English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 57 (4 milliseconds)
English Persian
dystaxia رعشه عضلات
Other Matches
amyostasia رعشه
frissons رعشه
tremor رعشه
tremors رعشه
paralysis رعشه
tremour رعشه
frisson رعشه
trepidation لرزش رعشه
dystaxia رعشه در ماهیچه ها
tremometer رعشه سنج
tremograph رعشه نگار
trembly رعشه دار
trembled مرتعش ساختن رعشه
trembles مرتعش ساختن رعشه
tremble مرتعش ساختن رعشه
skeletal muscles عضلات مخطط
tetany کزاز عضلات
contralateral muscles عضلات مقابل
contralateral muscles عضلات مخالف
catalepsy جمود عضلات
antigravity muscles عضلات ضد گرانش
flabby دارای عضلات شل
relaxation شل کردن عضلات
kymograph انقباض عضلات و غیره
vaginism گرفتگی عضلات مهبل
guiding عضلات کمکی مجاور
Firm muscles ( flesh ) . عضلات (گوشت ) محکم
vaginismus گرفتگی عضلات مهبل
charley horse [American] [colloquial] گرفتگی عضلات پا [پزشکی]
charleyhorse [American] [colloquial] گرفتگی عضلات پا [پزشکی]
cramp in the calf گرفتگی عضلات پا [پزشکی]
cramp in the leg گرفتگی عضلات پا [پزشکی]
systremma [leg cramps] گرفتگی عضلات پا [پزشکی]
ligamentary مربوط به رباط عضلات
tics انقباض غیر عادی عضلات
tic انقباض غیر عادی عضلات
hamstring عضلات عقب ران زردپی
pleurodynia درد پهلوو عضلات سینه
abasia عدم همکاری عضلات محرکه
catalepsy تصلب وسخت شدن عضلات
hamstringing عضلات عقب ران زردپی
hamstrung عضلات عقب ران زردپی
hamstrings عضلات عقب ران زردپی
extrinsic eye muscles عضلات برون چرخشی چشم
pleuralgia درد پهلوو عضلات سینه
sweeney ازکار افتادگی یا فلج عضلات کتف
neuromuscular وابسته باعصاب و عضلات عصبی و عضلانی
sweeny از کار افتادگی یا فلج عضلات کتف
cramp گرفتگی عضلات انقباض ماهیچه در اثر کارزیاد
cramps گرفتگی عضلات انقباض ماهیچه در اثر کارزیاد
knee flexion and extension machine دستگاه بدن سازی برای تقویت عضلات ساق پا
muscle bound دارای عضلات سفت وسخت غیر قابل ارتجاع
parkinsonism اختلال مزمن عصبی که با سختی عضلات بدن ولرزش مشخص میشود
bronchial asthma تنگی نفس که بعلت انقباض عضلات جدارقصبه الریه ایجاد میشود
achalasia عدم انبساط عضلات مجاری بدن و باقی ماندن انها در حال انقباض دائم
cataleptic مبتلا به بیماری جمود عضلات مبتلا به جمود فکری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com