Total search result: 103 (8 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
braggart |
رجز خوان |
braggarts |
رجز خوان |
scrimmager |
رجز خوان |
|
|
Search result with all words |
|
background |
نور منعکس شده از یک ورقه کاغذی توسط کاغذ خوان نوری خوانده خواهد شد |
backgrounds |
نور منعکس شده از یک ورقه کاغذی توسط کاغذ خوان نوری خوانده خواهد شد |
reference |
کتاب بس خوان بازگشت |
references |
کتاب بس خوان بازگشت |
peripheral |
وسیله جانبی مثل کارت خوان که حرکات مکانیکی سرعت را مشخص میکند |
optical |
قابل تشخیص باشند توسط علامت خوان نوری و وارد کامپیوتر شوند |
optical |
فرآیندی که اجازه میدهد حروف چاپی یا نوشته شده به صورت نوری تشخیص داده شوند و به کد قابل خواندن توسط ماشین تبدیل شوند که وارد کامپیوتر می شوند به کمک حرف خوان نوری |
studious |
درس خوان |
studious |
کتاب خوان |
soloist |
تک خوان |
soloists |
تک خوان |
major domo |
نافر خوان سالار |
major-domo |
نافر خوان سالار |
major-domos |
نافر خوان سالار |
artiste |
اوازه خوان یا رقاص |
artistes |
اوازه خوان یا رقاص |
auto |
توانایی نوار خوان که پس از رسیدن به انتهای نوار می ایستد |
autos |
توانایی نوار خوان که پس از رسیدن به انتهای نوار می ایستد |
CD |
دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند |
CDs |
دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند |
chorister |
اوازه خوان جزو دسته خوانندگان |
choristers |
اوازه خوان جزو دسته خوانندگان |
table |
خوان |
tabled |
خوان |
tables |
خوان |
tabling |
خوان |
singer |
اواز خوان |
singers |
اواز خوان |
crooner |
اواز خوان |
crooners |
اواز خوان |
mourner |
نوحه خوان |
mourners |
نوحه خوان |
wand |
دستگاه کد میلهای خوان یا وسیله نوری که دردست قرار می گیرد با کدهای میلهای محصولات مغازه را بخواند |
wands |
دستگاه کد میلهای خوان یا وسیله نوری که دردست قرار می گیرد با کدهای میلهای محصولات مغازه را بخواند |
fast |
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند |
fasted |
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند |
fastest |
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند |
fasts |
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند |
badge reader |
نشانه خوان |
ballad singer |
تصنیف خوان |
beadsman |
فاتحه خوان مزدور |
cantatrice |
زن اوازه خوان |
cantor |
اواز خوان مذهبی |
card reader |
کارت خوان |
chanter |
سرود خوان کلیسا |
character reader |
دخشه خوان |
decoder |
رمز خوان |
disk drive head |
نوک دیسک خوان |
disk operating system |
کنترل کننده دیسک خوان سیستم عامل دیسک |
document reader |
سند خوان |
epigraphist |
کتیبه خوان |
epistler |
رساله خوان |
epistoler |
رساله خوان |
film reader |
فیلم خوان |
gleeman |
حماسه خوان |
gospeller |
انجیل خوان |
interactive video |
سیستمی که از اتصال کامپیوتری به دیسک خوان اسفاده میکند تا توان پردازش و تصاویر واقعی و متحرک را ایجاد کند |
lamenter |
مرثیه خوان |
lay clerk |
سرود خوان کلیسا |
leading edge |
اولین لبه کارت پانچ که وارد کارت خوان میشود |
like father like son |
پسر کو ندارد نشان از پدر توبیگانه خوان و مخوانش پسر |
lip reader |
لب خوان |
magnetic tape reader |
نوار مغناطیسی خوان |
mark sense reader |
نشان خوان |
natural philosopher |
فیزیک خوان کسیکه که عقیده به اصالت طبیعت دارد |
night raven |
مرغ شب خوان |
omr |
را با علامت خوان نوری تشخیص میدهد و وارد کامپیوتر میکند |
optical character reader |
دخشه خوان نوری |
optical character reader |
کاراکترنوری خوان |
optical mark reader |
علامت نوری خوان |
optical mark reader |
نشان خوان نوری |
optical mark reader |
علامت خوان نوری |
optical page reader |
صفحه نوری خوان |
optical reader |
نور خوان |
page reader |
صفحه خوان |
paper tape reader |
نوار کاغذی خوان |
peayer |
دعا خوان |
phrenologist |
جمجمه خوان |
prayerful |
نماز خوان |
prelector |
خطابه خوان |
psalmist |
مزمور خوان |
psalmodist |
زبور خوان مزمورسرا |
recitalist |
تک خوان |
singin bird |
پرنده اواز خوان |
songster |
اواز خوان |
songster |
غزل خوان |
songstress |
زن اواز خوان |
sopranist |
زیر خوان |
sopranist |
ششدانگ خوان |
tape reader |
نوار خوان |
threnodist |
مرثیه خوان |
threnodist |
روضه خوان مرثیه نویس |
triller |
اواز خوان باتحریر |
turnaround document |
متن چاپی از کامپیوتر و ارسال به کاربربرگردانده شده با کاربر با یادداشتها جدید یا اطلاعات روی آن که توسط متن خوان قابل خواندن است |
weeper |
نوحه خوان |
yodeler |
اواز خوان |
busker |
آواز خوان دورهگرد |
buskers |
آواز خوان دورهگرد |
The singer made some recordings ,. |
آوازه خوان چند صفحه پرکرد |
an omnivorous reader <idiom> |
خر خوان |
Partial phrase not found. |