Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
null
رشتهای که هیچ حرفی ندارد
Other Matches
floating
غیر ثابت . حرفی که جدا از حرفی است که باید به آن وصل باشد
He that blows in the dust fills his eyes.
<proverb>
کسى که شرم ندارد وجدان هم ندارد.
There is no point in it . It doest make sense . It is meaningless.
معنی ندارد ! ( مورد و مناسبت ندارد )
he is second to none
دومی ندارد بالادست ندارد
unifilar
تک رشتهای
fibrinous
رشتهای
filiform
رشتهای
penicillate
رشتهای
duplexes
دو رشتهای
duplex
دو رشتهای
half duplex
نیم دو رشتهای
biserial correlation
همبستگی دو رشتهای
triserial correlation
همبستگی سه رشتهای
single conductor
هادی تک رشتهای
rbis
همبستگی دو رشتهای
bulbs
لامپ رشتهای
bulb
لامپ رشتهای
multiple wire
چند رشتهای
three core cable
کابل سه رشتهای
incandescent lamp
لامپ رشتهای
interdisciplinary
میان رشتهای
multicore
چند رشتهای
single core
کابل یک رشتهای
single core
هادی تک رشتهای
single core cable
کابل یک رشتهای
string operation
عملیات رشتهای
single conductor
سیم تک رشتهای
string formula
فرمول رشتهای
string manipulation
دستکاری رشتهای
string file
پرونده رشتهای
filament lamp
لامپ رشتهای
filamentous
لیفی رشتهای
full duplex
کاملا دو رشتهای
full duplex
کاملا" دو رشتهای
multicore line
خط چند رشتهای
fibrous protein
پروتئین رشتهای
duplex channel
مجرای دو رشتهای
duplexing
دو رشتهای کردن
duplex transmission
مخابره دو رشتهای
full duplex
تمام دو رشتهای
filamentary
لیفی رشتهای
incandescent bulb
لامپ رشتهای
full duplex channel
مجرای کاملا دو رشتهای
multiple conductor cable
کابل چند رشتهای
multiple cable
کابل چند رشتهای
point biserial correlation
همبستگی دو رشتهای نقطهای
half duplex transmission
مخابره دو نیم رشتهای
rpbis
همبستگی دو رشتهای نقطهای
continous strand furnace
کوره رشتهای دائمی
multi conductor cable
کابل چند رشتهای
bifilar winding
سیم پیچ دو رشتهای
multicore cable
کابل چند رشتهای
multi strand machine
دستگاه چند رشتهای
pauciloquy
کم حرفی
uniliteral
یک حرفی
lexical
حرفی
garrulity
پر حرفی
long tongue
پر حرفی
incommunicativeness
کم حرفی
triliteral
سه حرفی
incommunicatively
با کم حرفی
taciturnity
کم حرفی
lettered
حرفی
monomial
تک حرفی
reviling
بد حرفی
double filament lamp
لامپ رشتهای با فیلامان مضاعف
multiple cable joint
اتصال کابل چند رشتهای
pass a remark
حرفی زدن
literal
حرفی لفظی
triliteral
کلمه سه حرفی
what have you to say?
چه حرفی دارید
who said so?
که چنین حرفی زد
four-letter word
واژهیچهار حرفی
letter quality
کیفیت حرفی
triliteralism
حالت سه حرفی
four-letter words
واژهیچهار حرفی
palaver
پر حرفی کردن
alphabetic character set
رشتهای که فقط حروف الفبا را دارد
string
رشتهای که فقط حاوی اعداد است
trigram
هجای بی معنی سه حرفی
teragram
واژه چهار حرفی
slip of the tongue
<idiom>
حرفی رانسنجیده زدن
To tald someones head off.
سر کسی را بردن ( با پ؟ حرفی )
To take offence at something . To take something to heart .
حرفی را بدل گرلتن
colons
که نشان دهنده یک توقف در رشتهای از کلمات است
cacogenics
رشتهای از علم درباره فسادو خرابی نژاد
to cut brake or beat a r
گوی سبقت رادر رشتهای ازپیشینیان ربودن
colon
که نشان دهنده یک توقف در رشتهای از کلمات است
labialize
حرفی را بصورت شفوی اداکردن
That is fine by me if you agree.
