English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 79 (5 milliseconds)
English Persian
overland route راه سفر به هندوستان از دریای مدیترانه
Other Matches
mediterranean وابسته بدریای مدیترانه دریای مدیترانه
mediterranean sea دریای مدیترانه
Anatolia منطقه آناتولی که بین دریای سیاه و دریای مدیترانه قرار داشته و یکی از مراکز عمده قالیبافی ترکی، کردی، ارمنی و یونانی است. بیشتر به بافت فرش با گره ترکی معروف بوده و به دوران سلجوقیان باز می گردد.
high sea دریای ازاد دریای ازاد خارج از مرزکشور
India هندوستان
Indo- هندوستان و ...
Indo- پیشوند هندوستان
minorca جزیره مینورکا در مدیترانه
indo aryan به زبانهای اریایی و هندوستان
xebec یکجورکشتی سه دکله کوچک در مدیترانه
tarpon ماهی بزرگ وباریک مدیترانه
minorca مرغ خانگی سواحل مدیترانه
Goa ایالتی ساحلی در غرب هندوستان
Indian rug قالی یا قالیچه مربوط به هندوستان
Bidonville [نوعی کلبه در کلکته هندوستان]
rupees واحد پول نقره هندوستان
rupee واحد پول نقره هندوستان
He has relapsed into his old ways. فیلش یاد هندوستان کرده
polacre کشتی دکلی بازرگانی دردریای مدیترانه
polacca کشتی دکلی بازرگانی دردریاهای مدیترانه
corsican اهل جزیره کورس دردریای مدیترانه
felucca نوعی قایق دو یاسه بادبانی مدیترانه
zebec یکجور کشتی سه دکله کوچک در مدیترانه
The elephant has remembered India. <proverb> فیلش یاد هندوستان کرده است .
riviera ناحیه ساحلی فرانسه و ایتالیادر اطراف مدیترانه
koh i noor کوه نور:الماس نامی هندوستان که اکنون جزودارایی پادشاه انگلیس است
Oman دریای عمان
territorial sea دریای ساحلی
the black sea دریای سیاه
smooth see دریای ارام
rough sea دریای خراب
sea fight جنگ دریای
sea nettle ستاره دریای
seaway دریای متلاطم
territorial sea دریای داخلی
moderate sea دریای معتدل
dead sea دریای لوط
flat calm دریای روغنی
adriatic sea دریای ادریانیک
high sea دریای ازاد
aegean sea دریای اژه
blue water دریای ازاد
high seas دریای ازاد
mare liberum دریای ازاد
mare clausum دریای بسته
closed sea دریای غیر ازاد
calm sea دریای خیلی ارام
pontic شبیه دریای سیاه
bathyal مربوط به دریای عمیق
atlantic دریای محیط غربی
Channel Islands جزیرههای دریای مانش
pores در دریای تفکرغوطه ور شدن
pore در دریای تفکرغوطه ور شدن
erythrean وابسته به دریای قلزم
solan قاز دریای شمالی
pontic وابسته به دریای سیاه
gannet غاز دریای شمالی
service squadron قسمت خدمات دریای
heavy sea دریای خیلی خراب
booby نوعی قاز دریای شمالی
ship fever طوفان سخت در دریای چین
mediterranean sea دریای روم بحر الروم
polynia منطقه اب ازاد دریک دریای یخ
polynya منطقه اب ازاد دریک دریای یخ
submarine boat زیر دریای [نظامی] [علوم طبیعی]
submarine زیر دریای [نظامی] [علوم طبیعی]
typhoon توفان سخت دریای چین گردباد
snug down امادگی قبل از ورود به دریای طوفانی
typhoons توفان سخت دریای چین گردباد
Latvia جمهوری لتونی در کرانهی جنوبی دریای بالتیک
small craft warning پرچم قرمز یا چراغ قرمزبعلامت باد شدید و دریای خطرناک
goat hair موی بز [الیاف نازک و پشمی بز که بیشتر در قسمت های ظریف و تزئینی بافت بدلیل ظرافت آن بکار می رود. بهترین نوع آن مربوط به بز کشمیری هندوستان است که از لحاظ ظرافت و لطافت سبیه ابریشم است.]
congress party (indian national congress حزب کنگره- کنگره ملی هندبزرگترین حزب سیاسی هندوستان که در اواخر قرن 91 تاسیس شد و در حال حاضر با ارائه یک طرح سوسیالیستی برای جامعه بالاترین تعداد کرسی را درمجمع ملی هند داراست
fire support station نققه هدف اتش پشتیبانی دریایی ایستگاه اتش دریای
China denies militarizing South China Sea. چین را تکذیب نظامی جنوب دریای چین است.
baltic دریای بالتیک در شمال اروپا وابسته به بالتیک
flat ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flattest ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com