English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
peristyle ردیف ستونهای اطراف ایوان یا حیاط
Other Matches
apteral ایوان ستوندار فاقد ستونهای کناری
colonnades ردیف ستون ایوان ستوندار
colonnade ردیف ستون ایوان ستوندار
coastal convoy ستونهای حمل و نقل ساحلی ستونهای حمل بار از کشتی به ساحل
Jaldar [نوعی طرح پاکستانی که در آن ردیف های لوزی شکل و هشت وجهی بصورت یک ردیف در میان بافته می شوند.]
terraced houses خانههای در یک ردیف ردیف خانه ها
row marker دستک نشانه ردیف مین علامت ردیف مین
newspaper columns ستونهای روزنامه
columnar basalt ستونهای بازالت
packed columns ستونهای پرشده
pillars of corti ستونهای کورتی
snaking columns ستونهای مارپیچی
doubled columns ستونهای مضاعف
parallel column ستونهای موازی
free standing columns ستونهای مستقل یا مجزا
columnar basalt ستونهای سیاه سنگی
movement table جدول حرکت ستونهای موتوری
piers پایه نصب ستونهای ساختمانی
pier پایه نصب ستونهای ساختمانی
pier mount پایه نصب ستونهای ساختمانی
sidelobe ستونهای جانبی انرژی انتن رادار
tab کلید کنترلی که ستونهای خروجی را مشخص میکند
tabs کلید کنترلی که ستونهای خروجی را مشخص میکند
mobile employment استفاده از توپخانه پدافندهوایی در نقش پشتیبانی ستونهای متحرک زمینی
porches ایوان
porch ایوان
patio ایوان
access balcony ایوان
verandahs ایوان
balconet ایوان
balconette ایوان
verandas ایوان
iwan ایوان
exhedra ایوان
exedra ایوان
veranda ایوان
avant-sorps ایوان
patios ایوان
balconies ایوان
porticos ایوان
portico ایوان
porticoes ایوان
balcony ایوان
patios حیاط
courtyard حیاط
garth حیاط
yard حیاط
compounds حیاط
grounds حیاط
close حیاط
patio حیاط
court حیاط
compounded حیاط
yards حیاط
curtilage حیاط
compound حیاط
court yard حیاط
courtyards حیاط
portal مدخل ایوان
verandas ایوان برونی
verandas ایوان بالکن
portals مدخل ایوان
pronaos ایوان بالامعبد
balconet نرده ایوان
verandah ایوان بالکن
verandahs ایوان برونی
peristyle ایوان ستوندار
porticoed ایوان دار
hexastyle ایوان شش ستونی
loggia ایوان درونی
decastyle ایوان ده ستونی
loggia ایوان سرپوشیده
distyle ایوان دوستونی
sun deck ایوان افتابگیر
veranda ایوان بالکن
lanai ایوان رواق
veranda ایوان برونی
verandahs ایوان بالکن
balconette نرده ایوان
porches دالان ایوان
porch دالان ایوان
yards حیاط محوطه
barnyards حیاط انبار
barnyards حیاط رعیتی
patios حیاط خلوت
barnyard حیاط انبار
barnyard حیاط رعیتی
schoolyards حیاط مدرسه
schoolyard حیاط مدرسه
atrium حیاط اصلی
aula پیش حیاط
aula حیاط درونی
patio حیاط خلوت
stock yard حیاط طویله
hypaethron حیاط باز
compounds عرصه حیاط
back house حیاط خلوت
back yards حیاط خلوت
back yard حیاط خلوت
innyard حیاط مسافرخانه
quirks حیاط تغییرفکر
quirk حیاط تغییرفکر
farm yard حیاط مزرعه
cortile حیاط اندرونی
dooryard حیاط منزلdoorjamb
churchyard حیاط کلیسا
yard حیاط محوطه
light ventilation area حیاط خلوت
light ventilation area حیاط خلوت
compounded عرصه حیاط
cour d'honneur حیاط اصلی
compound عرصه حیاط
churchyards حیاط کلیسا
backhouse حیاط پشت
