English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
sedimentation رسوب گذاری
Other Matches
residential investments سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی
acceleration principle یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
desired investment سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر
overcapitalization سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی
punctuation mark علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation marks علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
fouler رسوب
percipitate رسوب
illuviation رسوب
sinter رسوب
foul رسوب
fouls رسوب
foulest رسوب
fouled رسوب
dreg رسوب
fouling رسوب
precipitation رسوب
alluvion رسوب
alluvium رسوب
mud رسوب
residual رسوب
sediment رسوب
deposit رسوب
sediments رسوب
deposits رسوب
tartars ته نشین رسوب
sediments رسوب کردن
percipitate رسوب کردن
silt pit چاله رسوب
residuum پسمانده رسوب
sediments لای رسوب
precipitates رسوب کردن
sediment رسوب کردن
bosh رسوب کوارتس
deposits ذخیره رسوب
deposits رسوب کردن
precipitating رسوب شیمیایی
setting basin حوضچه رسوب
precipitation رسوب دادن
deposit ذخیره رسوب
accretion of silt رسوب زدایی
deposit رسوب کردن
accretionof silt رسوب زدائی
precipitant عامل رسوب
sediment لای رسوب
tartar ته نشین رسوب
silt sump چاهک رسوب
precipitation رسوب کردن
fouls رسوب کردن
foulest رسوب کردن
precipitates رسوب شیمیایی
fouler رسوب کردن
precipitated رسوب کردن
fouled رسوب کردن
mud valve دریجه رسوب
foul رسوب کردن
sedimentation رسوب سازی
precipitate رسوب کردن
precipitated رسوب شیمیایی
trap box حوضچه رسوب
settling basin حوضچه رسوب
precipitate رسوب شیمیایی
fouling رسوب رسوبات
oil sludge رسوب روغن
fouling رسوب کردن
glacial deposit رسوب یخچالی
precipitating رسوب کردن
silting رسوب ته نشینی
cooperative scorer بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
precipating agent عامل رسوب دهنده
trap box حوضچه رسوب زهکشها
sludge رسوب گل و لای ضخیم
silt ejector تخلیه کننده رسوب
reprecipitation رسوب دادن مجدد
reprecipitation رسوب کردن مجدد
precipitation reaction واکنش رسوب دهنده
vapor deposition رسوب سازی با بخار
unintended investment سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
eolian رسوب حاصل از جریان باد
alluvial ته نشینی مربوط به رسوب و ته نشین
tidal mud deposits گل رسوب شده حاصل از جزرو مد
coppering مس گیری رفع رسوب مس از داخل لوله
laterization تبدیل سنگ به رسوب صخرههای قرمز
sludge لجن غلیظ رسوب مخازن سوخت ناو
scale ستون درجه رسوب جدار داخلی دیگ بخارناو
juck work کوبیدن میخ درکف و دیوارهای کانال به منظور ایجاد رسوب
illuviate در اثر نقل مکان از محلی درمحل دیگری رسوب شدن
public روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند
fuze ماسوره گذاری کردن چاشنی مواد منفجره چاشنی چاشنی گذاری کردن
fuzing چاشنی گذاری چاشنی گذاری کردن
age hardening سخت گردانی همبسته ها به وسیله تشکیل محلول جامد فوق اشباع و رسوب مقادیراضافی در اثر گذشت زمان
fractional precipitation رسوب گیری جزء به جزء
lineation خط گذاری
coding کد گذاری
indention تو گذاری
to tip something [British E] رسوب کردن چیزی [محیط زیست] [بوم شناسی] [حفاظت محیط زیست]
insulation عایق گذاری
enterprises سرمایه گذاری
costing هزینه گذاری
investment سرمایه گذاری
investments سرمایه گذاری
financed سرمایه گذاری
finances سرمایه گذاری
sedimentation لایه گذاری
financing سرمایه گذاری
costing قیمت گذاری
coronations تاج گذاری
pricing قیمت گذاری
scoring نمره گذاری
policy-making سیاست گذاری
sequencing ترتیب گذاری
limit of load حد بار گذاری
policy making سیاست گذاری
legislation قانون گذاری
scaling مقیاس گذاری
pagination صفحه گذاری
collocation باهم گذاری
enterprise سرمایه گذاری
ovulation تخمک گذاری
frustration عقیم گذاری
frustrations عقیم گذاری
sanding ماسه گذاری
signallzation علامت گذاری
grading نمره گذاری
coronation تاج گذاری
mark sensing نشان گذاری
hyphenation خط تیره گذاری
petarder مامورخرج گذاری پل
ovulations تخمک گذاری ها
disposure درمعرض گذاری
dimensioning اندازه گذاری
demomination نام گذاری
dateline تاریخ گذاری
prefixion پیش گذاری
prefixion جلو گذاری
prefixion سرواژه گذاری
prefixture پیش گذاری
prefixture جلو گذاری
prefixture سرواژه گذاری
hypothecation گرو گذاری
hypothecation رهن گذاری
iatraliptics مرهم گذاری
minelaying مین گذاری
lodgment ودیعه گذاری
lodgement ودیعه گذاری
lable جهت گذاری
inunction مرهم گذاری
nomenclauture نام گذاری
interposition پا میان گذاری
nomographer قانون گذاری
nomography فن قانون گذاری
ingravescence رو بشدت گذاری
imposition of hands دست گذاری
idegraphy نشان گذاری
preterition فرو گذاری
codes and codification علامت گذاری
valuations ارزش گذاری
valuation ارزش گذاری
edgings لبه گذاری
edging لبه گذاری
trapping تله گذاری
insertion جوف گذاری
scale factor مقیاس گذاری
coding علامت گذاری
coding کد گذاری چیزی
piping لوله گذاری
prochronism جلوترتاریخ گذاری
capitalization سرمایه گذاری
puncuation نقطه گذاری
aggradation ابرفت گذاری
cupellation قال گذاری
lettering حروف گذاری
impressions نشان گذاری
impression نشان گذاری
spacing فاصله گذاری
mining مین گذاری
numbering شماره گذاری
indentation دندانه گذاری
finance سرمایه گذاری
devise ارث گذاری
notations نشان گذاری
wicking فتیله گذاری
juxtaposition پهلوی هم گذاری
padding لایی گذاری
notation نشان گذاری
undervaluation کم ارزش گذاری
demarcation علامت گذاری
denominations نام گذاری
denomination نام گذاری
synthesizes هم گذاری کردن
encoding رمز گذاری
loading بار گذاری
synthesizing هم گذاری کردن
synthesized هم گذاری کردن
synthesize هم گذاری کردن
casings لوله گذاری
casing لوله گذاری
punctuation نقطه گذاری
synthesis هم گذاری اختلاط
synthesising هم گذاری کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com