Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
metallic paints
رنگهای فلزی
Other Matches
pantone matching system
روش استاندارد تط بیق رنگهای جوهر روی صفحه و خروجی چاپ شده با استفاده از کتاب رنگهای از پیش تعریف شده
ball bearings
چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
ball bearing
چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
transitory shelter
پناهگاه یا سنگر پیش ساخته فلزی سرپناه فلزی
birdcage
چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما
birdcages
چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما
BNC connector
متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
plates
: روکش فلزی کردن ابکاری فلزی کردن
plate
: روکش فلزی کردن ابکاری فلزی کردن
color antagonists
رنگهای متضاد
dye vat
رنگهای خمرهای
fundamental colors
رنگهای اصلی
coal tar dyes
رنگهای قطرانی
spectral colours
رنگهای طیفی
spectral colours
رنگهای طیف
complementary colors
رنگهای مکمل
prisms
رنگهای شوشه
saturated colour
رنگهای روشن
primary colors
رنگهای نخستین
prism
رنگهای شوشه
primary colors
رنگهای اصلی
scumble
رنگهای نقاشی
chromatic colors
رنگهای فامی
primary colours
رنگهای اصلی
hard colors
رنگهای سنگین
variegated colours
رنگهای گوناگون
vat dyes
رنگهای خمرهای
principal colors
رنگهای اصلی
the prismatic colours
رنگهای هفتگانه شوسه
pyronine
رنگهای قلیایی زرد
metamers
رنگهای همسان نما
pastel shades
سایه رنگهای خفیف
ready mixed paints
رنگهای مخلوط اماده
heterochromatic
دارای رنگهای مختلف
homochromatic
دارای رنگهای مشابه
varicolored
دارای رنگهای متغیر
heterochromous
دارای رنگهای گوناگون
varied
دارای رنگهای گوناگون رنگارنگ
sienna
که برای رنگهای روغنی بکارمیرود
pastel
<adj.>
رنگهای خفیف
[با مداد رنگی]
I dislike dull colors .
رنگهای مات را دوست ندارم
spectrum
رنگهای مریی درطیف بین
pavonazzo
مرمری که رنگهای پرطاووسی دارد
blur
مبهم کردن لبه ها و رنگهای یک تصویر
blurs
مبهم کردن لبه ها و رنگهای یک تصویر
kinemacolour
سینماتوگرافی که رنگهای اصلی رانشان دهد
blurring
مبهم کردن لبه ها و رنگهای یک تصویر
blurred
مبهم کردن لبه ها و رنگهای یک تصویر
collages
اختلاط رنگهای مختلف درسطح پرده نقاشی
collage
اختلاط رنگهای مختلف درسطح پرده نقاشی
identities
مجموعه رنگهایی که اولین و آخرین آن رنگهای سیستم هستند
identity
مجموعه رنگهایی که اولین و آخرین آن رنگهای سیستم هستند
cameo
رنگهای مابین قرمز مایل به ابی یاقرمزمایل به زرد
cameos
رنگهای مابین قرمز مایل به ابی یاقرمزمایل به زرد
palettes
مجموعهای از رنگهای قابل دسترس در یک سیستم گرافیکی کامپیوتر
palette
مجموعهای از رنگهای قابل دسترس در یک سیستم گرافیکی کامپیوتر
opah
یکجور ماهی بزرگ خال مخالی در اقیانوس اطلس که رنگهای روشن دارد
lap
ترکیب رنگهای چاپ شده به طوری که هیچ فاصلهای بین آنها نباشد
lapped
ترکیب رنگهای چاپ شده به طوری که هیچ فاصلهای بین آنها نباشد
nitrobenzene
ابگونهای که بوی روغن بادام تلخ میدهدو درساختن رنگهای جوهری بکار میرود
CLUT
جدول شماره ها در ویندوز و برنامههای گرافیکی برای ذخیره سازی محدوده رنگهای یک تصویر
tristimulus values
مقادیر نسبی یه رنگ اصلی که برای ایجاد رنگهای دیگر باهم ترکیب می شوند
kernels
تعداد دستورات ابتدایی لازم برای روشن کردن پیکسهای صفحه به رنگهای مختلف و با سایه .
opalite
ترکیبی که دارای رنگهای مختلف بوده و برای براق کردن نمای اجری بکار میرود
kernel
تعداد دستورات ابتدایی لازم برای روشن کردن پیکسهای صفحه به رنگهای مختلف و با سایه .
