Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
alluviation
رسوبات ماسه و شن ناشی ازکم شدن سرعت جریان رودخانه
Other Matches
bank protection
حفافت ساحل رودخانه درمقابل تخریبهای ناشی ازجریان
isotach
خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
flowed
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flows
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
dragged
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drags
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drag
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
upstream
بالادست جریان رودخانه
upstream
مخالف جریان رودخانه
sluggish stream
رودخانه با جریان کند
river forcasting
پیش بینی جریان رودخانه
gauging station
ایستگاه اندازه گیری سرعت وعمق اب در کانال یا رودخانه
live lining
ماهیگیری در رودخانه که نخ و قلاب با جریان اب حرکت می کنند
effective snow melt
برف ذوب شده موثر در جریان رودخانه
chocked nozzle
خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
accretion
هر تجمع لای شن ماسه و غیره که بوسیله جریان آب ایجاد شود
gauging section
مقطعی از کانال یا رودخانه که عمق اب یا سرعت اب اندازه گیری میشود
base flow
مقدار جریان ابی که رودخانه در حالت غیرسیلابی دارد
ebb current
جریان ناشی از افت اب
commutator riple
تغییرات جزئی ناشی از یکسوکردن جریان
eddy loss
افت جریان ناشی از چرخش وپیچش
blocking
گرفتگی مسیر جریان در تونل باد ناشی از موجهای ضربهای
rate of current
سرعت جریان
flux
سرعت جریان
drift of a current
سرعت جریان
lagrangian method
روش تعیین سرعت جریان اب
aerodynamic heating
افزایش دما ناشی از جریان سریع هوا روی سطوح ایرودینامیکی به ویژه درسرعتهای زیاد
variable speed d.c. motor
موتور جریان دائم با سرعت متغیر
building sand
خاک و ماسه ساختمان ماسه برای بنایی
to puddle clay and sand
ازرس و ماسه گل ساختن ماسه و گل رس را بهم امیختن
afflux
خیزاب بالاامدن سطح اب رودخانه بوسیله کاهش عرض رودخانه
velocity gradiant
میزان تغییر سرعت سیال درواحد مسافت عمود بر خط جریان
quicksand
ماسه روان ماسه دانه نچسبیده
affluent
رودخانه ای که به داخل رودخانه بزرگتر یا دریاچه بریزد.
up the river
سوی سر چشمه رودخانه بطرف بالای رودخانه
rarefaction
جریان مافوق صوت درمجرای همگرا که در ان فشارکاهش یافته و سرعت شدیداافزایش یابد
jet stream
جریان باد جت استریم درطبقه استراتوسفر که دارای فشار و سرعت زیاد میباشد
liman
خلیج مصب رودخانه مدخل رودخانه
quicksand
ماسه ناپای ماسه غلطان
fouling
رسوب رسوبات
bed material
رسوبات بستر
suspensed sediment
رسوبات معلق در اب
bed materials
رسوبات بستر
tortious liability
ضمان ناشی از شبه جرم مسئوولیت ناشی از خطای مدنی
low cycle fatigue
خستگی ناشی از لرزشهایی بافرکانس کم ناشی از تغییرسرعت دوران دستگاه
wash out valve
شیر تخلیه رسوبات در مخزن
decoppering
رفع رسوبات مس از داخل لوله
marking current
جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
leakage current
جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
gums
رسوبات غلیظی که در بنزین وبندرت در سایر سوختهای هیدروکربنی عمدتا در اثراکسیداسیون تدریجی بوجودمی اید
gummed
رسوبات غلیظی که در بنزین وبندرت در سایر سوختهای هیدروکربنی عمدتا در اثراکسیداسیون تدریجی بوجودمی اید
gum
رسوبات غلیظی که در بنزین وبندرت در سایر سوختهای هیدروکربنی عمدتا در اثراکسیداسیون تدریجی بوجودمی اید
gumming
رسوبات غلیظی که در بنزین وبندرت در سایر سوختهای هیدروکربنی عمدتا در اثراکسیداسیون تدریجی بوجودمی اید
old red sandstone
سنگ ماسه قرمز قدیمی ماسه سنگ سرخ قدیمی
look ahead
جمع کننده سریع که وجود رقم نقلی ناشی از جمع را پیش بینی میکند. و تاخیر ناشی از آن را حذف میکند
speed ring
طوقه تطبیق سرعت توپ پدافند هوایی طبله سرعت نما
combined speed indicator
عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب
inflow ratio
نسبت سرعت واقعی رتورکرافت به سرعت محیطی نوک تیغه ها
burning rate
سرعت سوزش مهمات یا خرج سرعت مصرف سوخت
indicated airspeed
سرعت تعیین شده بوسیله سرعت نمای هواپیما
tachometer
اندازه گیر سرعت چرخش سرعت سنج
rate of flame propagation
سرعت پخش شدن شعله سرعت احتراق
machine number
عدد نسبت سرعت هواپیما به سرعت صوت
true air speed
سرعت حقیقی هواپیما یا سرعت تنظیم شده ان
all mains receiver
گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
push pull
وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
variable ratio
گیربکسهایی که در ان به منظور ثابت نگاه داشتن سرعت برونگذاشت نسبت تبدیل صرف نظر از سرعت درون گذاشت تغییر میکند
muzzle velocity
سرعت دهانهای سرعت اولیه گلوله
rate of pouring
سرعت سیلان سرعت جاری شدن
room circuit
جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
current
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