اگر موافقی من هم حرفی ندارم
epenthesis
الحاق حرفی درمیان کلمه
to insert a letter in a word
حرفی را در میان واژهای جادادن
trigraph
سه حرفی که مجموعانمایشگر یک صوت باشد
to gain any ones ear
کسیرا اماده شنیدن حرفی
spirant
حرفی که بااصطکاک نفس اداگردد
Suit the action to the word.
حرفی را فورا" عملی کردن
speak a word
چیزی بگویید حرفی بزنید
But no one was ever talking about that!
اما هیچکس در آن مورد حرفی نزد!
null
حرفی که معنای هیچ چیز میدهد.
to make a remark
حرفی زدن افهار نظری کردن
escape character
حرفی که نشان دهنده کد espace باشد
empty
هر متغیری که حاوی هیچ حرفی نیست
emptier
هر متغیری که حاوی هیچ حرفی نیست
empties
هر متغیری که حاوی هیچ حرفی نیست
emptied
هر متغیری که حاوی هیچ حرفی نیست
emptiest
هر متغیری که حاوی هیچ حرفی نیست
energetics
رشتهای ازعلم مکانیک که درباره نیرو وتحولات ان بحث میکنند
atom
مقدار یا رشتهای که به حالت ساده تری قابل تبدیل نیست
atoms
مقدار یا رشتهای که به حالت ساده تری قابل تبدیل نیست
slide
تبدیل تلفظ حرفی به حرف دیگری لغزنده
erase character
حرفی که به معنای انجام هیچ کار است
ascii
حرفی که در لیست ASCII حروف قرار دارد
d. letter
حرفی که درسالنامه دلالت برروز یک شنبه میکند
slides
تبدیل تلفظ حرفی به حرف دیگری لغزنده
biocenology
رشتهای از زیست شناسی که از اجتماعی موجودات و تاثیرانها بریکدیگر بحث میکند
gerontology
رشتهای ازعلوم که درباره پیری و مسایل مربوط به سالخوردگان بحث میکند
urologic
رشتهای از علم طب که در باره بیماری دستگاه ادراری وتناسلی بحث میکند
urological
رشتهای از علم طب که در باره بیماری دستگاه ادراری وتناسلی بحث میکند
urology
رشتهای از علم طب که در باره بیماری دستگاه ادراری وتناسلی بحث میکند
inks
چاپگر کامپیوتر که رشتهای از نقاط جوهری با بار الکتریکی را به کاغذ می فرستد
ink
چاپگر کامپیوتر که رشتهای از نقاط جوهری با بار الکتریکی را به کاغذ می فرستد
photochemistry
رشتهای از علم شیمی که درباره اثر نور در موادشیمیایی بحث مینماید
logograph
واژه یا علامت یا حرفی که مخفف کلمات یا کلمهای باشد
newer
حرفی که نشانه گر یا نوک چاپ را به اول خط بعدی می برد
logogram
واژه یا علامت یا حرفی که مخفف کلمات یا کلمهای باشد
newest
حرفی که نشانه گر یا نوک چاپ را به اول خط بعدی می برد
new
حرفی که نشانه گر یا نوک چاپ را به اول خط بعدی می برد
new-
حرفی که نشانه گر یا نوک چاپ را به اول خط بعدی می برد
cryogenics
سرمازایی رشتهای از فیزیک که درباره تبادلات واثرات اجسام درحرارتهای پایین گفتگومیکند
biogeography
رشتهای از زیست شناسی که درباره طرزانتشار و پخش حیوانات ونباتات بحث میکند
end
عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
LIST chunk
که چهار حرفی LIST که حاوی مجموعهای از زیر عضو است
fill
پر کردن حروف با جای خالی به طوری که هیچ حرفی جا نماند
ends
عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
fills
پر کردن حروف با جای خالی به طوری که هیچ حرفی جا نماند
ended
عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
numeric
حرفی که در برخی حالت برای نشان دادن یک عدد است .
