English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 51 (4 milliseconds)
English Persian
the old ways رسمهای پیشین
Other Matches
plotter چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
plotters چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
primeval پیشین
fore پیشین
anterior پیشین
apriori پیشین
pristine پیشین
ci devant پیشین
primitive پیشین
antecedents پیشین
one-time پیشین
ventral پیشین
antecedent پیشین
previous پیشین
the magi of old مجوسیان پیشین
incisive tooth دندان پیشین
telencephalon مغز پیشین
instatu quo بحالت پیشین
langsyne در روزگار پیشین
primogenitors نیاکان پیشین
protext عبارت پیشین
the days of old روزگار پیشین
foretime روزگار پیشین
early poets شعرای پیشین
prior پیشین جلوی
cerebrums مغز پیشین
incisor دندان پیشین
cerebrum مغز پیشین
olden پیشین سابق
cerebra مغز پیشین
past master استاد پیشین
past masters استاد پیشین
antecendent phenomenon پدیده پیشین
old boy دانش آموز پیشین
old boys دانش آموز پیشین
incisive دندان پیشین ثنایا
orbital frontal cortex قشر پیشین حدقهای
former قالب گیر پیشین
paleocrystic یخ بسته از زمانهای پیشین
to rest on ones laurels بجایزههای پیشین خودخرسند بودن
to run the f. جاده پیشین رادوباره رفتن
Dahomey نام پیشین کشور بنین
track records آمار اعمال یا موفقیت های پیشین
track record آمار اعمال یا موفقیت های پیشین
og الفبای پیشین و ایرلندی که 02 حرف داشت
constable of france فرمانده کل قوادرغیاب پادشاهان پیشین فرانسه
prestation خدمتی که درزمان پیشین دربرابرمالیات انجام می دادند
sanhedrim سهندرین :دادگاه وشورای عالی بنی اسرائیل دراورشلیم درزمانهای پیشین
hush ship کشتی جنگی که درجنگ بزرگ پیشین نهانی ساخته شده وبسیار کلان و تندرو بود
non destructive cursor صفحه نمایش که حروف پیشین را هنگام نمایش حروف جدید برگرداند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com