Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
ready mixed paints
رنگهای مخلوط اماده
Other Matches
ready reserve
ذخیره اماده ذخایر اماده احتیاط اماده برای بسیج یااستفاده
pantone matching system
روش استاندارد تط بیق رنگهای جوهر روی صفحه و خروجی چاپ شده با استفاده از کتاب رنگهای از پیش تعریف شده
ground readiness
اماده باش در روی زمین اماده بودن هواپیماها درروی باند اماده باش زمینی
admix
مخلوط شدن بهم پیوستن مخلوط کردن امیختن
auto rich
مخلوط غلیظ سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده مخلوط اتوماتیک درکاربوراتور ثابت نگهداشته میشود
supercritical
حالت اماده به انفجار ماده اتمی ترکیب اماده به انفجاراتمی
on guard
اماده توپگیری اماده برای توگیری
ramp alert
اماده باش در سکوی در جا زدن اماده باش 51 دقیقهای
winterize
اماده برای زمستان شدن خود را برای مقابله باسرمای زمستان اماده کردن
primary colors
رنگهای اصلی
saturated colour
رنگهای روشن
coal tar dyes
رنگهای قطرانی
color antagonists
رنگهای متضاد
prism
رنگهای شوشه
complementary colors
رنگهای مکمل
primary colours
رنگهای اصلی
scumble
رنگهای نقاشی
primary colors
رنگهای نخستین
spectral colours
رنگهای طیف
hard colors
رنگهای سنگین
spectral colours
رنگهای طیفی
metallic paints
رنگهای فلزی
prisms
رنگهای شوشه
dye vat
رنگهای خمرهای
principal colors
رنگهای اصلی
fundamental colors
رنگهای اصلی
vat dyes
رنگهای خمرهای
chromatic colors
رنگهای فامی
variegated colours
رنگهای گوناگون
homochromatic
دارای رنگهای مشابه
heterochromatic
دارای رنگهای مختلف
varicolored
دارای رنگهای متغیر
pyronine
رنگهای قلیایی زرد
heterochromous
دارای رنگهای گوناگون
pastel shades
سایه رنگهای خفیف
the prismatic colours
رنگهای هفتگانه شوسه
metamers
رنگهای همسان نما
warning order
دستور اماده باش اعلام اماده باش
sienna
که برای رنگهای روغنی بکارمیرود
pastel
<adj.>
رنگهای خفیف
[با مداد رنگی]
varied
دارای رنگهای گوناگون رنگارنگ
pavonazzo
مرمری که رنگهای پرطاووسی دارد
spectrum
رنگهای مریی درطیف بین
I dislike dull colors .
رنگهای مات را دوست ندارم
blurring
مبهم کردن لبه ها و رنگهای یک تصویر
blurred
مبهم کردن لبه ها و رنگهای یک تصویر
blur
مبهم کردن لبه ها و رنگهای یک تصویر
kinemacolour
سینماتوگرافی که رنگهای اصلی رانشان دهد
blurs
مبهم کردن لبه ها و رنگهای یک تصویر
laager
هلی کوپتر در حال اماده باش جلو هلی کوپتر اماده
collages
اختلاط رنگهای مختلف درسطح پرده نقاشی
collage
اختلاط رنگهای مختلف درسطح پرده نقاشی
palette
مجموعهای از رنگهای قابل دسترس در یک سیستم گرافیکی کامپیوتر
identity
مجموعه رنگهایی که اولین و آخرین آن رنگهای سیستم هستند
identities
مجموعه رنگهایی که اولین و آخرین آن رنگهای سیستم هستند
cameos
رنگهای مابین قرمز مایل به ابی یاقرمزمایل به زرد
cameo
رنگهای مابین قرمز مایل به ابی یاقرمزمایل به زرد
palettes
مجموعهای از رنگهای قابل دسترس در یک سیستم گرافیکی کامپیوتر
alert force
نیروهای اماده باش نیروهای اماده
lap
ترکیب رنگهای چاپ شده به طوری که هیچ فاصلهای بین آنها نباشد
opah
یکجور ماهی بزرگ خال مخالی در اقیانوس اطلس که رنگهای روشن دارد
lapped
ترکیب رنگهای چاپ شده به طوری که هیچ فاصلهای بین آنها نباشد
CLUT
جدول شماره ها در ویندوز و برنامههای گرافیکی برای ذخیره سازی محدوده رنگهای یک تصویر
nitrobenzene
ابگونهای که بوی روغن بادام تلخ میدهدو درساختن رنگهای جوهری بکار میرود
tristimulus values
مقادیر نسبی یه رنگ اصلی که برای ایجاد رنگهای دیگر باهم ترکیب می شوند
kernel
تعداد دستورات ابتدایی لازم برای روشن کردن پیکسهای صفحه به رنگهای مختلف و با سایه .
kernels
تعداد دستورات ابتدایی لازم برای روشن کردن پیکسهای صفحه به رنگهای مختلف و با سایه .
