English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 195 (2 milliseconds)
English Persian
service echelon ردههای سرویس
Other Matches
echelons ردههای تابع
command channels ردههای فرماندهی
levels of maintenance ردههای نگهداری
echelon ردههای تابع
action letter فرم بازرسی ویژه در ردههای بالا
broadband ISDN سرویس ارسال داده سریع که به داده و صوت اجازه ارسال در یک شبکه گسترده میدهد در حال حاضر سیستمهای Asynchronous Transfer Mode Multimegabit Data Services دو نوع از این سرویس هستند
letting سرویس خطا سرویس بد
let سرویس خطا سرویس بد
lets سرویس خطا سرویس بد
forward tell انتقال دادن اطلاعات به ردههای بالاتر گزارش به مقام بالاتر
lob serve سرویس قوسدار بلند سرویس هوایی قوسدار
fault خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
faulted خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
faults خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
out side دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
service سرویس
service line خط سرویس
in خط سرویس
in- خط سرویس
service dog سگ سرویس
assistance dog سگ سرویس
medical response dog سگ سرویس
centermark خط سرویس
after sales service سرویس
serviced سرویس
aditional service سرویس اضافی
information service سرویس اطلاعاتی
lets سرویس خطا
cannon ball سرویس چکشی
let سرویس خطا
half court زمین سرویس
cannon balls سرویس چکشی
backcourt پشت خط سرویس
air line سرویس هوایی
lubritorium چاله سرویس
letting سرویس خطا
after sales service سرویس خدماتی
kick serve سرویس پیچشی
american twist سرویس چرخشی
hand out خطای سرویس
service area منطقه سرویس
telephone service سرویس تلفن
sevice kick ضربه سرویس
short service line خط سرویس کوتاه
windmill service سرویس چکشی
side out خطای سرویس
serviced بنگاه سرویس
serviced سرویس کردن
service stairs پلکان سرویس
service over خطای سرویس
underhand service سرویس ساده
truckline سرویس باربری
service بنگاه سرویس
service سرویس کردن
cooking set سرویس پخت و پز
aces امتیاز سرویس
ace امتیاز سرویس
service charge سرویس مهمانخانه وغیره
intelligent building [ساختمانی با سرویس هوشمند]
hand in سمت زمین سرویس
communications server سرویس دهنده مخابراتی
change of service تعویض سرویس والیبال
bibliographic retrieval service سرویس بازیابی کتابشناسی
back boundary line محوطه پشت خط سرویس
cumpuserve سرویس اطلاعاتی کامپیوتر
customer service technician تکنسین سرویس مشتری
dow jones/retrieval service سرویس خبری دو جونز
duplicate service سرویس خدماتی دوبله
field service پشتیبانی سرویس رزمی
outed دریافت کننده سرویس
infrastructure ساختار یا سرویس ابتدایی
out دریافت کننده سرویس
interrupt serrice routine روال سرویس وقفه
left court زمین سرویس سمت چپ
odd court زمین سرویس سمت چپ
servicing سرویس کردن خودروها
on line information service سرویس اطلاعاتی مستقیم
out of hand serve سرویس پایین دست
railroad service سرویس راه اهن
service ace امتیاز سرویس تنیس
outed نوبت سرویس اسکواش
out- نوبت سرویس اسکواش
out- دریافت کننده سرویس
out نوبت سرویس اسکواش
service court محل فرود سرویس
side out خراب کردن سرویس
tea set سرویس چای خوری
hook service سرویس برگردان والیبال
tea services سرویس چای خوری
tea service سرویس چای خوری
tea sets سرویس چای خوری
wide area telephone service سرویس تلفنی گسترده
in side سمت سرویس زمین
hand out خراب کردن سرویس اسکواش
in side سمت سرویس زمین اسکواش
right court زمین سرویس سمت راست
hand out حریف دریافت کننده سرویس
service court محل فرود سرویس اسکواش
front court محوطه جلو خط سرویس اسکواش
hand in سمت زمین سرویس اسکواش
replenishing سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
supply تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
ad court زمین سرویس سمت چپ تنیس
supplied تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
replenish سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
replenished سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
no-man's land منطقه بین خط سرویس و خط پایانی
half court قسمت سرویس زمین تنیس
army service area منطقه سرویس نیروی زمینی
Service Included سرویس حساب شده است.