bleed
1-خط چاپ که از لبه کاغذی بیرون می زند 2-صفحه تصویر رنگی که بد تنظیم شده باشد و رنگهای پیکسل ها کم رنگ باشند
bleeds
1-خط چاپ که از لبه کاغذی بیرون می زند 2-صفحه تصویر رنگی که بد تنظیم شده باشد و رنگهای پیکسل ها کم رنگ باشند
cladding
اب فلزی
metalloid
فلزی
metal rule
خط کش فلزی
bimetallic
دو فلزی
metallic
فلزی
monometallism
یک فلزی
colours
امکانی در گرافیک یا برنامههای کاربردی DTP که به کاربر امکان میدهد رنگهای خاص با توجه به CMYK و RGB بسازد و سپس ناحیهای را با این رنگ پر کند
colour
امکانی در گرافیک یا برنامههای کاربردی DTP که به کاربر امکان میدهد رنگهای خاص با توجه به CMYK و RGB بسازد و سپس ناحیهای را با این رنگ پر کند
locker
کابینت فلزی
sheet
ورق فلزی
elephant shelter
پناهگاه فلزی
flitter
پولک فلزی
wire mesh
شبکه فلزی
metal rod
میله فلزی
metal ornament
پولک فلزی
thimble
چشمی فلزی
metal lath
شبکه فلزی
cladding
روکش فلزی
stave
نوار فلزی
lockers
کابینت فلزی
metal ware
ضرف فلزی
metal ware
آلات فلزی
bimetalism
سیستم دو فلزی
metal spraying
تزریق فلزی
truss bridge
پل اسکلت فلزی
try square
گونیای فلزی
scaffold
داربست فلزی
scaffolds
داربست فلزی
metal lamp
لامپ فلزی
metal industries
صنایع فلزی
lapping head
سمبه فلزی
ladder scaffold
داربست فلزی
hollow ware
ادوات فلزی
all metal type tube
لامپ فلزی
metal type tube
لامپ فلزی
aneroid
جوسنج فلزی
armature
میله فلزی
marlinspike
پاروی فلزی
carcase
اسکلت فلزی
thimbles
چشمی فلزی
cabled
طناب فلزی
cleat
تسمه فلزی
cable
طناب فلزی
clasped
گره فلزی
gratling
نرده فلزی
hard ware
فروف فلزی
metal coat
روکش فلزی
aneroid barometer
جوسنج فلزی
metallic arc
قوس فلزی
straps
تسمه فلزی
nonmetallic
غیر فلزی
non metallic
غیر فلزی
metal
جسم فلزی
protective plating
حفاظ فلزی
ribbons
نوار فلزی
ribbon
نوار فلزی
sheets
ورق فلزی
sheet piling
سپر فلزی
titanium
عنصر فلزی
clasps
گره فلزی
clasping
گره فلزی
strap
تسمه فلزی
buckles
تسمه فلزی
buckled
تسمه فلزی
pannikin
فنجان فلزی
buckle
تسمه فلزی
metals
فلزی کردن
metals
جسم فلزی
clasp
گره فلزی
metal
فلزی کردن
minted money
پول فلزی
shim
لایی فلزی
bimetallic wire
سیم دو فلزی
galvanised
اب فلزی دادن
metallic filament
افروزه فلزی
galvanises
اب فلزی دادن
metallic electrode
الکترود فلزی
galvanising
اب فلزی دادن
metallic currency
پول فلزی
galvanize
اب فلزی دادن
metallic conduction
رسانش فلزی
galvanizes
اب فلزی دادن
metallic circuit
مدار فلزی
metallic bond
پیوند فلزی
tip staff
عصای سر فلزی
metallic packing
پوشش فلزی
brummagem
مسکوک فلزی
metallic packing
لایی فلزی
metallic luster
جلای فلزی
metallic soap
صابون فلزی
metallizo
فلزی کردن
thimble eye
چشمی فلزی
strategic concentration by rail
نشرمسکوکات فلزی
paint program
نرم افزاری که به کاربر امکان رسم تصاویر روی صفحه نمایش با رنگهای مختلف با روشهای مختلف و جلوههای ویژه را میدهد
hardwareman
فروشنده افزارواسباب فلزی
invar struts
قطعات فلزی ضد انبساط
heavy plate
ورق فلزی سنگین
electrical metallic tubing
لوله برقی فلزی
chock
چشمی فلزی روی پل
dag
نوک فلزی بندکفش
metal foil
ورق نازک فلزی
incandescent metallic oxid cathode
کاتد اکسید فلزی
perforated metal basket
سبد فلزی مشبک
oarlock
جایگاه فلزی پارو
organometallic compound
ترکیب الی فلزی
reverse side of metal work
پشت کار فلزی
spacer disk
استوانه توپر فلزی
strategic concentration by rail
سیستم پولی فلزی
surface plate
تراز فلزی یا اهنی
symmetallism
سیستم دو فلزی مختلط
tin hat
کلاه خود فلزی
accessory shoe
صفحه فلزی ضمائم
Crittal windows
[پنجره لولادار فلزی]
metallography
مطالعه الیاژهای فلزی
metalic arch welding
جوش قوسی فلزی
metal stamping
قالب گیری فلزی
intermetallic compounds
ترکیبات بین فلزی
luggage net
باربند فلزی مشبک
mesh reinforcement
ارماتور مشبک فلزی
reinforced grillage
ارماتور مشبک فلزی
metal cone tube
لامپ مخروطی فلزی
metal cutting saw
اره فلزی
[ابزار]
metal filament
[رشته مارپیچ فلزی]
metal gauze
بافت توری فلزی
metal planting
روکش کاری فلزی
metal sheathing
پوشش کاری فلزی
metal sheathing
روکش کاری فلزی
metal slitting saw
اره قدکن فلزی
aglet
نوک فلزی بندکفش
bimetallic standard
پایه پولی دو فلزی
bemetallic thermometer
گرماسنج زوج فلزی
plate
صفحه فلزی ورقه
plates
صفحه فلزی ورقه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com