English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
English Persian
dither رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
dithered رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
dithers رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
Other Matches
triads 1-سه عنصر یا حرف یا بیت 2-شکل سه ضلعی که از نقاط فسفری رنگی قرمز و سبز وآبی در هر پیکسل درصفحه نمایش رنگی RGB تشکیل شده است
triad 1-سه عنصر یا حرف یا بیت 2-شکل سه ضلعی که از نقاط فسفری رنگی قرمز و سبز وآبی در هر پیکسل درصفحه نمایش رنگی RGB تشکیل شده است
colour شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود
colours شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود
bitmap نوشتاری که حروف آن از الگوهایی از پیکسل تشکیل شده است
bleed 1-خط چاپ که از لبه کاغذی بیرون می زند 2-صفحه تصویر رنگی که بد تنظیم شده باشد و رنگهای پیکسل ها کم رنگ باشند
bleeds 1-خط چاپ که از لبه کاغذی بیرون می زند 2-صفحه تصویر رنگی که بد تنظیم شده باشد و رنگهای پیکسل ها کم رنگ باشند
combinational مدار الکترونیکی که از چندین عنصر متصل تشکیل شده است
logical تابعی که از چندین عملگر منط قی مثل AND و OR تشکیل شده است
logic مدار الکترونیکی که از چندین دروازههای منط قی مثل EXOR,OR,AND تشکیل شده
circuits مدار الکترونیکی که از چندین دروازه منط ق تشکیل شده است مثل :Exor , OR , And
circuit مدار الکترونیکی که از چندین دروازه منط ق تشکیل شده است مثل :Exor , OR , And
scrolls متنی که روی صفحه پیکسل به پیکسل ونه خط به خط بالا می رود و حرکت ملایم تری ایجاد میکند
scroll متنی که روی صفحه پیکسل به پیکسل ونه خط به خط بالا می رود و حرکت ملایم تری ایجاد میکند
colour چاپگری که میتواند کپیهای رنگی بگیرد. از قبیل -ink get رنگی -dot maxrix رنگی و -thermal transfer
colours چاپگری که میتواند کپیهای رنگی بگیرد. از قبیل -ink get رنگی -dot maxrix رنگی و -thermal transfer
independent computer manufacturers peripheralequipment سازمانی تشکیل یافته از شرکت هایی که درساخت یک یا چندین وسیله کامپیوتری تخصص دارند
bilinear filtering مرکب با توجه به چهار پیکسل تنظیم شده اطراف هر پیکسل برای بررسی اینکه تغییری در رنگ آنها و جود نداشته باشد
composite circuit مدار الکترونیکی که از چندین مدار و قطعه کوچکتر تشکیل شده است
combinational تابع منط قی که از چندین دروازه منط ق تشکیل شده است
highway خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود
highways خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود
dye sublimation printer چاپگر رنگی باکیفیت بالا که تصاویری با پاشیدن قط عات رنگی روی کاغذ ایحاد میکند
campus environment محل بزرگی که چندین اتصال کاربر با چندین شبکه دارد مثل دانشگاه یا بیمارستان
communication پردازندهای که شامل چندین تابع handshaking وتشخیص خطا برای چندین اتصال بین وسایل است
multivalent دارای چندین قدر چندین بنیانی
polygenetic دارای چندین نیا یا چندین تخم
radar netting تشکیل شبکه اتصالی رادارها تشکیل حلقه زنجیر ازرادارها در یک شبکه
solids رنگی که روی صفحه نمایش نمایش داده میشود یا روی چاپگر رنگی چاپ میشود بدون اینکه ترکیب شود
solid رنگی که روی صفحه نمایش نمایش داده میشود یا روی چاپگر رنگی چاپ میشود بدون اینکه ترکیب شود
demilitarization تشکیل منطقه بی طرف تشکیل منطقه غیر نظامی
pixel پیکسل
sprite یک بلوک از پیکسل ها
resample تغییرتعداد پیکسل ها برای ساخت یک تصویر
attack pattern الگوی تک
dotting فضای بین دو پیکسل مجاور روی صفحه نمایش
dot فضای بین دو پیکسل مجاور روی صفحه نمایش
macro model الگوی کلان
econometric model الگوی اقتصادسنجی
dynamic model الگوی پویا
conjunctive model الگوی عطفی
normative model الگوی هنجاری
pattern of development الگوی توسعه
two sector model الگوی دو بخشی
