English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 37 (4 milliseconds)
English Persian
fiat رخصت حکمی
fiats رخصت حکمی
Other Matches
to suspend [stay] a ruling [proceedings] [the execution] تعلیق کردن حکمی [دعوایی ] [ اجرای حکمی] [قانون]
appointed by an official order حکمی
incorporal حکمی
mistake of law اشتباه حکمی
incorporeal hereditament حق حکمی در میراث
dismission رخصت
reprieves رخصت
permission رخصت
reprieved رخصت
leave رخصت
leaving رخصت
reprieving رخصت
reprieve رخصت
respite رخصت
snap باخشونت حکمی رادادن
snaps باخشونت حکمی رادادن
snapping باخشونت حکمی رادادن
snapped باخشونت حکمی رادادن
allow رخصت دادن
grant رخصت دادن
allow رخصت دادن
dimissory رخصت دهنده
allowing رخصت دادن
allows رخصت دادن
permissible رخصت دادنی
safe conduct رخصت عبور
safe-conducts رخصت عبور
safe conducts رخصت عبور
to sue out a writ حکمی را بوسیله دادن عرضحال گرفتن
summary judgment حکمی که علیه ضامن صادر میشود
mistake of law is no defence اشتباه حکمی دفاع محسوب نمیشود
mistake of fact is a good defence اشتباه حکمی دفاع محسوب میشود
psephism حکمی که بموجب رای مجلس صادر میشد
declaratory judgment حکمی است که در ان حقوق عدهای تثبیت واعلام میشود لیکن هیچ دستور اجراییی را که از نظراختتام دعوی موثر در مقام باشد متضمن نیست
quando acciderint وقتی مدیرترکه در مقابل غرماء متوفی به دفاع در دست نبودن مالی از متوفی متوسل میشودمحکمه با صدور حکمی باعنوان بالا مقرر می دارد که هر گاه مالی از متوفی بدست اید باید به غرماء داده شود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com