Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 203 (9 milliseconds)
English	Persian
novelist	رمان نویس
novelists	رمان نویس
romancer	رمان نویس
Other Matches
novel	رمان
romance	رمان
novels	رمان
romances	رمان
novella	رمان کوتاه
novelistic	وابسته به داستان و رمان
romances	کتاب رمان داستان عاشقانه
romance	کتاب رمان داستان عاشقانه
addersser or or	نامه نویس عریضه نویس
ego loss programming	تنظیم کارهای برنامه نویسی بطوریکه اعتبار موفقیت یاگناه شکست باید بجای یک برنامه نویس میان چندبرنامه نویس تقسیم گردد
subplot	داستان یا موضوع فرعی وتبعی رمان یانمایشنامه
version	نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
versions	نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
The novel depicts life in prerevolutionary Russia.	این رمان زندگی در پیش از انقلاب روسیه را نشان می دهد.
whodunit	فیلم پلیسی رمان پلیسی
whodunits	فیلم پلیسی رمان پلیسی
whodunnits	فیلم پلیسی رمان پلیسی
chirographer	خط نویس
endorser	فهر نویس
endorseer	فهر نویس
emblematist	مثل نویس
fictionist	افسانه نویس
elegist	مرثیه نویس
elegiast	قصیده نویس
elegiast	مرثیه نویس
head liner	سرصفحه نویس
endorser	پشت نویس
epistler	رساله نویس
foul copy	چرک نویس
fabulist	افسانه نویس
gazetteer	مجله نویس
gazetteer	روزنامه نویس
geneologist	شجره نویس
gnomical	کوتاه لب نویس
fabler	افسانه نویس
epistoler	نامه نویس
fictionist	داستان نویس
editorialist	سرمقاله نویس
dramaturge	درام نویس
allegorist	تمثیل نویس
affiant	گواهی نویس
acceptor	قبولی نویس
conveyancer	قباله نویس
programmers	برنامه نویس
anecdotist	حکایت نویس
annalist	تاریخچه نویس
annotator	حاشیه نویس
dialogist	مکالمه نویس
deponent	گواهی نویس
cryptographer	رمز نویس
copyreader	سرمقاله نویس
chronicler	وقایع نویس
programmer	برنامه نویس
calligraphist	خوش نویس
calligrapher	خوش نویس
aphorist	پند نویس
aphorist	موجز نویس
annotator	تفسیر نویس
ballpoint pens	روان نویس ها
ballpoints	روان نویس ها
ball pens	روان نویس ها
ballpens	روان نویس ها
typewritter	ماشین نویس
write once read many	یکبار نویس
songwriter	ترانه نویس
tractarian	مقاله نویس
the psalmist	زبور نویس
tabulator	جدول نویس
paragrapher	عبارت نویس
paper stainer	کتاب نویس
orthographer	درست نویس
natural historian	تاریخ نویس
mythographer	اسطوره نویس
magniloquent	قلنبه نویس
magazinist	مقاله نویس
magazinist	مجله نویس
magazin	مجله نویس
letter writer	کاغذ نویس
letter writer	نامه نویس
lapicide	سنگ نویس
inker	مرکب نویس
odist	قصیده نویس
phonographer	صدا نویس
proforma	پیش نویس
tabulating machine	جدول نویس
story teller	افسانه نویس
stenograph	تند نویس
songwriter	سرود نویس
sign writer	لوحه نویس
sign writer	تابلو نویس
scrabbler	مسوده نویس
scholiast	حاشیه نویس
rough or foul copy	چرک نویس
rewriter	دوباره نویس
proverbialist	مثل نویس
proser	نثر نویس
prosateur	نثر نویس
prosaist	نثر نویس
idyllist	قصیده نویس
lexicographers	لغت نویس
playwright	نمایشنامه نویس
playwrights	پیس نویس
playwrights	نمایشنامه نویس
biographer	تذکره نویس
drafts	چرک نویس
drafts	پیش نویس
biographers	تذکره نویس
polygraph	بسیار نویس
polygraphs	بسیار نویس
satirist	هجو نویس
caption	زیر نویس
captions	زیر نویس
scriptwriters	نمایشنامه نویس
scriptwriter	نمایشنامه نویس
dramatists	نمایشنامه نویس
draftsmen	طرح نویس
lexicographer	لغت نویس
draughtsman	طرح نویس
draughtsmen	طرح نویس
satirists	هجو نویس
typist	ماشین نویس
typists	ماشین نویس
columnist	مقاله نویس
columnists	مقاله نویس
essayist	مقاله نویس
essayists	مقاله نویس
bookmakers	کتاب نویس
bookmaker	کتاب نویس
dramatist	نمایشنامه نویس
minute	پیش نویس
historians	تاریخ نویس
historian	تاریخ نویس
draft	پیش نویس
drafted	چرک نویس
drafted	پیش نویس
draft	چرک نویس
grandiloquent	قلنبه نویس
pamphleteer	رساله نویس
evangelist	انجیل نویس
evangelists	انجیل نویس
playwright	پیس نویس
pamphleteers	رساله نویس
draft	پیش نویس چرکنویس
parts programmer	برنامه نویس اجزاء
draft	پیش نویس قرارداد
maintenance programmer	برنامه نویس پشتیبان
roughs	طرح پیش نویس
verbose	دراز نویس درازگو
maintenance programmer	برنامه نویس نگهداشت
subscript	زیر نویس امضاء
mythologist or ger	اساطیر نویس اساطیردان
mythopoet	شاعر افسانه نویس
fountain pens	قلم خود نویس
drafted	پیش نویس کردن
penny a line	ارزان نویس بی مایه
proforma	پیام پیش نویس
story teller	افسانه گو حکایت نویس
write black engine	موتور سیاه نویس
drafted	پیش نویس طرح
subscriber of shares	پذیره نویس سهام
to make a minute of	پیش نویس کردن
system programmer	برنامه نویس سیستم
drafted	پیش نویس قرارداد
systems progarmmer	برنامه نویس سیستم ها
systems programer	برنامه نویس سیستم
systems programmer	برنامه نویس سیستم
write white engine	موتور سفید نویس
programmer analyst	برنامه نویس / تحلیل گر
draft	پیش نویس طرح
drafts	پیش نویس قرارداد
draft	پیش نویس کردن
relative coding	برنامه نویس نسبی
drafts	پیش نویس کردن
drafts	پیش نویس طرح
drafts	پیش نویس چرکنویس
serialist	داستان نویس سریال
drafted	پیش نویس چرکنویس
accepting bank	بانک قبولی نویس
pressman	مخبرروزنامه مقاله نویس
abstracter	خلاصه نویس دزد
pressmen	مخبرروزنامه مقاله نویس
endorsing	پشت نویس کردن
endorses	پشت نویس کردن
endorsed	پشت نویس کردن
endorse	پشت نویس کردن
minute	پیش نویس کردن
application programmer	برنامه نویس کاربردی
applications programmer	برنامه نویس کاربردی
coder	برنامه نویس رمزگذار
biographer	شرح حال نویس
draft plan	پیش نویس برنامه
draft of a treaty	پیش نویس معاهده
computer programmer	برنامه نویس کامپیوتر
protocols	پیش نویس معاهده
protocols	پیش نویس سند
biographers	شرح حال نویس
sketches	پیش نویس ازمایشی
sketched	پیش نویس ازمایشی
sketch	پیش نویس ازمایشی
holograph	سند دست نویس

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com