Dictiornary-Farsi | رقیق و ابکی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 149 (8 milliseconds)

English	Persian
thin	رقیق و ابکی
thinned	رقیق و ابکی
thinners	رقیق و ابکی
thinnest	رقیق و ابکی
thins	رقیق و ابکی


Other Matches

slurry	تبدیل به محلول ابکی کردن ابکی
watery	پر اب ابکی
serous	ابکی
wishy washy	ابکی
wishy-washy	ابکی
liquids	ابکی
dilution	ابکی
pappy	ابکی
liquid	ابکی
soupy	ابکی
washy	ابکی
liquid	چیز ابکی
liquids	چیز ابکی
weakish	چیز ابکی
slops	خوراک ابکی
dilute	ابکی کردن
slipslop	خوراک ابکی
slurry	ماده ابکی
waterish	چیز ابکی
slush	برف ابکی
wateriness	ابکی بودن
to wash down	ابکی کردن
serous membrane	شامه ابکی
washiness	ابکی بودن
diluted	ابکی کردن
dilutes	ابکی کردن
semifluid	نیمه ابکی
diluting	ابکی کردن
serosity	ابکی بودن
succulence	اب داری حالت ابکی
aquosity	حالت ابی یا ابکی
small ale	ابجو ابکی وارزان
wish wash	مشروب ابکی اب زیپو
plasm	پلاسما قسمت ابکی خون
plasma	پلاسما قسمت ابکی خون
proteinase	انزیمهای ابکی کننده پروتئین
potions	دارو یا زهر ابکی شربت عشق
potion	دارو یا زهر ابکی شربت عشق
kefir	کفیر:یکجورخوراک ابکی وکفدارکه مانندماست است ودرقفقاز....میخورانند
dilutes	رقیق
diluted	رقیق
diluting	رقیق
washy	رقیق
leans	رقیق
leaned	رقیق
wishy washy	رقیق
wishy-washy	رقیق
lean	رقیق
attenute	رقیق
watery	رقیق
light fog	مه رقیق
pappy	رقیق
rare	رقیق
attenuates	رقیق
thins	رقیق
attenuate	رقیق
thinners	رقیق
attenuated	رقیق
thinned	رقیق
thinnest	رقیق
ethereal	رقیق
rarest	رقیق
rarer	رقیق
thin	رقیق
attenuating	رقیق
dilute	رقیق
lean mixture	مخلوط رقیق
lenis	رقیق فریف
thinnest	رقیق کردن
thinnest	بطور رقیق
grout	ملاط رقیق
extenuate	رقیق کردن
dilute phase	فاز رقیق
diluent	رقیق کننده
lean gas	گاز رقیق
diluter	رقیق کننده
dilutor	رقیق کننده
dilution	رقیق سازی
dilution	رقیق شدگی
dilution	رقیق کردن
thins	بطور رقیق
poor lime	اهک رقیق
tender hearted	رقیق القلب
tender minded	رقیق القلب
thinnre	رقیق کننده
thin	رقیق کردن
to wash down	رقیق کردن
thin	بطور رقیق
pap	خوراکنرم و رقیق
subtilize	رقیق کردن
thinned	بطور رقیق
thinners	رقیق کردن
rarafaction	رقیق سازی
rarefactive	رقیق شونده
rarefy	رقیق کردن
rarify	رقیق کردن
thinned	رقیق کردن
arrefication	رقیق سازی
tender-hearted	رقیق القلب
attenuates	رقیق کردن
attenuated	رقیق کردن
attenuate	رقیق کردن
diluting	رقیق کردن
diluted	رقیق کردن
dilute	رقیق کردن
dilutes	رقیق کردن
attenuating	رقیق کردن
thinning	رقیق گردانی
thins	رقیق کردن
attenuant	رقیق کننده
thinners	بطور رقیق
derichment	رقیق سازی
thinner	رقیق کننده
diluting media	ماده رقیق کننده
smaze	غبار شبیه مه رقیق
fined	رقیق شدن خوب
fine	رقیق شدن خوب
crankcase dilution	رقیق سازی روغن
diluted soluble oil	روغن حل شونده رقیق
finest	رقیق شدن خوب
diluent	ماده رقیق کننده
liniment	مرهم رقیق روغن مالش
slopped	مشروب رقیق وبی مزه
slopping	مشروب رقیق وبی مزه
liniments	مرهم رقیق روغن مالش
lenis	دارای تلفظ نرم رقیق
paint thinner	تینر یا رقیق کننده رنگ
slop	مشروب رقیق وبی مزه
weakish	چیز رقیق و نرم سست و ضعیف
this soup is mere wash	این سوپ خیلی رقیق است
pickling	غوطه ور ساختن در محلول رقیق اسید
slopped	غذای رقیق وبی مزه پساب اشپزخانه وامثال ان تفاله
slop	غذای رقیق وبی مزه پساب اشپزخانه وامثال ان تفاله
slopping	غذای رقیق وبی مزه پساب اشپزخانه وامثال ان تفاله
toluene	مایع قابل اشتعالی که به عنوان حلال و رقیق کننده بکار میرود
auto lean	مخلوط رقیق سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده اتوماتیک در کاربوراتور ثابت نگاهداشته میشود
anti blush tinner	ماده رقیق کننده ایکه به کندی خشک میشود و در شرایط رطوبت زیاد برای جلوگیری از التهاب لعاب روی سطح بکار میرود
thins	رقیق کردن لاغر کردن
thinners	رقیق کردن لاغر کردن
thin	رقیق کردن لاغر کردن
blend	مخلوط کردن رقیق کردن
thinned	رقیق کردن لاغر کردن
thinnest	رقیق کردن لاغر کردن
blends	مخلوط کردن رقیق کردن

thin