Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
ecru
رنگ کتان شسته نشده
Other Matches
unwashed
شسته نشده
greasy wool
پشم چرب
[پشمی که هنوز شسته نشده و آماده ریسندگی نیست.]
dizen
دسته یا بسته کتان وکنف کتان را اماده کردن
flax
درخت کتان الیاف کتان
hackle
شانه مخصوص شانه کردن لیفهای کتان وابریشم کتان زن
unpremediated
پیش بینی نشده الهام نشده غیر منتظره
uncommitted
غیر متعهد نشده تعهد نشده
undisciplined
تربیت نشده تادیب نشده بی انتظام
unbroke
رام نشده سوقان گیری نشده
unbaoked
سوار نشده رام نشده بی پشتیبان
unresolved
تصمیم نگرفته حل نشده تصفیه نشده
unborn
هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
unpicked
نچیده گزین نشده انتخاب نشده
unobligated
اعتبارتعهد نشده تعهدات پرداخت نشده
crushed gravel
شن شسته
waterworn
اب شسته
cloths
کتان
cloth
کتان
wild flax
کتان
canvases
کتان
linen
کتان
canvas
کتان
flax
کتان
flax comb
کتان کش
bombast
کتان
launders
شسته شدن
neat
شسته و رفته
laundering
شسته شدن
cut and dry
شسته وروفته
cut-and-dried
شسته وروفته
ballast
مصالح شسته
neatest
شسته و رفته
neater
شسته و رفته
cut and dried
شسته وروفته
launder
شسته شدن
laundered
شسته شدن
tub
شسته شدن
tubs
شسته شدن
flax trade
تجارت کتان
cheesecloth
کتان شل باف
linnet
مرغ کتان
linen draper
کتان فروش
asbestus
سنگ کتان
flax comb
شانه کتان
flax seed
تخم کتان
swingle
کتان کوب
hatchel
شانه کتان
flax
پارچه کتان
linen tape
نوار کتان
toadflax
کتان وحشی
lint
لیف کتان
neater
شسته و رفته مرتب
neatest
شسته و رفته مرتب
neat
شسته و رفته مرتب
dodder
کتان صحرایی لرزیدن
dodders
کتان صحرایی لرزیدن
linseed oil
روغن تخم کتان
strick
کتان یاکنف هندی
flaxy
مربوط به یا مثل کتان
linseed
بزرک بذر کتان
toile
پارچه کتان نازک
strick
شاخه درخت کتان
acid leach
کانی شسته شده با اسید
It is a neat tidy job.
کار شسته ورفته ای است
rainwash
شسته شده بوسیله باران
eluvial horizon
طبقه خاک شسته شده
waterworn
شسته شده و صیقلی در اثراب
irredenta
انجام نشده جبران نشده
unasked
خواسته نشده پرسیده نشده
inconsummate
تکمیل نشده انجام نشده
undirected
رهبری نشده راهنمایی نشده
untried
امتحان نشده محاکمه نشده
uncharged
محسوب نشده رسمامتهم نشده
unredeemed
جبران نشده سبک نشده
unset
جایگزین نشده جاانداخته نشده
unsifted
الک نشده رسیدگی نشده
unsought
جستجو نشده کشف نشده
hatchel
کتان پاک کن شانه زدن
flaxy filaments
رشته هایا الیاف کتان
white sale
<idiom>
حراج حوله ،پارچه کتان
tow
پس مانده الیاف کتان یا شاهدانه
tows
پس مانده الیاف کتان یا شاهدانه
dish wash
ابی که دران فرف شسته باشند
dish water
ابی که دران فرف شسته باشند
I want these clothes washed.
من میخواهم این لباس ها شسته شود.
unintended saving
پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
to spin laundry in the washing machine
لباس های شسته شده را در ماشین لباسشویی تند چرخاندن
airing cupboard
قفسه یا کمدی که لباسهای شسته شده را برای خشک شدن در آن قرار میدهند
incomplete
انجام نشده پر نشده
unintended investment
سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
rool crush
اثر تاخوردگی
[فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
calendaring
قرار دادن الیاف کتان یاپارچه در محلول داغ و غلیظ سود برای افزایش مقاومت وشفافیت ان
lanolin
لانولین
[ماده چربی موجود در سطح الیاف پشم که در صورت شسته نشدن حالت انعطاف پذیری و درخشندگی به فرش های پشمی می بخشد.]
