Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
exit road
راه خروج ازموضع یا سر پل یا منطقه فرود
Other Matches
landing area
منطقه فرود
landing zone
منطقه فرود
drop zone
منطقه فرود
pits
منطقه فرود
pit
منطقه فرود
lodgment area
منطقه استراحت یا فرود در سر پل
drop zone
منطقه فرود چترباز
drop zone control center
مرکز کنترل منطقه بارریزی یا فرود
pit
منطقه فرود در پرشها حفره پشت میلههای بولینگ
pits
منطقه فرود در پرشها حفره پشت میلههای بولینگ
diversionary landing
فرود انحرافی برای اغفال دشمن فرود منحرف کننده
ease turn
سرعت چرخش فرود چرخیدن یا دور زدن هواپیمابرای فرود
plunging fire
تیر با زاویه فرود زیاد اتش فرود اینده به جلو و عقب دشمن
drop zone
منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
bingo
علامت رمز برای اعلام حداقل سوخت برای فرود علامت رمزابلاغ فرود در فرودگاه یدکی
damage area
منطقه تولید خطر مین منطقه خسارت منطقه خطر
submarine havens
منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
sanctuaries
منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
sanctuary
منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
landing area
منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
area of military significant fallout
منطقه الودگی شدید به موادرادیواکتیو منطقه ریزش شدیداتمی
airspace reservation
منطقه پرواز مخصوص درفضای هوایی منطقه پروازمخصوص
run up area
منطقه ازمایش موتورهواپیما قبل از پرواز منطقه در جا زدن
service area
منطقه تعمیر و نگهداری منطقه عقب یکانهای نظامی
control surface
کف پوش متحرک باند فرود کف پوش قابل جمع اوری باند فرود
staging area
منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
haven submarine
منطقه امن زیردریایی منطقه تامین زیردریاییها
leave area
منطقه استراحت پرسنل درپشت منطقه مواصلات
polynia
منطقه یا جزیرهای از اب دریک منطقه وسیع یخ زده
grid zone
منطقه شبکه بندی نقشه منطقه نقشهای
prohibited area
منطقه ممنوعه هوایی منطقه حفافت شده
skid row
<idiom>
منطقه پایین شهر ،منطقه فقیرنشین
concentration area
منطقه تمرکز عده ها منطقه تجمع
area oriented
بر مبنای خصوصیات منطقه با توجه به منطقه
crossing area
منطقه گذار منطقه پایاب
remote
خارج از منطقه منطقه دورافتاده
combat zone
منطقه رزمی منطقه نبرد
remoter
خارج از منطقه منطقه دورافتاده
remotest
خارج از منطقه منطقه دورافتاده
zone of fire
منطقه اتش منطقه تیراندازی
kill area
منطقه خطر منطقه تلفات
sectors
منطقه عمل منطقه مسئولیت
sector
منطقه عمل منطقه مسئولیت
tropopause
منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
ranging
تجسس کردن منطقه هدف با هواپیما یا گشت زنی در منطقه هدف
holding area
منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
motif
گلی خاص در زمینه فرش
[این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
comparative cover
پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
demolition target
منطقه تخریب منطقه در نظر گرفته شده برای تخریب
line crosser
فراری از منطقه دشمن به خطوط خودی نفوذکننده به منطقه خودی
clandestine assembly area
منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
axial route
مسیر طولی منطقه عقب جاده طولی منطقه مواصلات
launching area
منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
separation zone
منطقه واسطه حد فاصل یکانها منطقه جداسازی یکانها
demilitarization
تشکیل منطقه بی طرف تشکیل منطقه غیر نظامی
defense coastal area
منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
demolition guard
نگهبان منطقه تخریب مسئول حفافت منطقه تخریب
airspace prohibited area
منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
island bases
پایگاههای داخل منطقه پدافندی هوایی پایگاهی داخل منطقه حیاتی پایگاههای جزیرهای دریایی
sweep
تجسس منطقه با رادار مین روبی کردن پاک کردن منطقه عملیات پاک سازی
angle of arrival
زاویه فرود مسیر گلوله زاویه فرود گلوله