vintage model الگوی زمانی
purchasing patterns الگوی خرید
economic model الگوی اقتصادی
neoclassical model الگوی نئوکلاسیک
haavelmo model الگوی هاولمو
bit pattern الگوی ذرهای
field template الگوی فیلد
bit pattern الگوی بیتی
probabilistic model الگوی احتمالی
probabilistic model الگوی تصادفی
energy pattern الگوی انرژی
program schema الگوی برنامه
stochastic model الگوی تصادفی
radiation pattern الگوی تابش
molecular model الگوی مولکولی
demand pattern الگوی تقاضا
micro model الگوی خرد
random model الگوی تصادفی
mathematicl model الگوی ریاضی
mathematical model الگوی ریاضی
stenograph الگوی حروف
movement pattern الگوی حرکتی
resolution توانایی نمایش یا تشخیص تعداد زیادی پیکسل در واحد مساحت
resolutions توانایی نمایش یا تشخیص تعداد زیادی پیکسل در واحد مساحت
archetypes طرح یا الگوی اصلی
fundamental motor pattern الگوی بنیادی حرکت
stimulus response model الگوی محرک- پاسخ
micro dynamic model الگوی خرد پویا
planning model الگوی برنامه ریزی
sport skill pattern الگوی مهارت ورزشی
vintage model الگوی مقطع زمانی
developmental motor pattern الگوی حرکت تکوینی
noncompetitive model الگوی غیر رقابتی
space filling molecular model الگوی مولکولی فضا پر کن
scheme الگوی پیش فرض
archetype طرح یا الگوی اصلی
free electron model الگوی الکترون ازاد
s r model الگوی محرک- پاسخ
pattern construction drawing الگوی نقشههای ساختمانی
street gauge الگوی سطح راه
stick and ball model الگوی گلوله و میله
feminiene stereotype الگوی قالبی زنانگی
stencil plate الگوی نقشه برداری
macro dynamic model الگوی کلان پویا
drilling jig الگوی مته کاری
decision model الگوی تصمیم گیری
drill jig الگوی مته کاری
keyboard template الگوی صفحه کلید
balanced growth model الگوی رشد متوازن
BPP تعداد بیتهایی که برای ذخیره سازی رنگ یک پیکسل به کار می رود
stimulus organism response model الگوی محرک- جاندار- پاسخ
s o r model الگوی محرک- جاندار- پاسخ
bitmap تصویری که پیکسل ها با عوض کردن مقدار بیت ذخیره شده تغییر میکند
repeating group الگوی داده مکرردریک رشته بیتی
matrix الگوی نقاط که یک حرف را نشان می دهند
matrixes الگوی نقاط که یک حرف را نشان می دهند
rollover صفحه کلید با بافرکوچک موقت به طوری که میتواند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوندارسال کند
texel مجموعه پیکسل ها که به عنوان واحد مجزا هنگام اعمال یک تط بیق روی شی به کار می روند
brushes وسیلهای در شبکه نرم افزاری نقاشی که پیکسل هایی راروی صفحه رسم میکند
brush وسیلهای در شبکه نرم افزاری نقاشی که پیکسل هایی راروی صفحه رسم میکند
FatBits انتخاب Mac Paint که به کاربر امکان ویرایش تصویر به صورت یک پیکسل درزمان میدهد
alpha channel هشت بیت اول که خصوصیات پیکسل را بیان می کنند و بیتهای آخر رنگ آنرا
resolutions توانایی سیستم نمایش برای کنترل تعداد پیکسل ها در واحد زمان و نه پیکسلهای جداگانه
resolution توانایی سیستم نمایش برای کنترل تعداد پیکسل ها در واحد زمان و نه پیکسلهای جداگانه
extend استانداردهای گرافیک با resolution بالا توسعه نیافته توسط IBM که قادر به نمایش تا X پیکسل است
extending استانداردهای گرافیک با resolution بالا توسعه نیافته توسط IBM که قادر به نمایش تا X پیکسل است
vga پیشرفت سیستم نمایش گرافیکی VGA استاندارد که امکان renolation تا x پیکسل با میلیون ها رنگ میدهد
extends استانداردهای گرافیک با resolution بالا توسعه نیافته توسط IBM که قادر به نمایش تا X پیکسل است
super- پیشرفت در سیستم نمایش گرافیکی استاندارد VGAکه renolution تا x پیکسل با میلیون ها رنگ را ممکن می سازد
all points addressable mode حالت گرافیکی که در آن هر پیکسل جداگانه قابل آدرس دهی است و رنگ و خصوصیات آن تعریف شده اند
grade الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