washed-out
از کارافتاده شسته شده و ساییده شده
washed out
از کارافتاده شسته شده و ساییده شده
chambray
کتان یا چیت راه راه شطرنجی
hards
پس مانده کتان یاشاهدانه پس مانده
unbowed
خم نشده
uncharged
پر نشده
unbowed
سر کوب نشده
untested
<adj.>
ممیزی نشده
the date was not specified
نشده بود
unbacked
رام نشده
tenantless
اشغال نشده
unaccomplished
انجام نشده
unaccommodated
فراهم نشده
uncircumcised
ختنه نشده
uncleared
ترخیص نشده
unlicked
لیسیده نشده
unsought
کاوش نشده
unchecked
<adj.>
ممیزی نشده
unspotted
ننگین نشده
unnormalized
هنجار نشده
unaudited
<adj.>
ممیزی نشده
unpolished
پرداخت نشده
unpremediated
تصور نشده
unleached
سفید نشده
unevaluated
<adj.>
ممیزی نشده
unexamined
<adj.>
ممیزی نشده
uncoditioned
قطعی نشده
uninspected
<adj.>
ممیزی نشده
undeeded
در سندقید نشده
undefined
تعریف نشده
undirected
هدایت نشده
undisiplined
تربیت نشده
unexploded
منفجر نشده
unissued
<adj.>
توزیع نشده
unverified
<adj.>
بازرسی نشده
unverified
<adj.>
تست نشده
imperforate
منگنه نشده
unverified
<adj.>
بررسی نشده
in quires
صحافی نشده
unverified
<adj.>
امتحان نشده
custom uncleared
ترخیص نشده
unverified
<adj.>
ممیزی نشده
unverified
<adj.>
ارزیابی نشده
in sheets
صحافی نشده
unverified
<adj.>
آزمایش نشده
unissued
<adj.>
منتشر نشده
unaudited
<adj.>
بررسی نشده
non switched line
خط گزینه نشده
roughdry
اطو نشده
intemerate
بی ناموس نشده
unverified
<adj.>
تایید نشده
increate
افریده نشده
inedited
منتشر نشده
inedited
چاپ نشده
inextinct
نیست نشده
unverified
<adj.>
کنترل نشده
innascible
زایده نشده
uncoditioned
شرط نشده
unaudited
<adj.>
بازرسی نشده
uninspected
<adj.>
بررسی نشده
unexamined
<adj.>
بررسی نشده
unevaluated
<adj.>
بررسی نشده
unchecked
<adj.>
بررسی نشده
non-registered
[not registered]
<adj.>
ثبت نشده
untested
<adj.>
بررسی نشده
unaudited
<adj.>
تست نشده
untested
<adj.>
تست نشده
uninspected
<adj.>
تست نشده
unexamined
<adj.>
تست نشده
unevaluated
<adj.>
تست نشده
unchecked
<adj.>
تست نشده
undeterred
<adj.>
منصرف نشده
untested
<adj.>
تایید نشده
unaudited
<adj.>
تایید نشده
unaudited
<adj.>
کنترل نشده
unevaluated
<adj.>
تایید نشده
unevaluated
<adj.>
کنترل نشده
unexamined
<adj.>
کنترل نشده
unchecked
<adj.>
تایید نشده
uninspected
<adj.>
کنترل نشده
untested
<adj.>
کنترل نشده
untested
<adj.>
آزمایش نشده
uninspected
<adj.>
آزمایش نشده
unexamined
<adj.>
آزمایش نشده
uninspected
<adj.>
تایید نشده
unbleached
<adj.>
سفیدگری نشده
undyed
<adj.>
رنگرزی نشده
unaudited
<adj.>
آزمایش نشده
unchecked
<adj.>
آزمایش نشده
unevaluated
<adj.>
آزمایش نشده
unexamined
<adj.>
تایید نشده
untested
<adj.>
ارزیابی نشده
unsocialized
اجتماعی نشده
unstudied
مطالعه نشده
unthickened
تغلیظ نشده
unchecked
<adj.>
کنترل نشده
unworn
کهنه نشده
unworn
استعمال نشده
untested
<adj.>
امتحان نشده
unaudited
<adj.>
ارزیابی نشده
unchecked
<adj.>
ارزیابی نشده
unsight
دیده نشده
unsaturate
اشباع نشده
uninspected
<adj.>
ارزیابی نشده
unsaturated
اشباع نشده
unsaved
پس انداز نشده
unset
ثابت نشده
Recent search history
✘ Close
Contact
 |
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com