opalite
ترکیبی که دارای رنگهای مختلف بوده و برای براق کردن نمای اجری بکار میرود
eagle flight
نیروی هوا روی در حال اماده باش نیروی هوا روی اماده
bleed
1-خط چاپ که از لبه کاغذی بیرون می زند 2-صفحه تصویر رنگی که بد تنظیم شده باشد و رنگهای پیکسل ها کم رنگ باشند
bleeds
1-خط چاپ که از لبه کاغذی بیرون می زند 2-صفحه تصویر رنگی که بد تنظیم شده باشد و رنگهای پیکسل ها کم رنگ باشند
station time
زمان اماده شدن برای پرواز زمان بارگیری و اماده شدن هواپیما برای پرواز
mixtures
مخلوط
blending
مخلوط
macedoine
مخلوط
mixture
مخلوط
blend
مخلوط
hash
مخلوط
blends
مخلوط
mixer
مخلوط کن
admixtion
مخلوط
mixers
مخلوط کن
mixed
مخلوط
blenders
مخلوط کن
blender
مخلوط کن
blent
مخلوط شد
admixture
مخلوط
compost
مخلوط
composite
مخلوط
confused
مخلوط
anti freeze mixture
مخلوط ضد یخ
confect
مخلوط کردن
porridge
چیز مخلوط
mixes
مخلوط ترکیبی
syncrasy
مخلوط کردن
mixtures
بتن مخلوط کن
mixture
بتن مخلوط کن
mixes
امیزه مخلوط
mix
مخلوط ترکیبی
mix
امیزه مخلوط
cryogen
مخلوط سرمازا
interlard
مخلوط کردن
concrete mix
مخلوط بتن
lean mixture
مخلوط رقیق
azeotropic mixture
مخلوط ازئوتروپ
batch mixer
مخلوط کن ضربهای
ternary mixture
مخلوط سه تایی
admix
مخلوط کردن
blent
مخلوط کرد
terpenoid
مخلوط باترپن
intermeddle
مخلوط کردن
intercarrier buzz
وزوز مخلوط
intercarrier beat
زنه مخلوط
commix
مخلوط کردن
azeotropic mixture
مخلوط همجوش
crab cocktail
مخلوط خرچنگ
mixing
مخلوط کردن
unadulterated
مخلوط نشده
intermingle
با هم مخلوط کردن
duplex pressure proportioner
مخلوط کن دو فشاری
puddles
مخلوط کردن
intermingled
با هم مخلوط کردن
intermingles
با هم مخلوط کردن
intermingling
با هم مخلوط کردن
hot mixer
مخلوط کننده
homogeneous mixture
مخلوط همگن
laudanum
مخلوط افیون
meddles
مخلوط کردن
heterogeneous mixture
مخلوط ناهمگن
meddled
مخلوط کردن
meddle
مخلوط کردن
gas mixture
مخلوط گاز
mingling
مخلوط کردن
mingles
مخلوط کردن
mingled
مخلوط کردن
puddle
مخلوط کردن
solid solution
کریستال مخلوط
blend
مخلوط امیختگی
blend
مخلوط کردن
mixers
مخلوط کننده
mixer
مخلوط کننده
immiscible
مخلوط نشدنی
blends
مخلوط امیختگی
blends
مخلوط کردن
weak mixture
مخلوط ضعیف
mingle
مخلوط کردن
hash
مخلوط کردن
rich mix
مخلوط پر مایه
mixed semiconductor
نیمرسانای مخلوط
mixture control
کنترل مخلوط
powder mixer
گرد مخلوط کن
mixed glue
چسب مخلوط
mixed gas
گاز مخلوط
miscible
مخلوط شدنی
mixed crystal
کریستال مخلوط
staffs
مخلوط سیمان و گچ
staffed
مخلوط سیمان و گچ
staff
مخلوط سیمان و گچ
mixing in place
امیختن در جا مخلوط در جا
melt
مخلوط کردن
mell
مخلوط کردن
proportioner
مخلوط کن شیمیایی
unscourced wool
پشم مخلوط
pug mill
اسیای گل مخلوط کن
melange
مخلوط امیختگی
melts
مخلوط کردن
air alert warning
اعلام اماده باش هوایی اعلام خطر یا اماده باش هوایی
colour
امکانی در گرافیک یا برنامههای کاربردی DTP که به کاربر امکان میدهد رنگهای خاص با توجه به CMYK و RGB بسازد و سپس ناحیهای را با این رنگ پر کند
colours
امکانی در گرافیک یا برنامههای کاربردی DTP که به کاربر امکان میدهد رنگهای خاص با توجه به CMYK و RGB بسازد و سپس ناحیهای را با این رنگ پر کند
complexly
بطور پیچیده یا مخلوط
composite lightweight concrete
بتن سبک مخلوط
shuffles
بهم مخلوط کردن
olio
مخلوط چیزدرهم ریخته
immiscibility
حالت مخلوط نشدنی
shuffle
بهم مخلوط کردن
temper
مخلوط کردن مزاج
tempered
مخلوط کردن مزاج
shuffled
بهم مخلوط کردن
tempers
مخلوط کردن مزاج
modulator
لامپ مخلوط کننده
mixture of tar and bitumen
مخلوط قطران و قیر
commingle
بهم مخلوط کردن
souse
با ترشی مخلوط کردن
hc mixture
مخلوط هیدروکلرید یا گازخفه کن
fuel oil mixture
مخلوط روغن و سوخت
frequency mixer
مخلوط کننده یا میکسرفرکانس
ethylate
بااتیل مخلوط کردن
dry blending
مخلوط سازی خشک
agitation
مخلوط کردن اشفتگی
harshest
مخلوط بتن سفت
harsher
مخلوط بتن سفت
harsh
مخلوط بتن سفت
etherize
بااتر مخلوط کردن
detrital cone
مخلوط افکنه واریزهای
gas air mixture
مخلوط بنزین و هوا
cross loading
مخلوط کردن بارها
mixes
مخلوط کردن ترکیب
mixes
امیختن مخلوط کردن
mix
مخلوط کردن ترکیب
mix
امیختن مخلوط کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com