English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (3 milliseconds)
English Persian
system رشته دستگاه
systems رشته دستگاه
Search result with all words
hot wire instrument دستگاه اندازه گیری با رشته حرارتی
Other Matches
null رشته یا حروفی که حرف null دارد برای بیان انتهای رشته
fills حرفی که یک رشته اضافه میشود تا طول آن رشته مناسب شود
fill حرفی که یک رشته اضافه میشود تا طول آن رشته مناسب شود
thready رشته رشته باصدای باریک
threads رشته رشته شدن
thread رشته رشته شدن
fibrillation رشته رشته سازی
fiberize رشته رشته کردن
universal قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
synchro دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
rawin دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
meteorograph دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
attitude director indicator دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
transponder فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
prints دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
ac dc set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
printed دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
semaphore دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
all mains set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
print دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
quad density تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
facsimile recorder دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
compressor دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
pulmotor دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
compressors دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
equilibrator دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
sierra رشته کوه تیز ودندانه دار رشته جبال تیز ودندانه دار
peripheral device دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
rheostat دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
cold swaging machine دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
performance factor ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
rheostatic دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
arresting gear دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
gun slide دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
data transceiver دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
plate milling stand مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
transducer دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
cipher device وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
lazier در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
dial test indicator دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
yarns رشته
artery رشته
trained رشته
yarn رشته
arteries رشته
series رشته
unifilar یک رشته
train رشته
ghaut رشته
filaments رشته
fibre رشته
thread رشته
fibres رشته
branches رشته
strands رشته
branch رشته
catena رشته
coneatenation رشته
threads رشته
reeve رشته
suites رشته
suite رشته
funicle رشته
strand رشته
sequences رشته
range رشته
seriated رشته رشته
sequence رشته
chains رشته
fiber رشته
fields رشته
filament رشته
chain رشته
ranges رشته
ranged رشته
trains رشته
string رشته
line رشته
filaria رشته
field رشته
lines رشته
fielded رشته
tatter رشته رشته
units دستگاه قسمتی از یک دستگاه
unit دستگاه قسمتی از یک دستگاه
commentaries رشته یادداشت
guinea worm کرم رشته
macaroni رشته فرنگی
search string رشته جستجو
optical fiber رشته اپتیکی
character string رشته دخشهای
trains رشته سلسله
hair worm کرم رشته
trains یک رشته موج
character string رشته کاراکتری
sequences رشته ترتیب
hot-wire رشته حرارتی
hot-wired رشته حرارتی
hot-wires رشته حرارتی
commentary رشته یادداشت
hot-wiring رشته حرارتی
tracts رد بپا رشته
barbicel رشته باریک پر
null string رشته پوچ
null string رشته تهی
tract رد بپا رشته
solid wire سیم تک رشته
quartermaster سر رشته دار
hot wire رشته حرارتی
sequence of events رشته حوادث
spinnerete رشته ساز
sequence رشته ترتیب
alphabetic string رشته الفبائی
nerve رشته عصبی
nerves رشته عصبی
spinneret رشته ساز
noodle رشته فرنگی
bit string رشته بیتی
lighting filament رشته ملتهب
bit string رشته ذرهای
bit stream رشته ذره یی
incandescent filament رشته ملتهب
spaghetti رشته فرنگی
quartermasters سر رشته دار
branch رشته [دانشی]
filament resistor مقاومت رشته
filiform رشته مانند
finespun نازک رشته
main sequence رشته اصلی
line رشته بند
lines رشته بند
finite series رشته کراندار
symbol stringe رشته نمادی
systems سلسله رشته
yarn رشته طناب
yarns رشته طناب
rank قطار رشته
symbolic string رشته علائم
train of thought رشته افکار
major رشته اصلی
majored رشته اصلی
majoring رشته اصلی
string رشته کردن
string رشته خالی
empty string رشته خالی
field رشته [دانشی]
area رشته [دانشی]
division رشته [دانشی]
the province of science رشته علوم
discipline رشته علمی
the province of science رشته علمی
disciplines رشته علمی
disciplining رشته علمی
vermicelli رشته فرنگی
ranges رشته کوه
filum رشته لیفی
ranged رشته کوه
range رشته کوه
heater رشته گرمساز
heaters رشته گرمساز
ranks قطار رشته
trained یک رشته موج
specialty رشته اختصاصی
ranked قطار رشته
train رشته سلسله
copper strand رشته مسی
fibres رشته علفی
pasta رشته فرنگی
branch شعبه رشته
branch رشته ساقه
branches شعبه رشته
branches رشته ساقه
ghat رشته سلسله
specialities رشته اختصاصی
speciality رشته اختصاصی
train یک رشته موج
trained رشته سلسله
string variable متغیر رشته
ridge رشته تپه
craftsman trade رشته فنی
string length طول رشته
computing رشته کامپیوتر
string manipulation دستکاری رشته
string handling بکارگیری رشته
system سلسله رشته
strobilation تشکیل رشته
stup string رشته تنظیم
fibre رشته علفی
ridges رشته تپه
competent شایسته دارای سر رشته
mycelium رشته رشدکننده قارچ
ribbon vermicelli رشته فرنگی باریک
metal filament [رشته مارپیچ فلزی]
ligation رشته یاوسیله بستن
ligature شریان بندی رشته
continuum رشته مسلسل تسلسل
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com