Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (12 milliseconds)
English
Persian
hanky-panky
روباه بازی
hanky panky
روباه بازی
Search result with all words
fox
روباه بازی کردن تزویر کردن
foxes
روباه بازی کردن تزویر کردن
foxing
روباه بازی کردن تزویر کردن
Other Matches
earth
حفره زیرزمینی روباه بیرون راندن روباه از سوراخ
earths
حفره زیرزمینی روباه بیرون راندن روباه از سوراخ
shinny
بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
foxtail
دم روباه
foxes
روباه
arctic fox
سگ روباه
fox brush
دم روباه
foxing
روباه
blue fox
سگ روباه
reynard
روباه
fox
روباه
dog fox
روباه
scoria
روباه سربار
kennels
لانه روباه
pits
حفره روباه
yoicks
صید روباه
vulpine
روباه صفت
foxhole
سوراخ روباه
foxier
روباه صفت
pit
حفره روباه
kennel
لانه روباه
vixens
روباه ماده
vixen
روباه ماده
foxy
روباه صفت
foxiest
روباه صفت
How did you make out? Did you succeed or fail?
شیری یا روباه ؟
foxholes
سوراخ روباه
guile
روباه صفتی
fox hole
سنگر حفره روباه
vixenish
شبیه روباه ماده
foxhunt
شکار روباه باتازی
cub hunting
شکار بچه روباه
silver fox
روباه نقره فام
harlequinade
بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
to ride to hounds
با تازی شکار روباه کردن
foxhound
تازی مخصوص شکار روباه
foxhunt
باتازی شکار روباه کردن
foxhounds
تازی مخصوص شکار روباه
master of
سرپرست گروه شکار روباه
to rid to hounds
با تازی شکار روباه کردن
to be like a fox
<idiom>
مثل روباه حیله گر بودن
break cover
خروج روباه یا خرگوش ازپناهگاه
earth stopper
مامور بستن سوراخهای روباه
frame
مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
gamesmanship
مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
cutthroat
بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
misplay
بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
game
وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
brush
دم روباه شکارشده بعنوان نشانه پیروزی
brushes
دم روباه شکارشده بعنوان نشانه پیروزی
tallyho
صدای شکارچی در موقع دیدن روباه
fire fight
ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
kiss in the ring
بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
dib
ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
shinney
بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
to make a trick
با کارت شعبده بازی کردن
[ورق بازی]
inning
گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
fox hunting
شکار روباه بطور گروهی با اسب و تازیها
fox-hunting
شکار روباه بطور گروهی با اسب و تازیها
The fox,being asked who his withness was ,said, my.
<proverb>
به روباه گفتند شاهدت کیست گفت دمم.
mask
کلاه مخصوص شمشیربازی سر روباه شکار شده
masks
کلاه مخصوص شمشیربازی سر روباه شکار شده
harlepuinade
نمایش لال بازی ودلقک بازی
crampet game
بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
charlatanic
امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
view halloo
فریاد شکارچی پس ازمشاهده بیرون جستن روباه از پناهگاه
drag hunt
شکار با تازی در مسیری بابوی مصنوعی روباه بخاطرورزش
foxtail
یکجورعلف که درسران خوشه هایی ماننددم روباه دارد
Foxes when they cannot reach the grapes say they a.
<proverb>
روباه دستش به انگور نمى رسد مى گوید ترش است .
tallyho
فریاد شکارچی هنگام دیدن روباه که از پناهگاه بیرون دویده
Bureaucracy . Red tape .
کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
pteropus
شبپره میوه خور که پوزه اش مانند پوزه روباه است
drag
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drags
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
dragged
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
batting order
ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
round robin (tournament or contest)
<idiom>
بازی که درآن یک بازیکن یا تیم درمقابل یک بازیکن یا تیم بازی کند
billiard point
در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
set the game
افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
set the score
افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
game
بازی
home
بازی
solitaire
تک بازی
falconine
بازی
solitaires
تک بازی
sportiveŠetc
بازی کن
actions
بازی
slackness
بازی
fun
بازی
dibasic
دو بازی
watermanship
اب بازی
action
بازی
clearance
بازی
plain dealing
بازی
openness
بازی
played
بازی
hopscotch
بازی لی لی
basics
بازی
gaming
بازی
homes
بازی
play
بازی
playing
بازی
grey hound
سگ بازی
basic
بازی
patulousness
بازی
plays
بازی
partie
بازی
holdout
خودداری از بازی
skate
بازی تهاجمی
skates
بازی تهاجمی
Frisbees
بازی با فریزبی
skated
بازی تهاجمی
skiing
اسکی بازی
fence
شمشیر بازی
gimmickry
حقه بازی
rugby
بازی رگبی
trickiness
حقه بازی
Frisbee
بازی با فریزبی
trapze
بند بازی
factionalism
فرقه بازی
power game
بازی قدرتی
power games
بازی قدرتی
stanza
بخشی از بازی
tricksy
بازی کن خنده کن خنده و بازی کن
stanzas
بخشی از بازی
fences
شمشیر بازی
doubled up
بازی دوبل
footballers
فوتبال بازی کن
footballer
فوتبال بازی کن
play-acts
بازی کردن
play-acts
تو بازی رفتن
twiddling
بازی کردن
twiddles
بازی کردن
twiddled
بازی کردن
hawking
قوش بازی
swordplay
فن شمشیر بازی
To be acting. To put it on .
رل بازی کردن
sporting
بازی دوست
play-acting
تو بازی رفتن
play-acting
بازی کردن
video game
بازی دیدنی
holdouts
خودداری از بازی
jiggery-pokery
حقه بازی
party politics
حزب بازی
twiddle
بازی کردن
play-act
بازی کردن
video games
بازی دیدنی
play-act
تو بازی رفتن
sharp practice
حقه بازی
play-acted
بازی کردن
play-acted
تو بازی رفتن
tooth clearance
بازی دندانه
double
بازی دوبل
gaming
قمار بازی
war game
بازی جنگ
bandied
چوگان بازی کچ
let us play
بازی کنیم
bandies
چوگان بازی کچ
bandy
چوگان بازی کچ
bonfires
اتش بازی
bonfire
اتش بازی
fireworks
اتش بازی
bandying
چوگان بازی کچ
wordplay
بازی با لغات
monkey business
کچلک بازی
pantomime
لال بازی
hanky-panky
حقه بازی
charade
نوعی بازی
full-time
09 دقیقه بازی
fencing
ششمشیر بازی
speculation
سفته بازی
whoredom
فاحشه بازی
playfully
با خنده و بازی
doubled
بازی دوبل
pantomimes
لال بازی
wargaming
بازی جنگ
chicaneries
حیله بازی
handout
نوبت بازی
handouts
نوبت بازی
polo
چوگان بازی
cog
حقه بازی
cogs
حقه بازی
hustle
بازی هشیارانه
hustled
بازی هشیارانه
hustles
بازی هشیارانه
hustling
بازی هشیارانه
cage
بازی بسکتبال
tricking
شعبده بازی
tricked
شعبده بازی
child's play
بازی کودکان
chicanery
حیله بازی
firework
آتش بازی
paperwork
کاغذ بازی
skating
اسکیت بازی
charlatanry
زبان بازی
playthings
اسباب بازی
golfing
بازی گلف
plaything
اسباب بازی
child's play
بچه بازی
trick
شعبده بازی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com