسی خودروی |
taximan |
راننده تاکسی |
cabby |
راننده تاکسی |
cabman |
راننده تاکسی |
shore boat |
تاکسی ساحلی |
cab drivers |
رانندهی تاکسی |
holding point |
نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار |
crash |
سقوط کردن هواپیما |
crashed |
سقوط کردن هواپیما |
crash-lands |
سقوط کردن هواپیما |
crash-landing |
سقوط کردن هواپیما |
cocooning |
رنگ کردن هواپیما |
crashes |
سقوط کردن هواپیما |
change over |
عوض کردن [هواپیما] |
crashingly |
سقوط کردن هواپیما |
crash-land |
سقوط کردن هواپیما |
crashing |
سقوط کردن هواپیما |
crash-landed |
سقوط کردن هواپیما |
crash land |
سقوط کردن هواپیما |
taxi stand |
ماندگاه مجاز تاکسی |
taximeter |
مسافت نمای تاکسی |
transition altitude |
ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز |
arresting gear |
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما |
roll in point |
نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما |
azimuth indicator |
شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما |
aborted |
سقوط کردن موشک یا هواپیما |
aborting |
سقوط کردن موشک یا هواپیما |
take off |
برداشتن پرواز کردن هواپیما |
aborts |
سقوط کردن موشک یا هواپیما |
abort |
سقوط کردن موشک یا هواپیما |
taxiway |
جاده یا راه تاکسی رو فرودگاه |
taximeter |
نشان دهنده کرایه تاکسی |
Where can I get a taxi? |
کجا میتوانم تاکسی بگیرم. |
minicab |
اتومبیل کوچک مخصوص تاکسی |
minicabs |
اتومبیل کوچک مخصوص تاکسی |
The cab neared [approached] 20th Street. |
تاکسی به خیابان بیستم نزدیک شد. |
Where can I get a taxi? |
کجا میتوانم یک تاکسی بگیرم. |
Please get me a taxi. |
لطفا یک تاکسی برایم بگیرید. |
apron |
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما |
aprons |
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما |
aircraft cross servicing |
سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما |
picketing |
شیرجه کردن هواپیما یا هلی کوپتر |
cocooning |
اب بندی کردن درز وسایل هواپیما |
airlifts |
بوسیلهء هواپیما حمل و نقل کردن |
airlifting |
بوسیلهء هواپیما حمل و نقل کردن |
airlifted |
بوسیلهء هواپیما حمل و نقل کردن |
airlift |
بوسیلهء هواپیما حمل و نقل کردن |
Where can I get a taxi? |
کجا میتوانم تاکسی سوار شوم. |
Where can I get a taxi? |
کجا میتوانم یک تاکسی سوار شوم. |
cabstand [American E] |
توقفگاه تاکسی [برای انتظار مسافر] |
cruisers |
کشتی یا تاکسی یاکسی که گشت میزند |
taxi rank [British E] |
توقفگاه تاکسی [برای انتظار مسافر] |
taxi stand |
توقفگاه تاکسی [برای انتظار مسافر] |
cruiser |
کشتی یا تاکسی یاکسی که گشت میزند |
aircraft arresting reset unit |
وسیله اماده کردن مجددسیستم مهار هواپیما |
steering |
روانه کردن راندن ناو یا هواپیما یاخودرو |
ramp |
محل توقف و پیاده سوار کردن هواپیما |
ramps |
محل توقف و پیاده سوار کردن هواپیما |
wrecking |
لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن |
wrecks |
لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن |
parking |
پارک کردن هواپیما یا وسیله توقفگاه خودرو |
wreck |
لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن |
troop space |
جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما |
bare base |
فرودگاهی دارای خط اتومبیل و تاکسی و منبع اب اشامیدنی |
