Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 144 (8 milliseconds)
English
Persian
silver fox
روباه نقره فام
Other Matches
earth
حفره زیرزمینی روباه بیرون راندن روباه از سوراخ
earths
حفره زیرزمینی روباه بیرون راندن روباه از سوراخ
silver
نقره پوش کردن نقره فام شدن
silvers
نقره پوش کردن نقره فام شدن
fox brush
دم روباه
arctic fox
سگ روباه
foxing
روباه
blue fox
سگ روباه
foxtail
دم روباه
dog fox
روباه
reynard
روباه
fox
روباه
foxes
روباه
vulpine
روباه صفت
vixen
روباه ماده
kennel
لانه روباه
hanky-panky
روباه بازی
foxhole
سوراخ روباه
foxholes
سوراخ روباه
foxier
روباه صفت
foxiest
روباه صفت
foxy
روباه صفت
vixens
روباه ماده
hanky panky
روباه بازی
scoria
روباه سربار
yoicks
صید روباه
How did you make out? Did you succeed or fail?
شیری یا روباه ؟
guile
روباه صفتی
pit
حفره روباه
pits
حفره روباه
kennels
لانه روباه
fox hole
سنگر حفره روباه
vixenish
شبیه روباه ماده
cub hunting
شکار بچه روباه
foxhunt
شکار روباه باتازی
argentine
نقره
silver
نقره
silvers
نقره
argentum
نقره
argent
نقره
silver plate
اب نقره
silvering
اب نقره
to be like a fox
<idiom>
مثل روباه حیله گر بودن
master of
سرپرست گروه شکار روباه
break cover
خروج روباه یا خرگوش ازپناهگاه
to rid to hounds
با تازی شکار روباه کردن
to ride to hounds
با تازی شکار روباه کردن
earth stopper
مامور بستن سوراخهای روباه
foxhunt
باتازی شکار روباه کردن
foxhounds
تازی مخصوص شکار روباه
foxhound
تازی مخصوص شکار روباه
impure nitric acid
تیزاب نقره
silveriness
نقره فامی
ingots silver
نقره شمش
silver medal
نشان نقره
silverer
نقره کار
silver vessels
فروف نقره
silver medals
مدال نقره
shiner
پول زر یا نقره
silvern
نقره فام
silver
<adj.>
رنگ نقره ای
silver nitrate
نیترات نقره
silver plate
نقره اندود
silver medals
نشان نقره
silver medal
مدال نقره
silver plate
فرف نقره
silver spoon
قاشق نقره
silver bar
شمش نقره
silver standard
استاندارد نقره
silver foil
ورق نقره
silver extraction
استخراج نقره
hessite
تلورید نقره
flat silver
فروف نقره
silversmiths
نقره کار
argentometer
نقره سنج
argentiferous
نقره دار
argentation
نقره کاری
argentation
اب نقره دادن
argent
پول نقره
silversmiths
نقره ساز
argentometry
نقره سنجی
silvery
نقره فام
electrolytic silver refining
الکترولیز نقره
silverware
فروف نقره
silverware
نقره الات
silversmith
نقره ساز
queen of night
سیم نقره
desilverize
نقره گرفتن از
conductive silver
نقره هادی
argentous
نقره دار
silversmith
نقره کار
brush
دم روباه شکارشده بعنوان نشانه پیروزی
tallyho
صدای شکارچی در موقع دیدن روباه
brushes
دم روباه شکارشده بعنوان نشانه پیروزی
vases
گلدان نقره وغیره
vase
گلدان نقره وغیره
silver standard
واحد پول نقره
bullion
شمش طلا و نقره
masks
کلاه مخصوص شمشیربازی سر روباه شکار شده
fox-hunting
شکار روباه بطور گروهی با اسب و تازیها
mask
کلاه مخصوص شمشیربازی سر روباه شکار شده
The fox,being asked who his withness was ,said, my.
<proverb>
به روباه گفتند شاهدت کیست گفت دمم.
fox hunting
شکار روباه بطور گروهی با اسب و تازیها
silverfish
انواع ماهیان نقره فام
rupee
واحد پول نقره هندوستان
drachma
پول نقره یونان باستان
platinum blonde
دارای موی نقره فام
krone
مسکوک نقره دانمارک و نروژ
groat
سکه نقره چهار پنسی
free silver
مقدار نقره ازاد یک مسکوک
lunar caustic
نیترات نقره بفرمول 3NO Ag
galvanises
با برق اب طلا یا نقره دادن به
galvanised
با برق اب طلا یا نقره دادن به
rupees
واحد پول نقره هندوستان
bonanzas
رگه بزرگ طلا یا نقره
bonanza
رگه بزرگ طلا یا نقره
silvern
دارای صدای نقره سیمین
galvanizes
با برق اب طلا یا نقره دادن به
galvanize
با برق اب طلا یا نقره دادن به
drachmas
پول نقره یونان باستان
galvanising
با برق اب طلا یا نقره دادن به
drachmae
پول نقره یونان باستان
view halloo
فریاد شکارچی پس ازمشاهده بیرون جستن روباه از پناهگاه
drag hunt
شکار با تازی در مسیری بابوی مصنوعی روباه بخاطرورزش
foxtail
یکجورعلف که درسران خوشه هایی ماننددم روباه دارد
thaler
یکنوع سکه بزرگ نقره المانی
plating
اب نقره یااب طلا روکش کاری
Foxes when they cannot reach the grapes say they a.
<proverb>
روباه دستش به انگور نمى رسد مى گوید ترش است .
tallyho
فریاد شکارچی هنگام دیدن روباه که از پناهگاه بیرون دویده
white crappie
ماهی خوراکی نقره فام شمال امریکاcell
sodium
فلز نرم ومومی شکل نقره فام
silver thread
نخ های زربفت یا نقره ای
[این نوع نخ در بعضی قالیچه ها جهت تزئین در بافت فرش بکار می رود.]
pteropus
شبپره میوه خور که پوزه اش مانند پوزه روباه است
drag
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
dragged
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drags
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
gold lace
[braids]
گلابتون
[نخ های تزئینی از طلا یا نقره برای جلوه های ویژه در زمینه قالیچه]
fox
روباه بازی کردن تزویر کردن
foxes
روباه بازی کردن تزویر کردن
foxing
روباه بازی کردن تزویر کردن
silver star
نشان ستاره نقره یا عالیترین نشان خدمتی
metallic thread
نخ زربفت
[اینگونه نخ ها که از تابیده شدن ورقه های نازک طلا، نقره و یا دیگر فلزات بدور نخ تهیه می شوند، جهت تزئین فرش بکار رفته.]
glid
تذهیب کاری
[در زمینه فرش بوسیله نخ طلا، نقره و یا جواهرات. نوعی از این تذهیب کاری به صوفی بافی معروف است.]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com