Dictiornary-Farsi | رطوبت ناپذیر | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 204 (10 milliseconds)

English	Persian
impermeable	رطوبت ناپذیر
water proof	رطوبت ناپذیر


Search result with all words

groundsheet	فرش رطوبت ناپذیر
groundsheets	فرش رطوبت ناپذیر
Other Matches

relative humidity	رطوبت نسبی [مقدار این رطوبت در فضای کارگاه بافت حائز اهمیت بوده و کم یا زیاد بودن آن اثر مستقیم بر کار بافنده می گذارد.]
optimum moisture	رطوبت بهینه رطوبت مناسب
invulnerable	زخم ناپذیر اسیب ناپذیر
immedicable	درمان ناپذیر بهبود ناپذیر
irrevocably	بطور تغییر ناپذیر بطور چاره ناپذیر
moisteness	رطوبت
precipitation	در صد رطوبت
precipitation	رطوبت
dampest	رطوبت
humidity	رطوبت
moistness	رطوبت
wet	رطوبت
wets	رطوبت
wetted	رطوبت
wettest	رطوبت
damp	رطوبت
dampers	رطوبت
moisture	رطوبت
miosture	رطوبت
dampness	رطوبت
dewiness	رطوبت
humidity of the atmosphere	رطوبت جو
Humidifier	رطوبت زن
synovia	رطوبت مفصلی
sebaceous humour	رطوبت شحمی
soil moisture	رطوبت خاک
specific humidity	رطوبت ویژه
surface moisture	رطوبت سطحی
the vitreoud humour	رطوبت زجاجیه
mesic	نیازمند به رطوبت
permeable	رطوبت پذیر
moisture content	مقدار رطوبت
moisture determination	تعیین رطوبت
hygroscope	رطوبت نما
hygrometry	رطوبت سنجی
hygrometer	رطوبت سنج
mustiness	بوی رطوبت
psychrometer	رطوبت سنج
hydrometer	رطوبت سنج
relative humidity	رطوبت نسبی
humidification	رطوبت افزایی
hygrosensitive	حساس به رطوبت
air humidity	رطوبت هوا
absolute humidity	رطوبت مطلق
air dry	بدون رطوبت
precipitation	میزان رطوبت
water content	درصد رطوبت
air moisture	رطوبت هوا
dehumidification	رطوبت زدایی
dehumidify	رطوبت گرفتن
desicant	رطوبت گیر
capillary	رطوبت موئینهای
capillaries	رطوبت موئینهای
humidity	غلظت رطوبت
humidity	چگالی رطوبت
free moisture	رطوبت ازاد
humidity	میزان رطوبت
free moisture	رطوبت سطحی
equilibrium moisture content	درصد رطوبت متعادل
dampens	رطوبت پیدا کردن
hygrology	گفتار در رطوبت هوا
hygroscopic moisture	رطوبت موجود در هوا
aqueous corrosion	پوسیدگی در اثر رطوبت
hygrophyte	گیاه رطوبت گرای
hyalitis	اماس رطوبت شیشهای
dampening	رطوبت پیدا کردن
dampened	رطوبت پیدا کردن
hyalitis	ورم رطوبت زجاجی
absolute humidity of gas	رطوبت مطلق گاز
dampen	رطوبت پیدا کردن
wettish	رطوبت دار خیس
to fog off	دراثر رطوبت پوسیدن
silica gel	ماده جاذب رطوبت
permeability	قابلیت عبور دادن رطوبت
intravitreous	واقع در درون رطوبت شیشهای
unavailable water	رطوبت غیر قابل استفاده
humectant	مادهای که رطوبت را بخودجذب میکند
permeable	قابل عبور دادن رطوبت
moisture content	درصد رطوبت موجود در خاک
optimum moisture content	درصد رطوبت مناسب خاک
hygrometer	الات وادوات سنجش رطوبت هوا
deformation due to moisture and tempratu	تغییر شکل ناشی از رطوبت وحرارت
cold wet clothing	لباس گرم و مقاوم در مقابل رطوبت و برودت
ret	در معرض رطوبت قرار دادن خیس کردن
damp land pit curing	نگهداری رطوبت بتن برای نمونههای ازمایشی درازمایشگاه
mag	ماده شیمیایی برای جذب رطوبت دست ژیمناست
mags	ماده شیمیایی برای جذب رطوبت دست ژیمناست
hygrograph	دستگاه خود کاری برای اندازه گیری رطوبت جوی
humidistat	اسبابی برای تنظیم ونگاهداری درجه رطوبت درحد معینی