replenishes سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
supplying تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
self-service بدون مسئول توزیع سلف سرویس
self service بدون مسئول توزیع سلف سرویس
down خطای سرویس توپ خارج از بازی
prestel سرویس متن تجاری تصویری در انگلستان
deuce court زمین سرویس سمت راست تنیس
Is service included? آیا سرویس حساب شده است؟
ten year device وسیله ای که هر ده سال یک بار احتیاج به سرویس دارد
replacement bus service سرویس جایگزین رفت و آمد [حمل و نقل]
replacement service سرویس جایگزین رفت و آمد [حمل و نقل]
service line حد مرزی سرویس روی دیوار مقابل اسکواش
travel agent بلیط فروش سرویس مسافری اژانس مسافرتی
travel agents بلیط فروش سرویس مسافری اژانس مسافرتی
America Online بزرگترین تامین کننده سرویس اینترنت در جهان
principal قسمت یا سرویس نظامی لاحق از نظر اماد و تدارکات
third شرکتی که سرویس میدهد به سیستمی فروخته شده از یک شخص
toss a coin for choice of service of cou شیریاخط اول بازی جهت تعیین سرویس والیبال
thirds شرکتی که سرویس میدهد به سیستمی فروخته شده از یک شخص
principals قسمت یا سرویس نظامی لاحق از نظر اماد و تدارکات
serviced توافق برای سرویس یک قطعه توسط مهندس در صورت خرابی آن
service توافق برای سرویس یک قطعه توسط مهندس در صورت خرابی آن
bundles دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
bundle دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
bundling دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
dialup سرویس اطلاعات onlineکه باشماره گیری کامپیوترمرکزی قابل دستیابی است
dial up service سرویس اطلاعات onlineکه باشماره گیری کامپیوترمرکزی قابل دستیابی است
names کامپیوتری در اینترنت که حاوی سرویس نام میدان است به سایر کامپیوترها
name کامپیوتری در اینترنت که حاوی سرویس نام میدان است به سایر کامپیوترها
bay یک بخش برای کار ویژه [مانند سرویس یا انبار یا هواپیما وغیره]
telesoftware نرم افزاری که سرویس را از داده تصویری یا متن راه دور می گیرد
teleinformatic services هر وسیلهای مثل تلکس , رونوشت که از ارتباطات راه دور سرویس می گیرد
throws باخت عمدی پرتاب توپ به بالا در موقع سرویس فنون پرتابی
throwing باخت عمدی پرتاب توپ به بالا در موقع سرویس فنون پرتابی
throw باخت عمدی پرتاب توپ به بالا در موقع سرویس فنون پرتابی
public سرویس ارسال داده برای عموم . مثل سیستم تلفن اصلی در یک کشور
voicing سرویس پاسخگوی کامپیوتری با استفاده از صدای سنتز شده برای پاسخ به سوالات
voice سرویس پاسخگوی کامپیوتری با استفاده از صدای سنتز شده برای پاسخ به سوالات
voices سرویس پاسخگوی کامپیوتری با استفاده از صدای سنتز شده برای پاسخ به سوالات
floater هواپیمای بدون موتور سرویس ارام والیبال توپ باحرکت کند در هوا
heaping مدت زمان که نور نوار یا ویدیو پیش از سرویس شدن تا تعمیر میتواند کار کند
heap مدت زمان که نور نوار یا ویدیو پیش از سرویس شدن تا تعمیر میتواند کار کند
host computers کامپیوتری در شبکه که حاوی سرویس خاص یا زبان برنامه نویس برای همه کاربران است
host computer کامپیوتری در شبکه که حاوی سرویس خاص یا زبان برنامه نویس برای همه کاربران است
heaps مدت زمان که نور نوار یا ویدیو پیش از سرویس شدن تا تعمیر میتواند کار کند
priorities ترتبی که وسایل جانبی مختلف که سیگنال وقفه فرستاده اند ,سرویس می گیرند , طبق اهمیت ضروریت آنها.