currents
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
invert
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverting
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverts
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
amps
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
ampere
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
inputted
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
input
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
heterodyne
ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor
مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
constrictor
گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
counter current
جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
constant current
جریان مستقیم جریان ثابت باطری
induction current
جریان القاء شده جریان تحریک
support
CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
accelerate
سرعت دادن سرعت گرفتن
subsonic
با سرعت کمتر از سرعت صوت
accelerating
سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerated
سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerates
سرعت دادن سرعت گرفتن
mach hold
بستن سرعت ماخ به هواپیما بستن سرعت لازم به هواپیمابه طور خودکار
dragger
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
zero wait state
که آن قدر سریع است که با سرعت قط عات دیگر در کامپیوتر کار میکند و نیاز نیست به صورت مصنوعی سرعت آن کم شود یا وضعیت انتظار درج شود
runoff coefficient
ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number
این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
sands
ماسه
crushed stone sand
ماسه
green sand
ماسه تر
grit
ماسه
ballast
ماسه
gritted
ماسه
sand
ماسه
gravel
ماسه
yield of cdoncrete
ماسه
gritting
ماسه
parasitic current
جریان نشتی جریان خارجی
three phase current
جریان سه فاز جریان دوار
current compensation
کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
current flow
سیلان جریان فلوی جریان
air plot wind velocity
سرعت باد در مسیر هواپیما سرعت باد محاسبه شده
transonic
سرعت سیال بین مافوق صوت و زیر سرعت صوت
cut off velocity
سرعت موشک در لحظه جداشدن موتور سرعت صعودنهایی موشک
masonry sand
ماسه ملاتی
sandblasting
ماسه پرانی
sand blasting
ماسه پاشی
grit
ماسه درشت
masonry sand
ماسه بنایی
running sand
ماسه بادی
he was neat
بی ماسه خالص
gritting
ماسه درشت
sanding
ماسه گذاری
sand clay
رس ماسه دار
gritted
ماسه درشت
detritic sand
ماسه فرسایهای
desilter
ماسه گیر
greensand
ماسه سبز
quarrying
معدن شن و ماسه
sanded
ماسه دار
quarry
معدن شن و ماسه
uniform sand
ماسه یکدست
heap of sand
توده ماسه
uniform sand
ماسه یکنواخت
sanbar
کران ماسه
marine sand
ماسه دریایی
pit sand
ماسه معدنی
quarries
معدن شن و ماسه
marine sand
ماسه بادی
quicksand
ماسه متحرک
sand
ماسه ریختن شن
dune sand
ماسه بادی
sandstorms
ماسه باد
sand layer
لایه ماسه
sand filling
ماسه گرفتگی
fine sand
ماسه ریز
sand equivalent
همسنگ ماسه
quicksand
ماسه بادی
sandstorm
ماسه باد
sand pile
توده ماسه
sand trap
ماسه گیر
sandband
کران ماسه
sandstone
ماسه سنگ
sand stone
ماسه سنگ
sand store
انبار ماسه
body sand
ماسه پر کننده
sandstone
سنگ ماسه
sandbanks
کرانه ماسه
magazines
مخزن ماسه
sand dressing
ماسه پاشی
magazine
مخزن ماسه
quick sand
ماسه روان
sandblast
باپاشیدن ماسه
sands
ماسه ریختن شن
sandbank
کرانه ماسه
sandrock
ماسه سنگ
arenaceous
ماسه وار
fastest
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasted
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasts
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fast
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
gritting
خاک ماسه سنگ
sand cone method
طریقه جابجایی ماسه
gritting
درشت ماسه سنگ
sand pit
گود ماسه برداری
sand blast unit
واحد ماسه پاشی
sandblast machine
ماشین ماسه پاش
molding sand
ماسه قالب گیری
gritted
درشت ماسه سنگ
sand blasting practice
عملیات ماسه پاشی
backing sand
ماسه پشت قالب
pipe sand trap
ماسه گیر لولهای
siliceous sandstone
ماسه سنگ سیلیس
core sand
ماسه ریخته گری
grit
درشت ماسه سنگ
sand lime brick
اجر ماسه اهکی
aggradation
فراسازی ماسه گرفتگی
gritted
خاک ماسه سنگ
sand mix
ماسه اغشته سرد
grit
خاک ماسه سنگ
sabulous
ریگزار ماسه دار
calcareous sandstone
ماسه سنگ اهکی
sand dredger
ماشین مکنده ماسه
sandy soil
زمین ماسه زار
sandy earth
زمین ماسه دار
sand blast nozzle
شیپوره ماسه پاشی
feldspathic sandstone
ماسه سنگ فلدسپاتی
foundry sand
ماسه ی ریخته گری
micaceous sandstone
ماسه سنگ میکادار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com