Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English
Persian
symbol stringe
رشته نمادی
Search result with all words
snobol
Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
Other Matches
logistic
منطق نمادی مربوط به منطق نمادی
null
رشته یا حروفی که حرف null دارد برای بیان انتهای رشته
fill
حرفی که یک رشته اضافه میشود تا طول آن رشته مناسب شود
fills
حرفی که یک رشته اضافه میشود تا طول آن رشته مناسب شود
thready
رشته رشته باصدای باریک
symbolic
نمادی
symbolic code
کد نمادی
symbolically
نمادی
symbolic address
نشانی نمادی
symbolic code
رمز نمادی
symbolic interpretation
تفسیر نمادی
symbolic address
آدرس نمادی
symbolic coding
کدگذاری نمادی
symbolic processes
فرایندهای نمادی
symbolic logic
منطق نمادی
symbolic notation
نشانگذاری نمادی
binary system
نظام دو نمادی
asemia
ناتوانی نمادی
asemasia
ناتوانی نمادی
symbolization
نمادی کردن
symbolic representation
بازنمایی نمادی
symbolic language
زبان نمادی
symbolic parameter
پارامتر نمادی
vicarious trial and error
کوشش و خطای نمادی
symbolic coding
برنامه نویسی نمادی
symbolic programing
برنامه نویسی نمادی
threads
رشته رشته شدن
fiberize
رشته رشته کردن
thread
رشته رشته شدن
fibrillation
رشته رشته سازی
universal
قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
Ouroboros
نمادی باستانی که در بسیاری از فرهنگها موجود میباشد و بصورت اژدها یا ماریست که دم خود را می جود.
Elibilinde
[طرحی ترکی در گلیم بافی که نمادی از یک انسان و حالت دست به کمر وی را نشان می دهد.]
yin yang
مرد و زن
[نمادی که در فرش های چینی بکار رفته و مفهوم از دو چیز متضاد را نشان میدهد.]
sainak
سایناک
[نوعی نگاره در فرش های ترکمن که نمادی از شاخ قوچ را نشان میدهد و در حواشی بافته می شود.]
fasces
[نمادی در روم قدیم یک دسته میله که تبری در میان آن قرار داشت و و پیشاپیش فرمانداران رومی می بردند که نشان قدرت آنها بود.]
sierra
رشته کوه تیز ودندانه دار رشته جبال تیز ودندانه دار
symbol table
جدول نمادها جدول نمادی
paradise rug
طرح درختی باغ و گل
[در این طرح انواع درخت، گل و پرنده زمینه طرح را در بر می گیرند و نمادی از طبیعت بوجود می آورند که گاه به آن طرح بهشتی می گویند.]
Murghi rugs
فرش های مرغی
[این طرح در فرش های جنوب ایران بیشتر دیده شده و نمادی از مرغ یا خروس را بصورت شکل هندسی نشان می دهد.]
strand
رشته
artery
رشته
arteries
رشته
filaria
رشته
sequence
رشته
strands
رشته
range
رشته
thread
رشته
threads
رشته
fiber
رشته
coneatenation
رشته
sequences
رشته
ranges
رشته
seriated
رشته رشته
reeve
رشته
chain
رشته
ranged
رشته
chains
رشته
ghaut
رشته
funicle
رشته
filament
رشته
filaments
رشته
catena
رشته
lines
رشته
series
رشته
yarn
رشته
line
رشته
yarns
رشته
fielded
رشته
fields
رشته
string
رشته
field
رشته
unifilar
یک رشته
train
رشته
tatter
رشته رشته
fibre
رشته
trained
رشته
fibres
رشته
branches
رشته
trains
رشته
branch
رشته
suites
رشته
suite
رشته
the province of science
رشته علمی
train of thought
رشته افکار
filament resistor
مقاومت رشته
filum
رشته لیفی
finespun
نازک رشته
division
رشته
[دانشی]
barbicel
رشته باریک پر
bit stream
رشته ذره یی
bit string
رشته ذرهای
bit string
رشته بیتی
symbolic string
رشته علائم
character string
رشته دخشهای
character string
رشته کاراکتری
copper strand
رشته مسی
craftsman trade
رشته فنی
empty string
رشته خالی
the province of science
رشته علوم
branch
رشته
[دانشی]
field
رشته
[دانشی]
area
رشته
[دانشی]
alphabetic string
رشته الفبائی
null string
رشته تهی
optical fiber
رشته اپتیکی
string variable
متغیر رشته
string manipulation
دستکاری رشته
string length
طول رشته
search string
رشته جستجو
sequence of events
رشته حوادث
string handling
بکارگیری رشته
spinnerete
رشته ساز
solid wire
سیم تک رشته
null string
رشته پوچ
noodle
رشته فرنگی
main sequence
رشته اصلی
pasta
رشته فرنگی
specialty
رشته اختصاصی
filiform
رشته مانند
finite series
رشته کراندار
stup string
رشته تنظیم
ghat
رشته سلسله
strobilation
تشکیل رشته
guinea worm
کرم رشته
hair worm
کرم رشته
incandescent filament
رشته ملتهب
lighting filament
رشته ملتهب
spinneret
رشته ساز
branches
شعبه رشته
discipline
رشته علمی
disciplines
رشته علمی
disciplining
رشته علمی
heater
رشته گرمساز
heaters
رشته گرمساز
rank
قطار رشته
ranked
قطار رشته
branches
رشته ساقه
fibres
رشته علفی
fibre
رشته علفی
ranks
قطار رشته
ridge
رشته تپه
ridges
رشته تپه
computing
رشته کامپیوتر
specialities
رشته اختصاصی
speciality
رشته اختصاصی
nerve
رشته عصبی
vermicelli
رشته فرنگی
ranges
رشته کوه
ranged
رشته کوه
train
رشته سلسله
train
یک رشته موج
trained
رشته سلسله
branch
رشته ساقه
trained
یک رشته موج
trains
رشته سلسله
trains
یک رشته موج
branch
شعبه رشته
tract
رد بپا رشته
tracts
رد بپا رشته
sequence
رشته ترتیب
sequences
رشته ترتیب
system
سلسله رشته
system
رشته دستگاه
systems
سلسله رشته
systems
رشته دستگاه
range
رشته کوه
nerves
رشته عصبی
hot-wires
رشته حرارتی
line
رشته بند
majored
رشته اصلی
hot-wiring
رشته حرارتی
yarns
رشته طناب
quartermaster
سر رشته دار
majoring
رشته اصلی
string
رشته کردن
commentaries
رشته یادداشت
quartermasters
سر رشته دار
string
رشته خالی
commentary
رشته یادداشت
macaroni
رشته فرنگی
lines
رشته بند
hot-wire
رشته حرارتی
spaghetti
رشته فرنگی
yarn
رشته طناب
hot wire
رشته حرارتی
major
رشته اصلی
hot-wired
رشته حرارتی
continuum
رشته مسلسل تسلسل
ribbon vermicelli
رشته فرنگی باریک
string
برچسب مشخصات یک رشته
string
تعداد حروف یک رشته
bonds of relationship
رشته قوم وخویشی
string
اتصال مجموعهای از رشته ها به هم
string processing languages
زبانهای پردازش رشته
tissue
رشته پارچهء بافته
aline
دریک رشته قراردادن
minor
رشته فرعی کهاد
flight
یک رشته پلکان سلسله
terrachord
یک رشته چهار پردهای
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com