priority ترتبی که وسایل جانبی مختلف که سیگنال وقفه فرستاده اند ,سرویس می گیرند , طبق اهمیت ضروریت آنها.
controlled airspace قسمتی از هوا یا فضا در ابعادو اندازههای معین که سرویس کنترل هوایی برای ان تدارک دیده شده است
multidrop line پیکربندی سیستم مخابراتی که یک کانال یا خط منفرد رابرای سرویس دادن به ترمینالها بکار می برد خطی با چند افت
to make a complaint [about] شکایت کردن [درباره] [مثال: ناراضی بودن درباره کالا یا سرویس]
subscribe افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
subscribed افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
subscribers 1-شخصی که یک تلفن دارد.2-شخصی که مبلغی می پردازد تا به سرویس مثل BBS دستیابی یابد
dow jones information service سرویس اطلاعات که شامل اطلاعات جاری قیمت انبار وسایر خبرهای مالی است
subscribing افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
subscriber 1-شخصی که یک تلفن دارد.2-شخصی که مبلغی می پردازد تا به سرویس مثل BBS دستیابی یابد
subscribes افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
alerting service قسمت اعلام اماده باش سرویس اعلام خطر
squash tennis بازی شبیه به اسکواش درهمان محوطه بین 2 نفر که امتیاز فقط بوسیله سرویس کننده به دست می اید و توپ وراکت فرق دارند
inning گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
point of presence شماره دستیابی تلفن برای تامین کننده سرویس که برای اتصال به اینترنت از طریق مودم به کار می رود
cross compiling assembling روشی که توسط ان یک فرد ازمینی کامپیوتر و کامپیوتربزرگ یا سرویس اشتراک زمانی استفاده میکند تابرنامه هایی را نوشته واصلاح کند و بعدا" درریزکامپیوتر بکار ببرد
serviced شرکتی که سرویس خاص مانند خارج کردن فایلهای DTP به مجموعههای تایپ , تبدیل فایلها یا ایجاد اسلاید از فایلهای گرافیکی را بر عهده دارد
service شرکتی که سرویس خاص مانند خارج کردن فایلهای DTP به مجموعههای تایپ , تبدیل فایلها یا ایجاد اسلاید از فایلهای گرافیکی را بر عهده دارد
cellar محل ذخیره سازی موقت داده یا ثبات یا کارها که موضوعات برای درج و حذف به صورت Lifo عمل می کنند یعنی اولی که می آید آخر از همه سرویس می گیرد
cellars محل ذخیره سازی موقت داده یا ثبات یا کارها که موضوعات برای درج و حذف به صورت Lifo عمل می کنند یعنی اولی که می آید آخر از همه سرویس می گیرد
telephony مجموعه استانداردها که نحوه کار کامپیوترها باسیستم تلفن را بیان میکند که باعث ایجاد پست الکترونیکی صوتی , پاسخ به تلفن و سرویس فکس میشود
ethernet شبکه پیاده سازی شده با استفاده از کابل looxial ضخیم و گیرنده / فرستنده برای اتصال به شاخههای کابل قابل سرویس دهی در مسافت دور
service road جاده کناری جاده سرویس
constant سرویس انتقال داده که بخشی از ATM است و برای تضمین نرخهای مشخص ارسال داده روی شبکه حتی شبکههای شلوغ است
constants سرویس انتقال داده که بخشی از ATM است و برای تضمین نرخهای مشخص ارسال داده روی شبکه حتی شبکههای شلوغ است
POSIX استاندارد که یک سری سرویس سیستم عامل را شامل میشود. نرم افزاری که با استاندارد DOSIX کار میکند و بین سخت افزارها ارسال میشود
transparent مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
alleyways منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleys منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alley منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
transparently مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
aircraft cross servicing سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
bra سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند
bras سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند
airlift service سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
channel airlift سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی
basic بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
basics بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com