Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
English
Persian
bit string
رشته بیتی
Search result with all words
mask
بیتی که برای انتخاب بیت مورد نظر از کلمه یا رشته به کار می رود
masks
بیتی که برای انتخاب بیت مورد نظر از کلمه یا رشته به کار می رود
repeating group
الگوی داده مکرردریک رشته بیتی
Other Matches
adders
جمع کننده کامل یک بیتی که دو کلمه یک بیتی را در یک زمان جمع میکند
adder
جمع کننده کامل یک بیتی که دو کلمه یک بیتی را در یک زمان جمع میکند
null
رشته یا حروفی که حرف null دارد برای بیان انتهای رشته
fills
حرفی که یک رشته اضافه میشود تا طول آن رشته مناسب شود
fill
حرفی که یک رشته اضافه میشود تا طول آن رشته مناسب شود
thready
رشته رشته باصدای باریک
fiberize
رشته رشته کردن
threads
رشته رشته شدن
fibrillation
رشته رشته سازی
thread
رشته رشته شدن
hexastich
شش بیتی
extending
بیتی
sixteen bit
61 بیتی
extends
بیتی
extend
بیتی
universal
قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
tetrastich
چهار بیتی
quatorzain
شعر 14 بیتی
bit pattern
الگوی بیتی
bit rate
سرعت بیتی
bit stream
گروه بیتی
sixteen bit chip
تراشه 61 بیتی
bit stream
مسیل بیتی
thirty two bit chip
تراشه 23 بیتی
sextets
بایت شش بیتی
sextet
بایت شش بیتی
tercet
سه بیتی سه نت در دو ضرب
heptastich
هفت بیتی
Windows GDI
بیتی دارد
IBM
- بیتی Intel
pentastich
شعر پنج بیتی
u law
بیتی را ذخیره کند
Intel
بیتی ساخت intel
octet
کلمه هشت بیتی
bit slice processor
پردازشگر قطعه بیتی
motorola
- بیتی استفاده میکند
Pentium
بیتی استفاده میکند
Intel
بیتی استفاده میکند
septet
کلمه هفت بیتی
nubus
- بیتی در کامپیوترهای Apple MacintoshII
filter
انتخاب کلمه چند بیتی
filters
انتخاب کلمه چند بیتی
heroic couplet
شعر دو بیتی حماسی پنج هجایی
ISA
- بیتی در IBM PC یا سازگار با آن به کار رود
ebcdic
سیستم کد گذاری حروف دودویی هشت بیتی
rondeau
غزل تهلیل دار ده بیتی یا 31بیتی دو قافیهای
MCA
بیتی است که وسایل نگهدارنده باس را پشتیبانی میکند
Micro Channel Architecture
- بیتی است که وسایل کنترل باس را پشتیانی میکند
Targa
بیتی . 2-آداپتور گرافیکی با renolation بالا مسافت Truevision
at
استاندارد کامپیوتر شخصی IBM که از پردازنده تک بیتی استفاده میکند
most significant bit
بیتی در کلمه که نشان دهنده بزرگترین مقدار یا وزن است .
number
عدد تولید شده از داده برای هر بیتی یا تشخیص خطا
paragraph
- بیتی که آدرس شانزده هایی را شروع میکند که ضریب دو باشد
paragraphs
- بیتی که آدرس شانزده هایی را شروع میکند که ضریب دو باشد
check
یک بیت از کلمه دودویی که برای بررسی هر بیتی به کار می رود
columns
بیت بررسی هر بیتی روی هر ستون پانچ کارت یا نوار
column
بیت بررسی هر بیتی روی هر ستون پانچ کارت یا نوار
Z0
بیتی ساخت Zilog که در کامپیوترهای خیلی قدیمی تر به کار می رفت
checked
یک بیت از کلمه دودویی که برای بررسی هر بیتی به کار می رود
checks
یک بیت از کلمه دودویی که برای بررسی هر بیتی به کار می رود
numbers
عدد تولید شده از داده برای هر بیتی یا تشخیص خطا
jaguars
-بیتی RISC برای تصاویر گرافیکی سریع و صوت استفاده میکند
baudot code
کد ارسال با حروف 5 بیتی که در ماشین تایپهای دور نویس استفاده میشود
jaguar
-بیتی RISC برای تصاویر گرافیکی سریع و صوت استفاده میکند
Intel
بیتی استفاده میکند که اولین بار در کامپیوترهای IBMPC به کار رفت
thirty two bit system
سیستم ریز کامپیوتر یا CPU که داده را در کلمات سی و دو بیتی کنترل میکند
micro channel bus
- بیتی که توسط IBM در micro channel Architecfure بیان شده است
z 0
یک تراشه پردازنده 8 بیتی که به عنوان مبنایی برای ریزکامپیوترها بکار می رود
sierra
رشته کوه تیز ودندانه دار رشته جبال تیز ودندانه دار
bytes
پتروکل ارتباطات که داده رابه صورت حروف و نه رشتههای بیتی ارسال میکند
byte
پتروکل ارتباطات که داده رابه صورت حروف و نه رشتههای بیتی ارسال میکند
CD quality
اغلب به وسایلی گفته میشود که می توانند الگوهای بیتی رادر ثانیه ذخیره کنند
scsi
بیتی با نرخ مگا بایت در ثانیه تامین میکند. این استاندارد وسایل را هم پوشش میدهد
transputer
- بیتی که سرعت حدود Mips دارد. که بهم وصل میشود تا سیستم پردازش موازی ایجاد کند.
