Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English
Persian
mobile
روان سیال
mobiles
روان سیال
Other Matches
fluidal
مانندجسم سیال یامایع وابسته به جسم سیال
compressor pressure ratio
نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
psychologically
از لحاظ روان شناسی ازروی روان شناسی
transport stream
ستون سیال خودروهای حمل و نقل خط سیال خودروهای حمل و نقل
unthickened
سیال
fulidal
سیال
fluids
سیال
fluid
سیال
ideal fluid
سیال ایده ال
working fluid
سیال عامل
mobile
سیال تغییرپذیر
effluents
سیال خروجی
effluent
سیال خروجی
influent
سیال ورودی
intransit stock
اماد سیال
intransit strenth
پرسنل سیال
mobiles
سیال تغییرپذیر
floating
سیال مواج
fluids
جسم سیال
working fluid
سیال متحرک
floating reserve
احتیاط سیال
real fluid
سیال واقعی
superfluid
ابر سیال
perfect fluid
سیال کامل
fluid intelligence
هوش سیال
fluid resistance
مقاومت سیال
electric fluid
سیال برقی
fluid capital
سرمایه سیال
fluid centre
مرکز سیال
fluid
جسم سیال
psychophysics
علم روابط میان روان وتن علم روابط میان روان شناسی وفیزیک
brain storming
سیال سازی ذهن
working lead fluid
سیال متحرک یا عامل
bleeds
فرار کردن یک سیال
bleed
فرار کردن یک سیال
fluid bed polymerization
بسپارش در بستر سیال
fluid bed vulcanization
وولکانش در بستر سیال
visualization
مرئی ساختن سیال
fluidic
وابسته بجسم سیال
fluor
قاعدگی زنان سیال
maintenance float
شارژ انبار سیال
viscous stress
تنش برش سیال
baffled
منحرف کننده جریان سیال
baffles
منحرف کننده جریان سیال
baffling
منحرف کننده جریان سیال
baffle
منحرف کننده جریان سیال
supercritical fluid chromatography
کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی
whirl
چرخش یا دوران جریان سیال
fluid adjustment screw
پیچگوشتی قابل تنظیم سیال
whirling
چرخش یا دوران جریان سیال
whirls
چرخش یا دوران جریان سیال
whirled
چرخش یا دوران جریان سیال
vapor lock
قطع کامل جریان سیال
fluidic
مایع مانند جسم سیال یامایع
floatation
اضافی بودن سطح سیال اماد
vorticity
میزان برداری دوران موضعی سیال
prill
بصورت کپسول دراوردن سیال وجاری ساختن
circulations
حرکت دورانی سیال دراطراف یک جسم یا نقطه
s.f.c
chromatography supercriticalfluid کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی
circulation
حرکت دورانی سیال دراطراف یک جسم یا نقطه
coanda effect
گرایش سیال برای چسبیدن به سطح جامد
vortex flow
جریان سیال با حرکت ترتیبی دورانی و انتقالی
underway
در جریان در راه عملیات لجستیکی سیال دریایی
reynolds stress
تنش برشی در لایه مرزی خطی در سیال نارون
vortex sheet
لایه نازک نامحدود سیال باحرکت حلقوی بینهایت
reynolds number
مهمترین ضریب بدون دیمانسیون در نمایش اشل جریان سیال
supercritical fluid chromatography/mass
spectrometry کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی / طیف بینی جرمی
notches
بریدگیهایی در امتداد جریان سیال روی دماغه یا نوک یک ایرفویل
head pessure
فشار اعمال شده توسط یک سیال به سبب ارتفاع ستون ان
velocity gradiant
میزان تغییر سرعت سیال درواحد مسافت عمود بر خط جریان
hydraulic fluid
سیال ترکم ناپذیری برای انتقال و توزیع نیرو درسیستم
notch
بریدگیهایی در امتداد جریان سیال روی دماغه یا نوک یک ایرفویل
viscosity valve
شیر کنترل در سیستم مایعات که توسط ویسکوزیته سیال فعال میشود
s.f.c/m.s
mass/fluidchromatography spectrometrysupercritical کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی / طیف بینی جرمی
coffins
جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
coffin
جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
reed valve
شیری متشکل از ورقه فولادی نازکی که جریان یکطرفه سیال را سبب میشود
pitot tube
لولهای در مسیر جریان سیال که فشار داخل ان بافشار کل محیط برابر است
cross flow
دو سیال که بصورت عمود برهم جریان دارند و توسط ورقه نازکی از هم عایق شده اند
polar motion
وسیله نشان دادن حرکات قطعات یا مایعات سیال بااستفاده از انرژی مغناطیسی حرکت قطبی
real stagnation point
نقطهای که در ان سیال روی سطح جسم بحالت سکون درامده وازانجا جریان خطی شروع میشود
venturi
کانال یامجرایی برای جریان سیال که در گلوگاه کمترین سطح مقطع را داشته و سپس مجدداافزایش می یابد
mobile warfare
جنگ سیال جنگی که در ان طرفین بامبادله اتش و کاربرد مانورو استفاده از زمین ابتکارعملیات را به دست گرفته وحفظ می نمایند
vortex tube
وسیلهای فاقد هرگونه قطعه متحرک که دران اختلاف فشارسبب ورود جریان سیال ازطریق شکافهای مماسی میگردد
dust bowl
شن روان
running water
اب روان
cursive
روان
flowingly
روان
facile
روان
inviscid
روان
liquidly
روان
psyche
روان
lotic water
اب روان
glibly
روان
profluent
روان
ghosts
روان
fluid
روان
spirit
روان
fluids
روان
handy
روان
handiest
روان
handier
روان
glib
روان
fluent
روان
flowing
روان
spiriting
روان
ghost
روان
liquids
روان
easy
روان
gushing
روان
voluble
روان
slurry
گل روان
easiest
روان
easier
روان
shifting sand
شن روان
liquid
روان
gushingly
بطور روان
psychedelic
روان گردان
palankeen
تخت روان
ballpoint pens
روان نویس ها
ballpens
روان نویس ها
escalator
پله روان
moving staircase
پله روان
electrodynamics
روان برق
ballpoints
روان نویس ها
psychotherapist
روان درمانگر
moving stairway
پله روان
easy style
انشای روان
sleep walker
خوابیده شب روان
ball pens
روان نویس ها
psychologt
روان شناسی
psychometrics
روان سنجی
psychometry
روان سنجی
sedan chaire
تخت روان
psychoneurosis
روان رنجوری
psychoneurotic
روان رنجور
psychophysics
روان- فیزیک
psychophysiology
روان- فیزیولوژی
psychosomatics
روان تنایی
quick gravel
ریگ روان
quick sand
ماسه روان
strecher
تخت روان
smoothe
روان بی تکان
psychography
روان نگاری
psychogenic
روان زاد
psychodynamic
روان پویشی
it rained blood
روان بود
lash vi
روان شدن
let off
روان کردن
liquid bitumen
قیر روان
liquid fire
اتش روان
psychotherapeutic
روان درمانبخش
traumatism
روان زخم
mind body problem
مساله تن و روان
to run off
روان بودن
moving staircase
پله روان
neuroticism
روان رنجورخویی
to let off
روان ساختن
palanquin
تخت روان
psychics
روان شناسی
running sand
ریگ روان
fused
روان شدن
bier
تخت روان
quicksand
ریگ روان
sedans
تخت روان
biers
تخت روان
litter
تخت روان
littered
تخت روان
fuse
روان شدن
psyche
روان روح
psychotic
روان پریش
animus
نرینه روان
lubricants
روان کننده
neurotic
روان رنجور
lubricants
روان سازنده
lubricant
روان کننده
lubricant
روان سازنده
psychosis
روان پریشی
dune
ریگ روان
sedan
تخت روان
littering
تخت روان
pouring
روان ساختن
poured
روان ساختن
pour
روان ساختن
lubricating
روان سازنده
lubricating
روان کردن
lubricates
روان سازنده
lubricates
روان کردن
lubricated
روان سازنده
lubricate
روان سازنده
pours
روان ساختن
stretcher
تخت روان
lubricate
روان کردن
litters
تخت روان
go-carts
تخت روان
go-cart
تخت روان
liquid
روان سلیس
liquids
روان سلیس
learnt
روان کردن
stretchers
تخت روان
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com