watertight	اب ناپذیر
unchallenged	بحث ناپذیر
imperviable	نم ناپذیر
inappeasable	ناپذیر
waterproof	نم ناپذیر
waterproofed	نم ناپذیر
waterproofs	نم ناپذیر
incommutable	تخفیف ناپذیر
incodensable	انقباض ناپذیر
inappellable	پژوهش ناپذیر
inexecutable <adj.>	انجام ناپذیر
inconvertible	مبادله ناپذیر
incompressible	فشار ناپذیر
incompressible	تراکم ناپذیر
incommutably	تبدیل ناپذیر
incommensurable	سنجش ناپذیر
impracticable <adj.>	انجام ناپذیر
unfeasible <adj.>	انجام ناپذیر
incommensurable	مقایسه ناپذیر
incommutable	استحاله ناپذیر
incoercible	انقباض ناپذیر
inalienable <adj.>	اجتناب ناپذیر
impossible [colloquial] <adj.>	تحمل ناپذیر
immiscible	امیزش ناپذیر
unalterable <adj.>	اجتناب ناپذیر
unalienable <adj.>	اجتناب ناپذیر
absolute <adj.>	اجتناب ناپذیر
indispensable <adj.>	اجتناب ناپذیر
irrecocilably	بطوروفق ناپذیر
inalterable	تغییر ناپذیر
imperviable	سرایت ناپذیر
impenitent	توبه ناپذیر
inevitable <adj.>	اجتناب ناپذیر
impartible	بخش ناپذیر
immitigable	تخفیف ناپذیر
immiscible	امتزاج ناپذیر
inappealable	پژوهش ناپذیر
joiner door	دربهای اب ناپذیر
raintight	باران ناپذیر
remediless	درمان ناپذیر
sateless	سیری ناپذیر
spanless	پیمایش ناپذیر
stainless	زنگ ناپذیر
unappealabe	پژوهش ناپذیر
unappeasable	استمالت ناپذیر
unchangeable	تغییر ناپذیر
insusceptible	تایید ناپذیر
insol	انحلال ناپذیر
uncomputable	محاسبه ناپذیر
intangibly	بطورلمس ناپذیر
nonsuperimposable	انطباق ناپذیر
unchallenged	انکار ناپذیر
irriversible	برگشت ناپذیر
irresolvable	تجزیه ناپذیر
irresistable	مقاومت ناپذیر
irremissible	اغماض ناپذیر
irrecoverably	بطوراصلاح ناپذیر
irrecoverable	جبران ناپذیر
nanoaddressable	نشانی ناپذیر
ireversible	تغییر ناپذیر
invariant	تغییر ناپذیر
non descript	وصف ناپذیر
non descript	تشریح ناپذیر
unconquerable	تسخیر ناپذیر
inscrvtable	تفحص ناپذیر
indisributable	بخش ناپذیر
indispansably	بطورچاره ناپذیر
indisciplinable	انظباط ناپذیر
indiminishable	کاهش ناپذیر
indefectible	خلل ناپذیر
indefeasible	بطلان ناپذیر
indefeasible	فسخ ناپذیر
indecomposable	فساد ناپذیر
incorruptibly	بطورفساد ناپذیر
sure-fire	شکست ناپذیر
indubious	تردید ناپذیر
ineludible	گریز ناپذیر
waterproof wire	سیم نم ناپذیر
inirritable	تحریک ناپذیر
infrangible	تجزیه ناپذیر
inextinguishably	بطورتسکین ناپذیر
inexplorable	کاوش ناپذیر
inexhaustibly	بطورپایان ناپذیر
inexcitable	هیجان ناپذیر
undecidable	تصمیم ناپذیر
uninflammable	اشتعال ناپذیر
unobjectionable	اعتراض ناپذیر
unsearchable	کاوش ناپذیر
untouchability	لمس ناپذیر
intangible	لمس ناپذیر
irreversible	واگشت ناپذیر
irreversible	برگشت ناپذیر
indescribable	وصف ناپذیر
infallible	لغزش ناپذیر
insoluble	انحلال ناپذیر
inalienable	بیع ناپذیر
overpowering	مقاومت ناپذیر
inseparable	تفکیک ناپذیر
inflexible	انحناء ناپذیر
irreversible	بازگشت ناپذیر
impermeable	تراوش ناپذیر
impermeable	نشت ناپذیر
inaccessible	ارتباط ناپذیر
inaccessible	دسترسی ناپذیر
unassailable	یورش ناپذیر
ineluctable	چاره ناپذیر
unbearable	تحمل ناپذیر
unbearably	تحمل ناپذیر
inevitable	اجتناب ناپذیر
nondescript	وصف ناپذیر
atomic	تجزیه ناپذیر