English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
common wealth رفاه عمومی جمهوری
Other Matches
general welfare رفاه عمومی
respublica رفاه عمومی
public welfare رفاه عمومی
pareto optimality حد مطلوب پاراتو وضعیتی که در ان نتوان رفاه یک فرد را افزایش داد مگر به قیمت کاهش دادن رفاه دیگری
the common wealth of england جمهوری یا شبه جمهوری که در فاصله سالهای 9461 تا0661 در انگلستان برقراربود
favorite son نامزد ریاست جمهوری کاندیدای ریاست جمهوری
general quarters اماده باش عمومی دریایی محلهای سکونت عمومی
introduced بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduce بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduces بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introducing بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
common hardware ابزار و الات عمومی سخت ابزارهای عمومی
quietest رفاه
quiet رفاه
prosperity رفاه
prosperous در رفاه
comfort رفاه
improvement رفاه
welfare رفاه
on easy street <idiom> در رفاه
well-being رفاه
leisure در رفاه
welfare criteria معیارهای رفاه
welfare economics اقتصاد رفاه
economic welfare رفاه اقتصادی
affluent society جامعه رفاه
recreations روحیه و رفاه
recreation روحیه و رفاه
social welfare رفاه اجتماعی
republics جمهوری
republic جمهوری
social welfare function تابع رفاه اجتماعی
hedonism مکتب رفاه طلبی
golden age دوران رونق و رفاه
golden ages دوران رونق و رفاه
social welfare program برنامه رفاه اجتماعی
well being در رفاه بسر بردن
social welfare موسسه رفاه اجتماعی
Azerbaijan جمهوری آذربایجان
Slovenia جمهوری اسلوونی
Republican جمهوری خواه
Republicans جمهوری خواه
Republicans جمهوری گروهی
state جمهوری کشور
Ukraine جمهوری اوکراین
Yugoslavia جمهوری یوگسلاوی
Estonia جمهوری استونیا
state- جمهوری کشور
stated جمهوری کشور
states جمهوری کشور
respublica کشور جمهوری
Republican جمهوری گروهی
repulican جمهوری خواه
republicanize جمهوری کردن
proclamation of the republic اعلان جمهوری
presidential government حکومت جمهوری
stating جمهوری کشور
Slovakia جمهوری اسلواکی
Macedonia جمهوری مقدونیه
Lithuania جمهوری لیتوانی
respublica جمهوری کشور
general porpose کارهای عمومی مصارف عمومی
general orders دستورات عمومی دستورالعملهای عمومی
united arab republic جمهوری متحده عربی
Dominican Republic کشور جمهوری دمینیکان
Panama کشور جمهوری پاناما
Central African Republic جمهوری آفریقای مرکزی
euthenics علم سعادت و رفاه زندگی بشر
euthenics مبجث رفاه و زندگی برای فعالیت صحیح
welfare state کشوردارای تشکیلات رفاه اجتماعی دستگیری از بینوایان
repulican عضو حزب جمهوری خواه
presidency مقام یا دوره ریاست جمهوری
Baku شهر باکو پایتخت جمهوری آذربایجان
e c s c (european coal & steel commissio فرانسه جمهوری فدرال المان ایتالیا
Latvia جمهوری لتونی در کرانهی جنوبی دریای بالتیک
latvian اهل کشور جمهوری واقع برخلیج ریگا
The presidensial election is the topic of the day. انتخاب ریاست جمهوری موضوع روز است
estonian اهل جمهوری سابق استونی درشمال اروپا
Serbia کشور سابق صربیا که امروزه جزء جمهوری یوگوسلاوی است
consolidated dining facility تاسیسات غذاخوری عمومی مجتمع غذاخوری عمومی
bogota نام شهری در جمهوری کلمبیای امریکا که در سال 8491 کنفرانسی در ان منعقدشد و سازمان دولتهای امریکایی را به وجود اورد
normative economics اقتصاد اخلاقی اقتصاد رفاه که در ان قضاوت ارزشی صورت میگیرد