goldie |
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین |
vectors |
راه یا مسیر هواپیما بازگشتن در حال طی کردن بودن |
bow line |
نوعی گره برای متصل کردن هواپیما به زمین |
vector |
راه یا مسیر هواپیما بازگشتن در حال طی کردن بودن |
aircraft turn around |
اماده کردن هواپیما برای پرواز یا اجرای عملیات |
Take this luggage to the taxi, please. |
لطفا این اسباب و اثاثیه را تاکسی حمل کنید. |
clear way |
محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین |
bail out |
به قید کفیل ازاد کردن و شدن با پاراشوت از هواپیما پریدن |
janitors |
راهنمای مدرسه راهنمای مدرسه |
push rod |
راهنمای سوپاپ |
shopwalker |
راهنمای مغازه |
icon |
راهنمای انتخاب |
manual |
راهنمای کار |
floor walker |
راهنمای مغازه |
guide book |
راهنمای مسافران |
radar beacon |
راهنمای رادار |
telephone books |
راهنمای تلفن |
buoys |
راهنمای شناور در اب |
buoying |
راهنمای شناور در اب |
buoyed |
راهنمای شناور در اب |
buoy |
راهنمای شناور در اب |
telephone book |
راهنمای تلفن |
icons |
راهنمای انتخاب |
saint bernard |
سگ راهنمای کوهستان |
training manual |
راهنمای اموزشی |
double vee guide |
راهنمای وی دوبل |
card guide |
راهنمای کارت |
piston guide |
راهنمای پیستون |
harbor master |
راهنمای بندر |
dock master |
راهنمای حوض |
wage price guideline |
راهنمای مزد |
run manual |
راهنمای اجرا |
column ways |
راهنمای ستون |
pilot |
راهنمای ناوبری |
piloted |
راهنمای ناوبری |
pilots |
راهنمای ناوبری |
janitor |
راهنمای مدرسه راهنمای مدرسه |
ikons |
راهنمای انتخاب |
Take this luggage to the bus, please. |
لطفا این اسباب و اثاثیه را تا اتوبوس / تاکسی حمل کنید. |
ranged |
تنظیم تیرکردن یا قلق گیری کردن شعاع عمل هواپیما یاخودرو |
range |
تنظیم تیرکردن یا قلق گیری کردن شعاع عمل هواپیما یاخودرو |
ranges |
تنظیم تیرکردن یا قلق گیری کردن شعاع عمل هواپیما یاخودرو |
transfer loader |
دستگاه پلکان خودکارمخصوص پیاده و سوار کردن بار از کشتی یا هواپیما |
light buoy |
راهنمای شناور چراغدار |
telephone directories |
کتابچه راهنمای تلفن |
cutting guide |
راهنمای برش [ابزار] |
refernce manual |
کتاب راهنمای مرجع |
telephone directory |
کتابچه راهنمای تلفن |
phone book |
کتاب راهنمای تلفن |
schedules |
فهرست راهنمای قانون |
schedule |
فهرست راهنمای قانون |
scheduled |
فهرست راهنمای قانون |
damage control book |
راهنمای کنترل خسارات |
guidebook |
کتاب راهنمای مسافران |
postal directory |
دفتر راهنمای پست |
signal |
علامت راهنمای خودرو |
signaled |
علامت راهنمای خودرو |
signalled |
علامت راهنمای خودرو |
file directory |
فهرست یا راهنمای فایل |
location diagram |
راهنمای اتصال نقشه |
phone books |
کتاب راهنمای تلفن |
procedure manual |
کتاب راهنمای رویهای |
soldier's manual |
کتاب راهنمای سرباز |
systems manual |
کتاب راهنمای سیستم |
data directory |
فهرست راهنمای داده ها |
indexes |
نما راهنمای موضوعات |
leaders |
فشنگ راهنمای پیچی |
leader |
فشنگ راهنمای پیچی |
guidebooks |
کتاب راهنمای مسافران |
index |
نما راهنمای موضوعات |
indexed |
نما راهنمای موضوعات |
staging base |
پایگاه تجدید سوخت یابارگیری مجدد یا جابجا کردن کالاها در کشتی یا هواپیما |
waybill |
خط سیر مسافر راهنمای مسافرت |
working plan |
نقشه اجرا راهنمای کار |