Dictiornary-Farsi | رشته اختصاصی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (10 milliseconds)

English	Persian
specialty	رشته اختصاصی
specialities	رشته اختصاصی
speciality	رشته اختصاصی


Other Matches

several fishery	محل صید اختصاصی ماهی صیدگاه اختصاصی
null	رشته یا حروفی که حرف null دارد برای بیان انتهای رشته
fills	حرفی که یک رشته اضافه میشود تا طول آن رشته مناسب شود
fill	حرفی که یک رشته اضافه میشود تا طول آن رشته مناسب شود
thready	رشته رشته باصدای باریک
specified command	فرماندهی اختصاصی فرماندهی نیروی اختصاصی
thread	رشته رشته شدن
fiberize	رشته رشته کردن
threads	رشته رشته شدن
fibrillation	رشته رشته سازی
universal	قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
occupation crossing	پل اختصاصی
allocation	اختصاصی
allocations	اختصاصی
proprietary	اختصاصی
individual	اختصاصی
dedicated	اختصاصی
appropriative	اختصاصی
technical	اختصاصی
individuals	اختصاصی
traits	نشان اختصاصی
patent medicines	داروی اختصاصی
local theory	نظریه اختصاصی
a dedicated line	یک خط [سیم] اختصاصی
localized amnesia	یادزدودگی اختصاصی
patent medicine	داروی اختصاصی
lacunar amnesia	یادزدودگی اختصاصی
driveways	راه اختصاصی
native compiler	کامپایلر اختصاصی
native language	زبان اختصاصی
specialises	اختصاصی کردن
proprietary goods	کالاهای اختصاصی
allotment	منابع اختصاصی
allotments	منابع اختصاصی
special ability	توانایی اختصاصی
specialize	اختصاصی کردن
specialising	اختصاصی کردن
separates	علیحده اختصاصی
separate	علیحده اختصاصی
specializing	اختصاصی کردن
special tribunal	دادگاه اختصاصی
specific variance	پراکنش اختصاصی
specificity	اختصاصی بودن
separated	علیحده اختصاصی
specified command	نیروی اختصاصی
parts peculiar	قطعات اختصاصی
distinguishing	مشخص اختصاصی
proprietary program	برنامه اختصاصی
trait	نشان اختصاصی
appropriation	ذخیره اختصاصی
characters	صفت اختصاصی
character	صفت اختصاصی
landmarks	نشان اختصاصی
specializes	اختصاصی کردن
dedicated system	سیستم اختصاصی
privates	اختصاصی خصوصی
private	اختصاصی خصوصی
dedicated lines	خطوط اختصاصی
additional outlet	انشعاب اختصاصی
dedicated device	دستگاه اختصاصی
dedicated computer	کامپیوتر اختصاصی
appropriated surplus	ذخیره اختصاصی
landmark	نشان اختصاصی
aedis	زیارتگاه اختصاصی
aedes	زیارتگاه اختصاصی
dedicated word processor	کلمه پرداز اختصاصی
proprietary file format	قالب فایل اختصاصی
dedicated file server	خدمتگذار فایل اختصاصی
a dedicated server	[رایانه] خدمتگذار اختصاصی
harmonic selective ringing	تلفن اختصاصی همساز
reservations	قطعه زمین اختصاصی
privy	محرم اسرار اختصاصی
a dedicated wiring circuit	یک مدار الکتریکی اختصاصی
suigeneris	اختصاصی منحصر بفرد
characterization	توصیف صفات اختصاصی
reservation	قطعه زمین اختصاصی
the peculiarities of mammals	نشانهای اختصاصی پستانداران
specific search	تجسس اختصاصی منطقه
distinctively	بطورمشخص یا اختصاصی بروجه تمیز
post exchange	فروشگاه اختصاصی پادگان ارتش
individuals	اختصاصی فردی یک نفر سرباز
individual	اختصاصی فردی یک نفر سرباز
non specific factors of production	عوامل غیر اختصاصی تولید
custom built	سفارشی تهیه شده اختصاصی
netware	سیستم عامل شبکه اختصاصی ساخت Novell
sierra	رشته کوه تیز ودندانه دار رشته جبال تیز ودندانه دار
narrative statement	عبارتی که متغیرها را تنظیم میکند و فضای ذخیره سازی در شروع برنامه اختصاصی میدهد
characteristic	صفت اختصاصی یا ممیز نشان ویژه علامت مشخصه مشخصه
characteristically	صفت اختصاصی یا ممیز نشان ویژه علامت مشخصه مشخصه
service peculiar	امور اختصاصی یک قسمت یایک نیرو مخصوص یک نیرو
filament	رشته
coneatenation	رشته
arteries	رشته
catena	رشته
reeve	رشته
ranges	رشته
threads	رشته
thread	رشته
strands	رشته
strand	رشته
filaments	رشته
ghaut	رشته
fiber	رشته
chain	رشته
chains	رشته
filaria	رشته
funicle	رشته
artery	رشته
series	رشته
trains	رشته
tatter	رشته رشته
lines	رشته
suite	رشته
suites	رشته
trained	رشته
field	رشته
fibres	رشته
branch	رشته
branches	رشته
yarn	رشته
unifilar	یک رشته
train	رشته
line	رشته
sequences	رشته
fielded	رشته
fibre	رشته
seriated	رشته رشته
range	رشته
ranged	رشته
sequence	رشته
string	رشته
fields	رشته
yarns	رشته
calloc	در برنامه نویسی C دستور اختصاصی حافظه به برنامه
speciality	کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
specialities	کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
specialty	کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
field	رشته [دانشی]
area	رشته [دانشی]
division	رشته [دانشی]
string manipulation	دستکاری رشته
empty string	رشته خالی
branch	رشته [دانشی]
search string	رشته جستجو
string length	طول رشته
sequence of events	رشته حوادث
character string	رشته دخشهای
character string	رشته کاراکتری
solid wire	سیم تک رشته
spinnerete	رشته ساز
copper strand	رشته مسی
craftsman trade	رشته فنی
spinneret	رشته ساز
string handling	بکارگیری رشته
optical fiber	رشته اپتیکی
null string	رشته تهی
null string	رشته پوچ
noodle	رشته فرنگی
guinea worm	کرم رشته
hair worm	کرم رشته
lighting filament	رشته ملتهب
the province of science	رشته علوم
the province of science	رشته علمی
train of thought	رشته افکار
pasta	رشته فرنگی
incandescent filament	رشته ملتهب
symbolic string	رشته علائم
ghat	رشته سلسله
main sequence	رشته اصلی
strobilation	تشکیل رشته
string variable	متغیر رشته
stup string	رشته تنظیم
symbol stringe	رشته نمادی
filum	رشته لیفی
filament resistor	مقاومت رشته
filiform	رشته مانند
finespun	نازک رشته
finite series	رشته کراندار
heaters	رشته گرمساز
tracts	رد بپا رشته
tract	رد بپا رشته
nerve	رشته عصبی
nerves	رشته عصبی
trains	یک رشته موج
spaghetti	رشته فرنگی
hot wire	رشته حرارتی
trains	رشته سلسله
trained	یک رشته موج
hot-wire	رشته حرارتی
trained	رشته سلسله
hot-wired	رشته حرارتی
hot-wires	رشته حرارتی
hot-wiring	رشته حرارتی
train	یک رشته موج
train	رشته سلسله
sequence	رشته ترتیب
computing	رشته کامپیوتر
ridges	رشته تپه
heater	رشته گرمساز
disciplining	رشته علمی