cirrus
لایهای از ابرهای سفیدرنگ منفصل و رشتهای در ارتفاع تقریبی 0057 متری از سطح زمین
codepages
تعریف حرفی که توسط کلیدی از صفحه کلید ایجاد شده است
nundinal letter
حرفی برای نامیدن هریک ازهشت روز بازار بکار میرفت
scalar
نوع داده حاوی دادههای مجزا که قابل پیش بینی هستندو رشتهای را دنبال می کنند
tetragraph
کلمه رمز چهار حرفی برای اسم گذاری و مشخص کردن وسایل
vertical diagraph
شکلی از سیستم رمز دو حرفی است که یک حرف بالا و یکی پایین نوشته میشود
clapper
بخش مکانیکی چاپگر dot matrix که سوزنهای چاپ را می چرخاند به سوی ریبون تا حرفی را روی صفحه بنویسد
BMP
در گرافیک مشخصه سه حرفی نام فایل برای فایلی که حاوی تصویر گرافیکی -bit map شده است
clappers
بخش مکانیکی چاپگر dot matrix که سوزنهای چاپ را می چرخاند به سوی ریبون تا حرفی را روی صفحه بنویسد
blank
1-رشته خالی . 2-رشتهای که دارای فضاهای خالی است
blankest
1-رشته خالی . 2-رشتهای که دارای فضاهای خالی است
snobol
Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
it does not weigh with me
ندارد
he is not of that stamp
را ندارد
there is no style about her
ندارد
there is no limit to it
حد ندارد
flicker free
ی ندارد
ascii
رشتهای از حروف ASCII که در ادامه کد ASCII صفر را به عنوان بیان کننده انتهای رشته دارا می باشند
bioecology
رشتهای از محیط شناسی که روابط گیاهان و حیوانات رابا محیط اطراف خود موردبحث قرار میدهد
It is o. k . ( all right ) . it doesent matter .
عیب ندارد
No problem at all. It is quite all right .
مانعی ندارد
She has no axe to grind . She doesnt mean anything .
مقصودی ندارد
Don’t mention it.
قابلی ندارد.
Nothing is quite impossible.
کارنشد ندارد
he has no manners
اداب ندارد
he has no temperature to day
امروز تب ندارد
it does not matter
اهمیت ندارد
he has nostomach for the fight
سر دعوا ندارد
he has nothing of his own
چیزی ندارد
he hasno notion of going
سر رفتن ندارد
he is out of huomor
دماغ ندارد
there is no limit to it
اندازه ندارد
he has no excuse what
عذری ندارد
it is a soft snap
کاری ندارد
It is no trouble at all.
زحمتی ندارد
it lacks soul
روح ندارد
it is well enough
عیبی ندارد
it is of no weight
قدرواهمیتی ندارد
it is nothing out of the way
غرابتی ندارد
it is nothing new
تازگی ندارد
he has an a. to grind
غرضی ندارد
his hat cover his fanily
هیچکس را ندارد
dont mention it
اهمیت ندارد
hadn't
ندارد نبایستی
no object
اهمیت ندارد
no matter
اهمیت ندارد
redirects
حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
redirected
حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
redirect
حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
redirecting
حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
echo
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoed
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoes
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoing
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
fills
حرفی که یک رشته اضافه میشود تا طول آن رشته مناسب شود
fill
حرفی که یک رشته اضافه میشود تا طول آن رشته مناسب شود
question marks
" که نشان دهنده این است که یک حرفی در این محل تط ابق ایجاد میکند
question mark
" که نشان دهنده این است که یک حرفی در این محل تط ابق ایجاد میکند
substitute character
حرفی که در صورتی که حرف دریافت شده تشخیص داده نشود نمایش داده میشود
snd
مشخصه سه حرفی نام فایل برای فایل که حاوی داده صوتی دیجیتال باشد
literal
چاپ خطا وقتی که حرفی با دیگری جایگزین شود و یا وقتی دو حرف منتقل شوند
prefixes
کد یا دستور یا حرفی که در شروع پیام یا دستور نوشته شود
prefix
کد یا دستور یا حرفی که در شروع پیام یا دستور نوشته شود
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com