islands
منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
island
منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
emissions
خروج
emission
خروج
propulsion
خروج
emersion
خروج
exits
خروج
exit
خروج
egression
خروج
outgo
خروج
egress
خروج
leakage or breakage
خروج
exodus
خروج
exhaust
خروج
exhausts
خروج
prolapsus
خروج
intersectional service
قسمت پشتیبانی داخل منطقه مواصلات یکان پشتیبانی منطقه مواصلات
order off the field
حکم خروج
exeat
اجازهء خروج
outage
راه خروج
eccentricity
خروج از مرکزیت
eccentricity
خروج از مرکز
outages
راه خروج
emergency exit
خروج اضطراری
outlet
مجرای خروج
outlets
مجرای خروج
prolapse of the uterus
خروج سیبک
emissions
صدور خروج
eccentricities
خروج از مرکزیت
order off
حکم خروج
spermatism
خروج منی
exhaust valve
شیر خروج
angle of emergence
زاویه خروج
exit point
نقطه خروج
emission
صدور خروج
exhaust velosity
سرعت خروج
spurting
خروج ناگهانی
logout
خروج از سیستم
light spill
خروج نور
capital outflow
خروج سرمایه
emergency exit
در خروج اضطراری
spurt
خروج ناگهانی
debouch
راه خروج
defecation
خروج مدفوع
debouchment
خروج ازتنگنا
spurts
خروج ناگهانی
ejaculating
خروج منی
ejaculates
خروج منی
ejaculated
خروج منی
ejaculate
خروج منی
out flow of capital
خروج سرمایه
spurted
خروج ناگهانی
eccentricities
خروج از مرکز
log off
خروج از سیستم
dump valve
شیر خروج
log out
خروج از سیستم
ingress and egress
دخول و خروج
blow out
خروج ناگهانی
electron affinity
انرژی خروج
transpiration
خروج نفوذ
work function
انرژی خروج
exophthalmos
خروج تخم چشم
exhausts
تخلیه کردن خروج
exhausts
خروج گاز یابخار
clearance outwards
مجوز خروج کشتی
infinite
حلقهای که خروج ندارد.
primer leak
خروج گازاز ته چاشنی
eccentricity of the load
خروج از مرکزیت بار
exhaust
تخلیه کردن خروج
out flow of labor
خروج نیروی کار
inner work function
انرژی خروج درونی
Where is the emergency exit?
در خروج اضطراری کجاست؟
steam tight
مانع خروج بخار
undoubling
خروج از دوبلگی شطرنج
gas tight
مانع خروج گاز
clearing outwards
اعلامیه خروج کشتی
outer work function
انرژی خروج بیرونی
eccentricities
گریز یا خروج از مرکز
exhaust
خروج گاز یابخار
shells
برنامه خروج موقت
freedom of entry and exit
ازادی ورود و خروج
shell
برنامه خروج موقت
shelling
برنامه خروج موقت
fifo
خروج به ترتیب ورود
eccentricity
گریز یا خروج از مرکز
abseiling
فرود
downstream
فرود اب
land
فرود
abseils
فرود
abseiled
فرود
abseil
فرود
tailwater
فرود اب
drops
فرود
dropping
فرود
dropped
فرود
drop
فرود
splashdown
آب فرود
splashdowns
آب فرود
landings
فرود
landing
فرود
line of fall
خط فرود
ne exeat regno
دستور عدم خروج از مملکت
obturator
الات مانع خروج گاز
break cover
خروج روباه یا خرگوش ازپناهگاه
gangways
محل ورود و خروج از ناو
gangway
محل ورود و خروج از ناو
Please show me the way out I'll show you !
لطفا " را ؟ خروج را به من نشان دهید
clearance papers
اسناد خروج کشتی از بندر
trap house
محل خروج هدفهای متحرک
exhaust pipe
لوله خروج بخار یا دود
choke ring
حلقه مانع خروج گاز
clearance outwards
مجور خروج کشتی پس ازبارگیری
nosedived
فرود عمودی
landing strips
باند فرود
nosedive
فرود عمودی
soft landing
فرود نرم
strip
باند فرود
instrument landing
فرود کور
impact point
نقطه فرود
approach clearance
اجازه فرود
landed
فرود امده
land vi
فرود امدن
undercarriages
ارابه فرود
under carriage
ارابه فرود
nosedives
فرود عمودی
landing gear
ارابه فرود
landing hill
تپه فرود
landing light
چراغ فرود
approach
مسیر فرود
approached
مسیر فرود
landing site
پایگاه فرود
approaches
مسیر فرود
landing site
محل فرود
landing weight
وزن فرود
landing spot
نقطه فرود
deck landing aid
کمکهای فرود
descendeur
صفحه فرود
landing angle
زاویه فرود
nosediving
فرود عمودی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com