English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 54 (7 milliseconds)
English Persian
riparian رود کناری
Search result with all words
juxtaposition هم کناری
alley منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleys منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleyways منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
bye چیزهای کناری یاثانوی فرعی
byes چیزهای کناری یاثانوی فرعی
sideboard میز پادیواری میز کناری
sideboards میز پادیواری میز کناری
marginal کناری
wide توپ خارج از خط کناری توپ اوت شده پرتاب دورازمیلههای کریکت و دورازدسترس توپزن
wide خط کناری والیبال
wider توپ خارج از خط کناری توپ اوت شده پرتاب دورازمیلههای کریکت و دورازدسترس توپزن
wider خط کناری والیبال
widest توپ خارج از خط کناری توپ اوت شده پرتاب دورازمیلههای کریکت و دورازدسترس توپزن
widest خط کناری والیبال
coastal کناری
gable سه گوشی کنار شیروانی دیوار کناری
gables سه گوشی کنار شیروانی دیوار کناری
abutment پایه کناری پل
abutment کرانپایه پایه کناری
apteral ایوان ستوندار فاقد ستونهای کناری
bystreet خیابان کناری خیابان فرعی
costa خط کناری
edge beam تیر کناری
edge rope طناب کناری
five yard line خط داخلی و موازی خط کناری
frontage road شوسه کناری
frontage road جاده کناری
gusset needles میلهای کناری
head linesman داور خط کناری
lateral support تکیه گاه کناری
limbic کناری
limbic system دستگاه کناری
marginal frequency بسامد کناری
non interference بر کناری
non intervention بر کناری
out of bounds خارج از خط کناری یا پایان یا خط دروازه توپ خارج از میدان واترپولو توپ مرده
outside half هافبک کناری
service road شوسه کناری
service road جاده کناری جاده سرویس
side band باند کناری
side board میز کناری
side lines محوطه بیرون از خط کناری
side reflector پرتوافکن کناری
side reflector منعکس کننده کناری رفلکتور کناری
side weir سرریز کناری
sidepiece قطعه کناری بخش جانبی
sigmatismus lateralis تلفظ کناری حرف " س "
touch line خط کناری زمین
wing halfback هافبکهای کناری
edge finish شیرازه بافی [جهت استحکام تارهای کناری و گاه تزپین نمودن کناره ها با رنگ های متفاوت بصورت ضربدری یا موازی]
minor border حاشیه فرعی [حاشیه کناری] [این طرح بصورت نواری باریک در کنار حاشیه اصلی قرار دارد و تعداد آن بستگی به محل بافت و نوع طرح متفاوت است. معمولا بین دو تا هشت عدد متغیر است.]
building line خط کناری ساختمان
Partial phrase not found.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com