grades الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
encoding نمایش یک حرف یاعنصر با ترکیب یا الگوی یکتا از بیت ها در یک کلمه
area دستورالعمل پر کردن یک ناحیه از صفحه یا یک الگوی بسته با یک رنگ یا الگو
audio الگوی صوتی دیجیتال که روی دیسک ذخیره شده است
areas دستورالعمل پر کردن یک ناحیه از صفحه یا یک الگوی بسته با یک رنگ یا الگو
dense binary code کدی که تمام حالتهای ممکن الگوی دودوئی در ان بکار برده میشود
mask محل ذخیره سازی در کامپیوتر که حاوی الگوی بیتها به صورت ماسک است
formats فرآیندی که الگوی فیزیکی و ترتیب شیارها و سکتورهای روی دیسک را مشخص میکند
format فرآیندی که الگوی فیزیکی و ترتیب شیارها و سکتورهای روی دیسک را مشخص میکند
masks محل ذخیره سازی در کامپیوتر که حاوی الگوی بیتها به صورت ماسک است
dot آداپتور نمایش که به نرم افزار اجازه کنترل هر پیکسل را میدهد روی صفحه نمایش
dotting آداپتور نمایش که به نرم افزار اجازه کنترل هر پیکسل را میدهد روی صفحه نمایش
resolution تعداد پیکسل هایی که صفحه نمایش یا چاپگر در واحد مساحت می توانند نمایش دهند
resolutions تعداد پیکسل هایی که صفحه نمایش یا چاپگر در واحد مساحت می توانند نمایش دهند
sprayed زایده نگهدارنده پالتهای سوارشده روی ریل بار هواپیما الگوی پخش ترکشها
sprays زایده نگهدارنده پالتهای سوارشده روی ریل بار هواپیما الگوی پخش ترکشها
spraying زایده نگهدارنده پالتهای سوارشده روی ریل بار هواپیما الگوی پخش ترکشها
spray زایده نگهدارنده پالتهای سوارشده روی ریل بار هواپیما الگوی پخش ترکشها
colour شماره بیتهای دادهای که به یک پیکسل نسبت داده می شوند تا رنگ آن را شرح دهند. یک بیت برای دو رنگ
colours شماره بیتهای دادهای که به یک پیکسل نسبت داده می شوند تا رنگ آن را شرح دهند. یک بیت برای دو رنگ
matrix الگوی نقاط که یک حرف را روی صفحه نمایش یا matrix-dot یا چاپگر لیزری نشان میدهد
matrixes الگوی نقاط که یک حرف را روی صفحه نمایش یا matrix-dot یا چاپگر لیزری نشان میدهد
scrolls حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان
scroll حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان
dichromatism دو رنگی
trichromat سه رنگی
pigmental رنگی
dichroism دو رنگی
colored رنگی
coloured رنگی
trichromatism سه رنگی
discoloration بی رنگی
chromaticity رنگی
achromia بی رنگی مو
achromatism بی رنگی
achromatization بی رنگی
achromatisation بی رنگی
achroma بی رنگی مو
trichroism سه رنگی
hued رنگی
achroma بی رنگی
ingrain نخ رنگی
tinct رنگی
chromatic رنگی
coloration رنگی
aliasing لبههای دندانه دار که در امتداد خط وط منحنی دار روی صفحه نمایش کامپیوتر فاهر می شوند که به علت اندازه هر پیکسل است
bandwidth صفحه تصویرهای با resolution بیشتر پیکسل در فضای بیشتری نمایش میدهد و به ورودی سریع و پهنای بلند بیشتر نیاز دارند
lakes لاک رنگی
pencilling مداد رنگی
blacks سیاه رنگی
blackest سیاه رنگی
pencils مداد رنگی
pallor زرد رنگی
colored glass شیشه رنگی
pastel خمیرمواد رنگی
pastel مداد رنگی
coloured cement سیمان رنگی
unifiable قابل هم رنگی
colored pencil مداد رنگی
blacker سیاه رنگی
blacked سیاه رنگی
black سیاه رنگی
lake لاک رنگی
pencil مداد رنگی
stined glass شیشه رنگی
color graphics گرافیک رنگی
pleochroism چند رنگی
polychroism چند رنگی
chromophotograph عکس رنگی
photochrome عکس رنگی
pigmentation رنگی شدن
chromatic aberration خطای رنگی
cingulum خط رنگی ومارپیچ
aquarelle نقاشی اب و رنگی
color camera دوربین رنگی
aqua relle نقاشی اب و رنگی
pigment ماده رنگی
pigments ماده رنگی
color code رمز رنگی
trichromatic theory نظریه سه رنگی
color printer چاپگر رنگی
color television تلویزیون رنگی
color trace recorder رسام رنگی
chroma مشخصههای رنگی
ocellus حلقه رنگی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com