common carrier موسسه حمل و نقل عمومی شرکت حمل و نقل عمومی متصدی حمل و نقل
pareto criterion ضابطه پاراتو بر اساس این معیار که دراقتصاد رفاه بکار برده میشودان تغییر و وضعیتی نسبت به قبل بهتر خواهد بود که بتوان حداقل وضعیت یک فرد رابهبود بخشید بدون اینکه به دیگران صدمهای وارد اید
common control کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
the public voice عمومی
oecumenical عمومی
wide عمومی
wider عمومی
widest عمومی
ecumenic عمومی
rife عمومی
hackneyed عمومی
popular عمومی
general porpose عمومی
common user عمومی
generic عمومی
outlines خط عمومی
common :عمومی
commoners عمومی
public عمومی
general عمومی
commonest :عمومی
outlining خط عمومی
outlined خط عمومی
common عمومی
overt عمومی
commonest عمومی
generals عمومی
universal عمومی
commoners :عمومی
outline خط عمومی
records depository بایگانی عمومی
quasi public نیمه عمومی
g/a خسارت عمومی
reason of state مصالح عمومی
public place محل عمومی
public utilities تسهیلات عمومی
public place مکان عمومی
public policy سیاست عمومی
public services خدمات عمومی
public servant مستخدم عمومی
public property مال عمومی
folkway طرزفکر عمومی
busing مسیر عمومی
encyclic عمومی دوری
public warehouse انبار عمومی
folkway احساسات عمومی
fourth estate مطبوعات عمومی
public interest منافع عمومی
prosecture وکیل عمومی
counsel for the crown وکیل عمومی
common grid شبکه عمومی
common user items اقلام عمومی
rule of thumb قانون عمومی
collective call sign معرف عمومی
checkup معاینه عمومی
central war جنگ عمومی
cameralistic science مالیه عمومی
social good کالاهای عمومی
common hardware قطعات عمومی
common items قطعات عمومی
common labour کارگر عمومی
bussing مسیر عمومی
consolidated annuities دیون عمومی
comulative action اثر عمومی
busses مسیر عمومی
bussed مسیر عمومی
common user خدمات عمومی
common purse وجوه عمومی
common parts قطعات عمومی
common nuisance اضرار عمومی
common language زبان عمومی
buses مسیر عمومی
general ability توانایی عمومی
public a وکیل عمومی
public facilities تسهیلات عمومی
public finance مالیه عمومی
mintster of public works وزیرکارهای عمومی
mass poverty فقر عمومی
public goods کالاهای عمومی
public image تصور عمومی
public information اطلاعات عمومی
public institutions موسسات عمومی
public interest نفع عمومی
in the sight of the public در انظار عمومی
public law حقوق عمومی
general theory نظریه عمومی
general tariff تعرفه عمومی
general support پشتیبانی عمومی
general supplies اماد عمومی
public expenditures مخارج عمومی
public enterprises موسسات عمومی
potlatch جشن عمومی
public affairs روابط عمومی
plaza میدان عمومی
pissoir مستراح عمومی
public amnsement نمایشگاه عمومی
public benefits منافع عمومی
public borrowing استقراض عمومی
generalities افهار عمومی
generality افهار عمومی
overhead costs هزینههای عمومی
open court محکمه عمومی
official submission مناقصه عمومی
public cost هزینه عمومی
public debt قرضه عمومی
public decency عفت عمومی
public deposits سپردههای عمومی
public domain خط مشی عمومی
general supplies تدارکات عمومی
general stock سهام عمومی
general factor عامل عمومی
general equilibrium تعادل عمومی
general education اموزش عمومی
public network شبکه عمومی
general depot امادگاه عمومی
general depot انبار عمومی
general damage خسارت عمومی
general concepts تدبیر عمومی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com