locals
MAR با سرعت بالا که به جای وسیله سخت افزاری برای ذخیره رشتههای بیتی و الگو به کار می رود
local
MAR با سرعت بالا که به جای وسیله سخت افزاری برای ذخیره رشتههای بیتی و الگو به کار می رود
bcd
جمع کننده کامل برای جمع دو عدد 4 بیتی BCD
eight bit system
کم توان که CPU آن می توان کلمات هشت بیتی را پردازش کند
motorola
- بیتی منتقل میکند. که در SE Apple Macintosh و Macintosh plus استفاده میشود
sequencer
بخشی در ریز پردازنده بیتی که حاوی آدرس ریز برنامه بعدی است
Intel
بیتی استفاده میکند و تا چند مگا بایت از RAM را آدرس دهی میکند
ebcdic
کد کامپیوتربرای نشان دادن یک الگوی خاص از هشت بیت باینری یک کد 8 بیتی که برای نمایش اطلاعات در کامپیوتر مدرن بکار برده میشود
bitmap
معرفی رویدادها یا استفاده از آرایه تک بیتی به عنوان تصویر یا شکل یا جدول وسایل استفاده شده و...
sample size
بیتی استفاده میشود. بدست آوردن اندازهای از سیگنال که برای تامین اطلاعات درباره سیگنال به کار می رود
chains
رشته
lines
رشته
ranged
رشته
chain
رشته
ranges
رشته
series
رشته
fiber
رشته
line
رشته
arteries
رشته
artery
رشته
funicle
رشته
string
رشته
strands
رشته
thread
رشته
ghaut
رشته
filaments
رشته
filaria
رشته
filament
رشته
threads
رشته
strand
رشته
sequences
رشته
suite
رشته
fielded
رشته
seriated
رشته رشته
fields
رشته
branch
رشته
suites
رشته
branches
رشته
catena
رشته
fibres
رشته
unifilar
یک رشته
fibre
رشته
range
رشته
yarn
رشته
reeve
رشته
trains
رشته
yarns
رشته
sequence
رشته
field
رشته
coneatenation
رشته
trained
رشته
train
رشته
tatter
رشته رشته
ring shift
جابجایی داده به چپ و راست در یک کلمه بیتی که از موز کلمه بیفتد نادیده گرفته میشود و محلهای خالی با صفر پر می شوند
finespun
نازک رشته
empty string
رشته خالی
finite series
رشته کراندار
copper strand
رشته مسی
fibres
رشته علفی
bit string
رشته ذرهای
ghat
رشته سلسله
craftsman trade
رشته فنی
character string
رشته کاراکتری
character string
رشته دخشهای
branch
رشته
[دانشی]
filum
رشته لیفی
filament resistor
مقاومت رشته
filiform
رشته مانند
guinea worm
کرم رشته
symbol stringe
رشته نمادی
train of thought
رشته افکار
pasta
رشته فرنگی
sequence of events
رشته حوادث
stup string
رشته تنظیم
search string
رشته جستجو
the province of science
رشته علمی
solid wire
سیم تک رشته
string variable
متغیر رشته
symbolic string
رشته علائم
string manipulation
دستکاری رشته
string length
طول رشته
string handling
بکارگیری رشته
spinnerete
رشته ساز
the province of science
رشته علوم
spinneret
رشته ساز
optical fiber
رشته اپتیکی
null string
رشته تهی
hair worm
کرم رشته
division
رشته
[دانشی]
area
رشته
[دانشی]
incandescent filament
رشته ملتهب
strobilation
تشکیل رشته
null string
رشته پوچ
noodle
رشته فرنگی
main sequence
رشته اصلی
lighting filament
رشته ملتهب
field
رشته
[دانشی]
heaters
رشته گرمساز
computing
رشته کامپیوتر
specialities
رشته اختصاصی
speciality
رشته اختصاصی
tracts
رد بپا رشته
tract
رد بپا رشته
nerve
رشته عصبی
nerves
رشته عصبی
trains
یک رشته موج
trains
رشته سلسله
spaghetti
رشته فرنگی
trained
یک رشته موج
ranged
رشته کوه
hot wire
رشته حرارتی
hot-wire
رشته حرارتی
hot-wired
رشته حرارتی
hot-wires
رشته حرارتی
hot-wiring
رشته حرارتی
sequence
رشته ترتیب
ridges
رشته تپه
heater
رشته گرمساز
disciplining
رشته علمی
disciplines
رشته علمی
rank
قطار رشته
discipline
رشته علمی
ranked
قطار رشته
vermicelli
رشته فرنگی
ranks
قطار رشته
ranges
رشته کوه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com