English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
mycelium رشته رشدکننده قارچ
Other Matches
bloomy رشدکننده
crescive رشدکننده
foliicolous رشدکننده بر روی برگ
cryophilic رشدکننده در حرارتهای پایین
cloud chamber effect اثرات حاصله از لایه خارجی قارچ اتمی اثرات پوسته قارچ اتمی
psychrophilic رشدکننده در درجه حرارت کم سرمازی
heliotropic رشدکننده تحت تاثیرافتاب افتاب گرد
null رشته یا حروفی که حرف null دارد برای بیان انتهای رشته
fills حرفی که یک رشته اضافه میشود تا طول آن رشته مناسب شود
fill حرفی که یک رشته اضافه میشود تا طول آن رشته مناسب شود
thready رشته رشته باصدای باریک
fibrillation رشته رشته سازی
fiberize رشته رشته کردن
threads رشته رشته شدن
thread رشته رشته شدن
fuzz ball قارچ
fungicid قارچ کش
fungus قارچ
mushrooms قارچ
fungi قارچ
mushroomed قارچ
mushroom قارچ
fungicide قارچ کش
mushrooming قارچ
fungicides قارچ کس
fungicides قارچ کش
fungicide قارچ کس
fungus قارچ سماروغ
tubers قارچ دنبلان
deadly poisonous mushroom: destroying angel قارچ سمی
mucor قارچ کپک
tuber قارچ دنبلان
fungiform قارچ مانند
fungicidal کشنده قارچ
truffle قارچ دنبلان
toadstools قارچ سمی
toadstool قارچ سمی
clouding قارچ اتمی
truffles قارچ دنبلان
fairy ring حلقه قارچ
fairy ring قارچ حلقوی
clouds قارچ اتمی
spore تخم قارچ
mycology قارچ شناسی
mycophagy قارچ خواری
mycetozoan قارچ لجنی
fungivorous قارچ خور
mycetophagous قارچ خوار
fungoid قارچ مانند
cloud قارچ اتمی
penicillium قارچ کپکی سبز
mycetozoan وابسته به قارچ لجنی
mycologist ویژه گر قارچ شناسی
mushrooms on toast نان تست با قارچ
truffle قارچ خوراکی دنبلان
meadow mushroom قارچ خوراکی معمولی
champignon نوعی قارچ خوراکی
morelle قارچ مورکلای خوراکی
chanterelle قارچ زرد خوردنی
morel قارچ مورکلای خوراکی
fungiform بشکل قارچ وسماروغ
ketchup or catchup سوس قارچ یا سماروغ
marasmus قارچ کوچک سفیدهاگ
truffles قارچ خوراکی دنبلان
mold قارچ انگلی گیاهان
mushroom anchor لنگر قارچ مانند
universal قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
verticillium قارچ ناقص افت گیاهی
fungicide ماده دافع یا نابودکننده قارچ
lower fungus قارچ بدون کلاهک هاگ
fungicides ماده دافع یا نابودکننده قارچ
cantarellus نوعی قارچ کوهی خوراکی
cloud top height ارتفاع صعود قارچ اتمی
base surge ابر پایه قارچ اتمی
hymeneal وابسته به سطح هاگدارومیوه اور قارچ
mildew کپک و قارچ بر روی الیاف پنبه
mycelium توده بهم بافته مولد قارچ وباکتری
schizomycete ارگانیسمهای ریز فاقدکلروفیل که جزء قارچ محسوبند
teleutospore هاگ کامل وبالغ قارچ در اخر دوره باروری
hymeneal سطح هاگدار ومیوه اور قارچ سرود عروسی
teliospore جدارصخیم اخرین مرحله ایجاد قارچ موجد زنگ گیاهی
sierra رشته کوه تیز ودندانه دار رشته جبال تیز ودندانه دار
ranges رشته
arteries رشته
strands رشته
artery رشته
threads رشته
strand رشته
thread رشته
seriated رشته رشته
chains رشته
chain رشته
coneatenation رشته
catena رشته
tatter رشته رشته
unifilar یک رشته
filament رشته
ranged رشته
range رشته
filaments رشته
reeve رشته
series رشته
yarn رشته
ghaut رشته
funicle رشته
fibres رشته
branch رشته
field رشته
lines رشته
fielded رشته
fields رشته
string رشته
line رشته
branches رشته
train رشته
suite رشته
sequence رشته
suites رشته
sequences رشته
fiber رشته
filaria رشته
trained رشته
fibre رشته
trains رشته
yarns رشته
search string رشته جستجو
noodle رشته فرنگی
null string رشته پوچ
quartermaster سر رشته دار
incandescent filament رشته ملتهب
solid wire سیم تک رشته
barbicel رشته باریک پر
sequence of events رشته حوادث
quartermasters سر رشته دار
commentaries رشته یادداشت
commentary رشته یادداشت
macaroni رشته فرنگی
spinnerete رشته ساز
spinneret رشته ساز
alphabetic string رشته الفبائی
lighting filament رشته ملتهب
finespun نازک رشته
ghat رشته سلسله
filum رشته لیفی
hair worm کرم رشته
optical fiber رشته اپتیکی
character string رشته دخشهای
filament resistor مقاومت رشته
filiform رشته مانند
empty string رشته خالی
copper strand رشته مسی
character string رشته کاراکتری
bit stream رشته ذره یی
main sequence رشته اصلی
bit string رشته ذرهای
bit string رشته بیتی
craftsman trade رشته فنی
null string رشته تهی
guinea worm کرم رشته
finite series رشته کراندار
specialty رشته اختصاصی
trained رشته سلسله
train یک رشته موج
train رشته سلسله
branches رشته ساقه
branches شعبه رشته
branch شعبه رشته
fibres رشته علفی
trained یک رشته موج
trains رشته سلسله
trains یک رشته موج
branch رشته ساقه
pasta رشته فرنگی
sequences رشته ترتیب
sequence رشته ترتیب
tracts رد بپا رشته
tract رد بپا رشته
fibre رشته علفی
string رشته خالی
division رشته [دانشی]
area رشته [دانشی]
field رشته [دانشی]
string رشته کردن
line رشته بند
majoring رشته اصلی
majored رشته اصلی
major رشته اصلی
yarns رشته طناب
yarn رشته طناب
lines رشته بند
branch رشته [دانشی]
system سلسله رشته
string handling بکارگیری رشته
nerves رشته عصبی
nerve رشته عصبی
symbolic string رشته علائم
speciality رشته اختصاصی
specialities رشته اختصاصی
computing رشته کامپیوتر
ridges رشته تپه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com