Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (10 milliseconds)
English	Persian
choirmaster	رهبر دسته سرایندگان
Other Matches
precentor	رهبر سرایندگان
choirs	دسته سرایندگان
choir	دسته سرایندگان
chorale	دسته سرایندگان مجموعه خوانندگان
head	رهبر یا دسته پیشرو یک ستون
concertmeister	رهبر نوازندگان ویلن ومعاون رهبر ارکست
concertmaster	رهبر نوازندگان ویلن ومعاون رهبر ارکست
precentorship	رهبری سرایندگان
fore	[جایگاه مخصوص روحانیون و سرایندگان در کلیسا]
antiphon	سرودی که بوسیله سرایندگان کلیسا در جواب دستهء دیگرخوانده میشود
premieres	رهبر
premiering	رهبر
premiered	رهبر
premiere	رهبر
skippering	رهبر
fuehrer	رهبر
fuhrer	رهبر
skipper	رهبر
skippered	رهبر
skippers	رهبر
guides	رهبر
guided	رهبر
guide	رهبر
pilots	رهبر
piloted	رهبر
head up <idiom>	رهبر
premiers	رهبر
premier	رهبر
leaderless	بی رهبر
leadden limbs	رهبر
leader	رهبر
leaders	رهبر
pilot	رهبر
steerer	رهبر
maestro	رهبر ارکستر
maestros	رهبر ارکستر
bellwether	رهبر پیشوا
choreographer	رهبر گروهرقص
bandmaster	رهبر ارکستر
headsman	پیشوا رهبر
conductor	رهبر ارکتسر
conductors	رهبر ارکتسر
cheer leader	رهبر تماشاگران
floor leader	رهبر فراکسیونهای مجلس
rectors	رئیس دانشگاه رهبر
cheerleaders	رهبر هورا کشان
rector	رئیس دانشگاه رهبر
cheerleader	رهبر هورا کشان
bigbrother	رهبر درکار یا عقیدهای
swami	رهبر مذهبی هندی
mounting	دسته و پشت بند دسته شمشیر
frontbencher	رهبر گروه پارلمانی حزب
frontbenchers	رهبر گروه پارلمانی حزب
drum majorette	زنی که رهبر طبالان است پیرو موزیک
downbeat	حرکت چوب رهبر ارکست بطرف پایین
nosegay	دسته گل یایک دسته علف
lorgnettes	ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
lorgnette	ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
regiments	دسته دسته کردن
troop	دسته دسته شدن
trooping	دسته دسته شدن
assort	دسته دسته شدن
sects	دسته دسته مذهبی
windrow	دسته دسته کردن
trooped	دسته دسته شدن
sect	دسته دسته مذهبی
group	دسته دسته کردن
sorted	دسته دسته کردن
in detail	مفصلا دسته دسته
regiment	دسته دسته کردن
distribute	دسته دسته کردن
assort	دسته دسته کردن
scores of people	دسته دسته مردم
shoals of people	دسته دسته مردم
classify	دسته دسته کردن
sort	دسته دسته کردن
they came in bands	دسته دسته امدند
sorts	دسته دسته کردن
groups	دسته دسته کردن
streams of people	دسته دسته مردم
coaction	عمل دسته جمعی همکاری دسته جمعی
to form into groups	دسته دسته کردن طبقه بندی کردن
lied	زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lie	زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lies	زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
moslem league	اولین حزب پاکستان که درزمان حیات محمد علی جناح که رهبر ان بود مقتدرترین حزب پاکستان محسوب می شد
bundle	متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundling	متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundles	متمرکز کردن دسته کردن دسته
lead aircraft	هواپیمای نوک یا هواپیمای رهبر هواپیمای هادی در تک هوایی
sections	دسته
section	دسته
category	دسته
tussock	دسته مو
tussocks	دسته مو
shook	دسته
processions	دسته
clans	دسته
procession	دسته
clan	دسته
range	دسته
ranged	دسته
passel	دسته
bunched	دسته
cranking	دسته
bunches	دسته
cranked	دسته
bunching	دسته
crank	دسته
nosegay	دسته گل
ranges	دسته
nib	دسته
skeins	دسته
hilt	دسته
levers	دسته
faggot	دسته
tuft	دسته
tufts	دسته
stems	دسته
parcels	دسته
parcel	دسته
hilts	دسته
skein	دسته
gang	دسته
nibs	دسته
stem	دسته
stemmed	دسته
stemming	دسته
gangs	دسته
ilk	دسته
cliques	دسته
clique	دسته
faggots	دسته
cranks	دسته
pitman	دسته
cluster bombs	دسته
assortment	دسته
A bunch ( bouquet ) of flowers .	دسته گل
cluster bomb	دسته
cluster	دسته
assortments	دسته
handle	دسته
host	دسته
clusters	دسته
hosted	دسته
hosting	دسته
hosts	دسته
teams	دسته
handles	دسته
droves	دسته
wisps	دسته
drove	دسته
work team	دسته
covey	دسته
bunch	دسته
bouquets	دسته گل
bouquet	دسته گل
kind	دسته
kindest	دسته
ringleader	سر دسته
team	دسته
ringleaders	سر دسته
A bouquet (bunch)of flowers.	دسته گه
sheaf	دسته
platoon	دسته
platoons	دسته
bail arm	دسته
wisp	دسته
kinds	دسته
lever	دسته
helms	دسته
lugging	دسته
sets	دسته
set	دسته
handhold	دسته
handgrip	دسته
haft	دسته
corps	دسته
rabble	دسته
gens	دسته
bevy	دسته
bodle	دسته
boodle	دسته
setting up	دسته
ears	دسته
lugged	دسته
lug	دسته
army	دسته
armies	دسته
helve	دسته
ear	دسته
lot	دسته
brigades	دسته
brigade	دسته
classing	دسته
classes	دسته
classed	دسته
class	دسته
detachments	دسته
detachment	دسته

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com