|
|||||||||||||||||||||
|
|||||||||||||||||||||
|
|||||||||||||||||||||
Total search result: 11 (3 milliseconds) | |||||
English | Persian | ||||
---|---|---|---|---|---|
sweep | رفت وبرگشت | ||||
Search result with all words | |||||
buttonhook | نوعی پاس با جلو دویدن وبرگشت ناگهانی | ||||
colledge | پرش از لبه خارجی و جلواسکیت با نیم چرخش وبرگشت | ||||
salchow | پرش از لبه داخلی یک پا باچرخش کامل درهوا وبرگشت روی لبه خارجی پای دیگر | ||||
shuttle hurdles | مسابقه دو امدادی یا رفت وبرگشت با مانع | ||||
split jump | پرش از لبه عقبی یک پا بانیم چرخش و پرتاب پا به بالا وبرگشت | ||||
toe walley | پرش از لبه عقبی یک پا وچرخش کامل در هوا وبرگشت روی همان پا بکمک فشار نوک اسکیت | ||||
turnaround cycle | مدت زمان بارگیری و رفت وبرگشت خودرو یا هواپیما یاکشتی | ||||
walley | پرش ازلبه داخلی یک پا وچرخش کامل در هوا وبرگشت روی لبه خارجی همان پا | ||||
The ball hit the wall and bounced back. | توپ خورد به دیوار وبرگشت | ||||
It take one hour there and back. | رفتن وبر گشتن ( رفت وبرگشت ) یکساعت طول می کشد | ||||
Partial phrase not found. |
Recent search history | |
|