Dictiornary-Farsi | روحیه مذهبی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)

English	Persian
spirituality	روحیه مذهبی


Other Matches

demoralizing	از میان بردن حس شهامت و روحیه تخریب روحیه کردن
demoralises	از میان بردن حس شهامت و روحیه تخریب روحیه کردن
demoralized	از میان بردن حس شهامت و روحیه تخریب روحیه کردن
demoralised	از میان بردن حس شهامت و روحیه تخریب روحیه کردن
demoralising	از میان بردن حس شهامت و روحیه تخریب روحیه کردن
demoralizes	از میان بردن حس شهامت و روحیه تخریب روحیه کردن
demoralize	از میان بردن حس شهامت و روحیه تخریب روحیه کردن
concordat	پیمان دولت با جماعت مذهبی پیمان رسمی میان دو فرقه مذهبی
spirit	روحیه
mentality	روحیه
mentalities	روحیه
moral	روحیه
morale	روحیه
gei	روحیه
spiriting	روحیه
spiriting	رمق روحیه
low-spirited	دارای روحیه بد
tucks	نیرو روحیه
tucking	نیرو روحیه
psychs	تضعیف روحیه
psyches	تضعیف روحیه
espirit de corps	روحیه گروهی
esprit	غرور روحیه
psyched	تضعیف روحیه
psych	تضعیف روحیه
high moral	روحیه عالی
low spirited	دارای روحیه بد
tuck	نیرو روحیه
psyching	تضعیف روحیه
recreation	روحیه و رفاه
recreations	روحیه و رفاه
esprit de corps	روحیه قسمتی
spirit	رمق روحیه
party spirit	روحیه تحزب
high moral	روحیه قوی
morale	روحیه جنگجویان
spirit de corps	روحیه قسمتی
demoralization	تضعیف روحیه
flatten	روحیه خودرا باختن
demoralize	تضعیف روحیه کردن
dispirit	دلسردکردن روحیه راباختن
flattens	روحیه خودرا باختن
demoralized	تضعیف روحیه کردن
demoralizes	تضعیف روحیه کردن
brace	تجدید واحیای روحیه
demoralizing	تضعیف روحیه کردن
demoralising	تضعیف روحیه کردن
weak minded	دارای روحیه ضعیف
braced	تجدید واحیای روحیه
morale	روحیه افراد مردم
demoralization	از بین بردن روحیه
demoralization	تخریب روحیه کردن
disspirit	روحیه راتضعیف کردن
public spirited	دارای روحیه اجتماعی
poor spirited	دارای روحیه ضعیف
demoralised	تضعیف روحیه کردن
demoralises	تضعیف روحیه کردن
fey	دارای روحیه خراب واشفته
cows	ترساندن تضعیف روحیه کردن
cow	ترساندن تضعیف روحیه کردن
zeitgeist	روحیه یا طرزفکر یک عصر یادوره
cowed	ترساندن تضعیف روحیه کردن
cowing	ترساندن تضعیف روحیه کردن
bravura	افهار شجاعت و دلاوری روحیه مطمئن وامرانه
welfare funds	اعتبارات رفاهی یا بهزیستی اعتبار مربوط به روحیه ورفاه
churchgoer	مذهبی
churchgoers	مذهبی
religious	مذهبی
churchly	مذهبی
converter	مبلغ مذهبی
pastoral psychiatry	روانپزشکی مذهبی
religious rites	شعائر مذهبی
holy day	تعطیل مذهبی
missioner	مبلغ مذهبی
R.E	تحصیلات مذهبی
neologize	مذهبی بودن
holiday	تعطیل مذهبی
holidays	تعطیل مذهبی
pontifex	شورای مذهبی
religious matters	مسائل مذهبی
religious tenets	عقاید مذهبی
convertor	مبلغ مذهبی
semireligious	نیمه مذهبی
religiosity	تعصب مذهبی
service book	کتب مذهبی
religiose	مذهبی بودن
religionism	غیرت مذهبی
ritual	تشریفات مذهبی
revivals	جنبش مذهبی
revival	جنبش مذهبی
sects	فرقه مذهبی
clergyman	عالم مذهبی
clergymen	عالم مذهبی
missionary	مبلغ مذهبی
missionaries	مبلغ مذهبی
sect	فرقه مذهبی
dogmatism	تعصب مذهبی
devout	مذهبی عابد
tenet	متعقدات مذهبی
guru	معلم مذهبی
gurus	معلم مذهبی
psalm	سرود مذهبی خواندن
hymnbook	کتاب سرود مذهبی
holyday	روز تعطیل مذهبی
wowser	مذهبی و خرده گیر
psalter	سرود مذهبی مزامیر
crusade	جنگ مذهبی نهضت
Mother Superior	رئیس بنیاد مذهبی
Mother Superiors	رئیس بنیاد مذهبی
rectorate	ریاست بنگاه مذهبی
soul music	موسیقی مذهبی سیاهپوستان
ecclesiogenic neurosis	روان رنجوری مذهبی
priggism	تعصب سخت مذهبی
traditor	خائن در امر مذهبی
religious sentiments	احساسات وعقاید مذهبی
taboos	منع یانهی مذهبی
crusading	جنگ مذهبی نهضت
pauli	اصول مذهبی پولس
sacramental	وابسته به مراسم مذهبی
taboo	منع یانهی مذهبی
crusades	جنگ مذهبی نهضت
psalms	سرود مذهبی خواندن
swami	رهبر مذهبی هندی
tabu	منع یانهی مذهبی
crusaded	جنگ مذهبی نهضت
Religious (political) fanaticism	تعصبات مذهبی ( سیاسی )
revivalist	طرفدار احیای مذهبی
cantor	اواز خوان مذهبی