farm-yard حیاط مزرعه
tabled ساختاری که نحوه اتصال رکوردها و داده ها را به صورت رابط ه بین سط رها و ستونهای جدول نشان میدهد
tables ساختاری که نحوه اتصال رکوردها و داده ها را به صورت رابط ه بین سط رها و ستونهای جدول نشان میدهد
table ساختاری که نحوه اتصال رکوردها و داده ها را به صورت رابط ه بین سط رها و ستونهای جدول نشان میدهد
tabling ساختاری که نحوه اتصال رکوردها و داده ها را به صورت رابط ه بین سط رها و ستونهای جدول نشان میدهد
hypaethros ایوان ستون دار
stoa ایوان یا گردشگاه سرپوشیده
hypaethrus ایوان ستون دار
narthex ایوان غربی کلیسا
The child fell off the balcony. بچه از ایوان پرت شد
octastyle ایوان هشت ستونی
base court حیاط بیرونی یاعقبی
parvis حیاط یا دیوارجلو کلیسا
ward حیاط محوطه زندان
farm yard حیاط کشت زار
wards حیاط محوطه زندان
verandas ایوان جلو و یا طرفین ساختمان
veranda ایوان جلو و یا طرفین ساختمان
cyclostyle [ایوان ستون دار مدور]
verandahs ایوان جلو و یا طرفین ساختمان
verandah ایوان جلو و یا طرفین ساختمان
tetrastyle ایوان با چهار ستون در نما
xystus ایوان سرپوشیده برای ورزش
woodyard حیاط یا انبار الوار و هیزم
outhouses منزل یا حیاط پهلویی یا دورافتاده
outhouse منزل یا حیاط پهلویی یا دورافتاده
barton حیاط رعیتی صاحب ملک
light-well [حیاط کوچک برای عبور نور]
cavaedium [پیش حیاط در خانه های رومی]
cloister اطاق یاسلول راهبان وتارکان دنیا ایوان
cloisters اطاق یاسلول راهبان وتارکان دنیا ایوان
the porch رواق یا ایوان نامی اتن وشاگردانش بیشتربدانجامیرفتند
quadrangle حیاط یافضای بزرگ که دوران ساختمان باشد
quadrangles حیاط یافضای بزرگ که دوران ساختمان باشد
bailey دیوار با حیاط خارجی قلعه ملوک الطوایفی
ledger board تخته افقی روی نرده پلکان یانرده ایوان
prostyle ایوان پرستش گاههای یونانی که چهار ستون بیشتر نداشت
death-lantern [ستون های احاطه شده با فانوس در حیاط یا قبرستان کلیسا]
from the four winds از اطراف
environs اطراف
environments اطراف
milieu اطراف
milieus اطراف
environment اطراف
parties اطراف
milieux اطراف
gravesides اطراف قبر
ambient noise صدای اطراف
sides of the question اطراف موضوع
about در اطراف نزدیک
pericardium اطراف قلب
periderm پوست اطراف
wry به اطراف چرخاندن
wryly به اطراف چرخاندن
mess around <idiom> دو رو اطراف بازیکردن
graveside اطراف قبر
pappus کلاله اطراف گل
edge zone اطراف لبه
go around <idiom> به اطراف سفرکردن
vicinity در حدود در اطراف
architrave گچبری اطراف در
systyle دارای ستونهای تنگ تنگ
barnyard محوطهء اطراف انبار
to look a bout اطراف کار را پاییدن
touchline خط اطراف زمین فوتبال
black eye سیاهی اطراف چشم
barnyards محوطهء اطراف انبار
black eyes سیاهی اطراف چشم
look round اطراف کار را دیدن
parties متداعیین اطراف دعوی
seaward اطراف دریا روبدریا
quayside زمین اطراف بارانداز
sea chest مکندههای اطراف ناو
port ریل اطراف ناو
atmospheres فضای اطراف هرجسمی
atmosphere فضای اطراف هرجسمی
range ردیف
lines ردیف
line ردیف
wracks ردیف
wracked ردیف
racks ردیف
cue ردیف
cues ردیف
columns ردیف
column ردیف
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com