English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 106 (6 milliseconds)
English Persian
figurative رمزی کنایهای
Other Matches
authentication code سیستم نشانی رمزی معرفهای رمزی
symbolic کنایهای
symbolically کنایهای
metonymical کنایهای
codress نوعی پیام که کلیه متن ان فقط به رمز ارسال میشود گیرندگان رمزی پیام باادرس رمزی
allegorical کنایهای تمثیلی
ciphers رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
cyphers رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
cipher رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
which transponder علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
coded رمزی
furtive رمزی
mystics رمزی
allusive رمزی
figurative رمزی
allegoric رمزی
occult رمزی
emblematic رمزی
encoded رمزی
allegorical رمزی
cryptically رمزی
cryptic رمزی
mystic رمزی
enigmatical رمزی
emblematical رمزی
backstairs رمزی
runic رمزی
symbolic رمزی
in petto رمزی
symbolically رمزی
monogrammatic رمزی
formal logic منطق رمزی
mystic participation اشتراک رمزی
cryptocorrespondence مکاتبات رمزی
mystic sense معنی رمزی
puzzle lock قفل رمزی
symbolic logic منطق رمزی
encode رمزی کردن
codification رمزی کردن
coded character دخشه رمزی
cryptogram نوشته رمزی
cryptograph نوشته رمزی
occult سری رمزی
encoded رمزی شده
undercover رمزی جاسوس
encodes رمزی کردن
watchwords کلمه رمزی
watchword کلمه رمزی
code words کلمات رمزی
symbolic رمزی اشاری
symbolically رمزی اشاری
formulas قاعده رمزی
code رمزی کردن
esoteric رمزی درونی
mystified رمزی کردن
mystifies رمزی کردن
mystify رمزی کردن
formula قاعده رمزی
code word کلمات رمزی
formulae قاعده رمزی
mystifying رمزی کردن
tokens معجزه علامت رمزی
cryptosecurity حفافت مکاتبات رمزی
cypher حروف یامهر رمزی
token معجزه علامت رمزی
mystically بطور رمزی یا استعماری
cryptocommunication ارتباط ومخابرات رمزی
cryptanalysis کشف نوشته رمزی
coded decimal رقم دهدهی رمزی
phase encoded رمزی شده با فاز
semiotic مکتب علائم رمزی
semeiotic مکتب علائم رمزی
numerology مبحث معانی رمزی اعداد
sigil علامت نجومی علائم رمزی
token کلمه رمزی علامت مشخصه
symbolization استعمال علائم ونشانهای رمزی
tokens کلمه رمزی علامت مشخصه
to crack a code رمزی [گاوصندوق یا رایانه] را شکندن
cryptorelated informations اطلاعات مربوط به مکاتبات رمزی
cryptanalyze نوشته رمزی را کشف کردن
formulation دستور سازی تبدیل به قاعده رمزی
symbolism نمایش بوسیله علائم مکتب رمزی
symbology مبحث مطالعه علائم ونشانههای رمزی
pressmark حروف رمزی مشخصه کتب کتابخانه
cyphers فرمول تبدیل متن به حالت رمزی
ciphers فرمول تبدیل متن به حالت رمزی
cipher فرمول تبدیل متن به حالت رمزی
monitored به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
demodulate از مخابرات رادیویی مطالب رمزی کشف کردن
open code سیستم رمزی که به صورت کشف مخابره میشود
monitor به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
monitors به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
typographies فن بیان وتعریف چیزی بصورت علائم ونشانههای رمزی
repeating key روش رمزی که همراه با تکرار یک کلید رمز میباشد
typography فن بیان وتعریف چیزی بصورت علائم ونشانههای رمزی
signals علامتهای رمزی قراردادی بین اعضای تیم برای مانورهای معین
spelling group حرف رمزی که نماینده یک گروه رمز یا کلمات رمز است
codress procedure روش ذکر گیرندگان به صورت رمزی روش رمز کردن کلیه پیام
cryptoparts بخشهای یک نامه رمز قسمتهای رمزی نامه
wand دستگاه ورودی خواندن برچسبهای رمزی شمش نوری به وسیله حس کردن الگوهای نوری فضاهای تیره و روشن
wands دستگاه ورودی خواندن برچسبهای رمزی شمش نوری به وسیله حس کردن الگوهای نوری فضاهای تیره و روشن
codifying رمزی کردن تدوین کردن
codify رمزی کردن تدوین کردن
codifies رمزی کردن تدوین کردن
spelling table جدول کلمات تهجی رمزی جدول تهجی رمز
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com