Easter Sepulchre	تشریفات مذهبی تدفین
catechisms	پرسش نامه مذهبی
catechism	تعلیم ودستور مذهبی
catechism	پرسش نامه مذهبی
catechesis	تعالیم مذهبی شفاهی
catechetic	وابسته به تعالیم مذهبی
chaplain activities fund	اعتبار امور مذهبی
dogmatics	مبحث شعائر مذهبی
revivalists	طرفدار احیای مذهبی
revivalism	اصول بیداری مذهبی
synod	مجلس منافره مذهبی
synods	مجلس منافره مذهبی
catechisms	تعلیم ودستور مذهبی
rite	مراسم تشریفات مذهبی
churches	کلیسایی درکلیسامراسم مذهبی بجااوردن
revivalist movement	جنبش اصول بیداری مذهبی
Scientology	ساینتولوژی [یک نوع سیستم مذهبی]
sacrilegious	مربوط به بیحرمتی به شعائر مذهبی
sisterhood	انجمن خیریه مذهبی نسوان
archdiocese	قلمرو مذهبی اسقف اعظم
church	کلیسایی درکلیسامراسم مذهبی بجااوردن
neologian	وابسته به تعلیمات نوین مذهبی
indifferentism	لاقیدی نسبت به مسائل مذهبی
secular	دورهای غیر مذهبی دنیائی
dogmatize	تعصب مذهبی نشان دادن
indoctrinating	تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
menology	سالنمای جشنها وسوگوارهای مذهبی
indoctrinates	تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
indoctrinated	تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
indoctrinate	تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
neologian	متمایل به تعلیمات نوین مذهبی
anagoge	تفسیرروحانی و صوفیانهء مطالب مذهبی
anagogy	تفسیرروحانی و صوفیانهء مطالب مذهبی
vigilantism	پیروی از اصول جمعیتهای مذهبی
jacobin	عضو فرقه مذهبی مخالف دولت
inquisitions	تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
inquisition	تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
character guidance	راهنمایی و مشاوره با افراد سخنرانی مذهبی
interdenominational	وابسته به فرقههای مذهبی و روابط انها با یکدیگر
casuistry	حل مسائل احلاقی ووجدانی با قوانین مذهبی واجتماعی
theocracy	حکومتی که زمامداران اصلی ان پیشوایان مذهبی باشند
vicarage	محل اقامت خلیفه نوعی منصب مذهبی
theocracies	حکومتی که زمامداران اصلی ان پیشوایان مذهبی باشند
gregorian chant	سرود مذهبی ساده کلیسای کاتولیک رومی
vicarages	محل اقامت خلیفه نوعی منصب مذهبی
druze	یکی از فرقههای سیاسی و مذهبی اسلام بلوردان
scholasticism	شیوه تعلیم وفلسفه مذهبی قرون وسطی
simoniac	خرید وفروش کننده مناصب ومشاغل مذهبی
taperer	حامل شمع در مراسم مذهبی باریک کننده
religioner	شخص مذهبی یا دین دار عضو تیرهای از راهبان
exegesis	تفسیرمتون مذهبی از لحاظ ادبی و فقهی و شرعی و قضایی
Carthusian	[مربوط به طبقه مذهبی راهبها که بوسیله برونو تاسیس شد.]
exegeses	تفسیرمتون مذهبی از لحاظ ادبی و فقهی و شرعی و قضایی
superstitious uses	مخارجی که برای امور مذهبی غیرقانونی صرف شود
last rites	مراسم مذهبی که کمی پیش از مرگ انجام میشود
revealed religion	مذهبی که بوسیله پیغمبران بمردم ابلاغ شده باشد
the r.	مذهبی درسده شانزدهم میلادی برای اصطلاح کلیسای رم
shout song	سرودهای مذهبی خیلی بلندسیاه پوستان جنوب امریکا
rigorist	کسیکه در قوانین مذهبی زیادسخت گیری ودقت میکند
rah rah	دارای روحیه دانشجویی شعار دهنده برای دانشکده هورا هورا گفتن
canoness	زنی که درمیان جامعه مذهبی یادانشکدهای با سایراهل ان زندگی کند
pious fraud	حیلهای که به دستاویزمذهبی برای مقاصد پیک مذهبی بکسی بزنند
religionize	دینداری زیاد نشان دادن مذهبی یا مذهب دار کردن
lay rezder	عامی که اجاز دارد نمازیاایین مذهبی دیگر را اداره کند
month's mind	ایین مذهبی بیاد بود کسیکه درگذشته در روز سی ام مردنش
bar mitzvahs	پسریهودی که وارد 31 سالگی شده و باید مراسم مذهبی رابجا اورد
bar mitzvah	پسریهودی که وارد 31 سالگی شده و باید مراسم مذهبی رابجا اورد
neological	ناشی از تجد د مذهبی وابسته به اصول نوین یاواژه سازی در زبان
Jesuit	عضو فرقه مذهبی بنام انجمن عیسی که بوسیله لایولا تاسیس شد
Jesuits	عضو فرقه مذهبی بنام انجمن عیسی که بوسیله لایولا تاسیس شد
voodooism	ایین مذهبی سیاه پوستان افریقایی که شامل طلسم و جادو میباشد جادوگری
deacon	خادم کلیسا که به کشیش یا اسقف کمک میکند سرود مذهبی قرائت کردن