English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 119 (6 milliseconds)
English Persian
clergyman روحانی
clergymen روحانی
ethereal روحانی
spiritual روحانی
spiritualist روحانی
spiritualists روحانی
herdsman روحانی
herdsmen روحانی
heavenly روحانی
spiritually روحانی
unworldly روحانی
sacred روحانی
anagogic روحانی
etherean روحانی
marabou روحانی
marabout روحانی
unwordly روحانی
unfrocked روحانی
Other Matches
sederunt جلسه روحانیان کلیسا اعضای جلسه روحانی شورای روحانی
pastors پیشوای روحانی
perdition مرگ روحانی
laywoman زن غیر روحانی
hierarch رئیس روحانی
heavenliness روحانی الوهیت
etherealize روحانی کردن
spiritual روحانی معنوی
copartnership ردای روحانی
spirituality عالم روحانی
temporal غیر روحانی
pastor پیشوای روحانی
lays غیر روحانی
spiritualize روحانی کردن
padre پدر روحانی
padres پدر روحانی
lay غیر روحانی
pastorate پیشوایی روحانی
hymn سرود روحانی
hymns سرود روحانی
spirilual nutriment غذای روحانی
residentiary روحانی مقیم
pater پدر روحانی
charisma جذبه روحانی
prelacy حکومت روحانی
secular songs سرودهای غیر روحانی
goddaughter دختر خواندهی روحانی
goddaughters دختر خواندهی روحانی
twice born تولدتازه روحانی یافته
subdeacon معاون گماشته روحانی
spirituous دارای حالت روحانی
laicism غیر روحانی بودن
inquisitional وابسته به دادگاه روحانی
pneumatology مبحث موجودات روحانی
hiearchic وابسته به سران روحانی
gnosticism فلسفه عرفانی یا روحانی
deconsecrate غیر روحانی کردن
secularising غیر روحانی کردن
spiritualization جنبه روحانی دادن به
laymen شخص غیر روحانی
layman شخص غیر روحانی
apostles عالیترین مرجع روحانی
priest روحانی کشیشی کردن
secularised غیر روحانی کردن
secularises غیر روحانی کردن
secularize غیر روحانی کردن
heavens خدا عالم روحانی
heaven خدا عالم روحانی
secularizes غیر روحانی کردن
secularizing غیر روحانی کردن
apostle عالیترین مرجع روحانی
priests روحانی کشیشی کردن
religious تارک دنیا روحانی
raptures وجد روحانی ربایش
raptures شعف وخلسه روحانی
rapture وجد روحانی ربایش
rapture شعف وخلسه روحانی
secularized غیر روحانی کردن
minor order صفوف روحانی پایین درجه
regenerated زندگی تازه و روحانی یافته
unfrock از کسوت روحانی خارج شدن
regenerates زندگی تازه و روحانی یافته
regenerate زندگی تازه و روحانی یافته
regenerating زندگی تازه و روحانی یافته
disfrock ازکسوت روحانی خارج شدن
defrock خلع کسوت روحانی کردن
spiritual غیر مادی بطور روحانی
charism عطیه الهی جذبه روحانی
gnosis دانش رازهای روحانی عرفان
gnostic دارای اسرار روحانی نهانی
reborn تغییر حالت روحانی یافته
laity مردم غیر روحانی ناشی
major seminary دانشکده علوم روحانی جماعت کاتولیک
revest جامه روحانی پوشیدن روکش کردن
despiritualize فاقد خاصیت یا جنبه روحانی کردن
laicize بصورت غیر روحانی یا غیرعلمی در اوردن
hierarchy حکومت ودرجه بندی سران روحانی
officiant کشیش شاغل و مسئول مجلس روحانی
hierarchies حکومت ودرجه بندی سران روحانی
impropriate حرام کردن بدست غیر روحانی دادن
godmother نام گذار بچه مادر خوانده روحانی
godmothers نام گذار بچه مادر خوانده روحانی
primate of all england سراسقف که بزرکترین مقام روحانی انگلیس را داراست
lay deacon شماسی که پیشه غیر روحانی را دنبال میکند
imposition of hands هنگام دادن ماموریت روحانی بکسی یادعا کردن به وی
simony خرید وفروش مناصب روحانی وموقوفات وعواید دینی
hierarchy گروه فرشتگان نه گانه سلسله سران روحانی وشیوخ
hierarchies گروه فرشتگان نه گانه سلسله سران روحانی وشیوخ
procuratrix زنی که در خانقاه راهبات کارهای غیر روحانی رااداره میکند
to take orders منصب روحانیت را گرفتن بیکی از درجات روحانی گماشته شدن
godchildren طفلی که در موقع تعمید به پسر خواندگی روحانی شخص در میاید
godchild طفلی که در موقع تعمید به پسر خواندگی روحانی شخص در میاید
churchwardens هر یک از دو نفر اعضای غیر روحانی که به برخی از امور کلیسا رسیدگی میکنند
churchwarden هر یک از دو نفر اعضای غیر روحانی که به برخی از امور کلیسا رسیدگی میکنند
limitarian کسیکه معتقد است بخش محدودی از مردم گیتی رستگاری روحانی خواهندداشت
presbytery داداگاه روحانی که کشیش وغیر کشیش در ان عضویت دارند
presbyteries داداگاه روحانی که کشیش وغیر کشیش در ان عضویت دارند
totem روح محافظ شخص درخت یا جانوری که سرخ پوستان حفظ وحامی روحانی خود دانسته واز تجاوز بدان یاخوردن گوشت ان خودداری می کردند
totems روح محافظ شخص درخت یا جانوری که سرخ پوستان حفظ وحامی روحانی خود دانسته واز تجاوز بدان یاخوردن گوشت ان خودداری می کردند
psalms سرود روحانی سرود
psalm سرود روحانی سرود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com