English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 146 (8 milliseconds)
English Persian
live it up <idiom> روز خوبی راداشته باشید
Other Matches
You can rest assured. خاطر جمع باشید (اطمینان خاطر داشته باشید )
hurry up زود باشید
mind your eye ملتفت باشید
look sharp زود باشید
depend upon it خاطر جمع باشید
you may rest assured میتوانید مطمئن باشید
keep your peck up جرات داشته باشید
Please make yourself comfortable. لطفا" راحت باشید
you might have come باید امده باشید
be a man مردانگی داشته باشید
perhaps you have seen it شاید انرادیده باشید
Be of good courage . قوت قلب داشته باشید
he had need remember بایستی بخاطر داشته باشید
god speed you کامیاب شوید موفق باشید
dont care a rap ذرهای باک نداشته باشید
dont care a rap هیچ پروا نداشته باشید
leave me alone کاری بمن نداشته باشید
readying حاضربه تیر حاضر باشید
ready حاضربه تیر حاضر باشید
readies حاضربه تیر حاضر باشید
readied حاضربه تیر حاضر باشید
you have perhaps seen it شاید انرا دیده باشید
look to your manner موافب اطوار خود باشید
on guard اماده برای دفاع باشید
stick to your work بکار خود مشغول باشید
perhaps you have seen it ممکن است انرادیده باشید
Would you wait for me, please? ممکن است لطفا منتظرم باشید؟
mind your p's and qs در گفتار و کردار خود بهوش باشید
you have perhaps seen it ممکن است انرا دیده باشید
Be quiet so as not to wake the others. ساکت باشید تا دیگران را بیدار نکنید.
i give you my world for it قول میدهم اینطور باشد مطمئن باشید
You really ought to take better care of yourself. شما واقعا باید بهترمراقب خودتان باشید.
mix up, caution موافب باشید هواپیماهای دشمن و خودی درگیر شدند
be patient to all men با همه مردم شکیبا باشید نسبت بهمه بردباریاصبورباشید
Would you care for a cup of coffee? آیا دوست دارید یک لیوان قهوه داشته باشید؟
i insist on your being present جدا` عقیده دارم که شما بایدحضور داشته باشید
Please be (feel ) at home . Please make yourself at home . اینجا را منزل خودتان بدانید ( راحت باشید و تعارف نکنید )
salvos در رهگیری هوایی یعنی موافب باشید اماده شلیک هستم
You should always be careful walking alone at night. همیشه موقع پیاده روی تنها در شب باید مراقب باشید.
nicety خوبی
niceness خوبی
Excellencies خوبی
niceties خوبی
agreeableness خوبی
agreeability خوبی
Excellency خوبی
primeness خوبی
goodness خوبی
admirableness خوبی
goodliness خوبی
charmingness خوبی
wellness خوبی
I made a decent profit. سود خوبی بر دم
the work was well paid پول خوبی
graced زیبایی خوبی
our library is well stocked خوبی دارد
a nice guy آدم خوبی
poverty is a good test خوبی است
the watch is warranted خوبی ساعت
a nice guy مرد خوبی
as good as بهمان خوبی
bovarism بوواری خوبی
with the best of them <idiom> به خوبی هرکس
epicurus و خوبی است
fineness لطافت خوبی
good wishes ارزوی خوبی
excellence خوبی تفوق
gracing زیبایی خوبی
graces زیبایی خوبی
lambhood بره خوبی
grace زیبایی خوبی
kick up one's heels <idiom> زمان خوبی داشتن
worse for wear <idiom> نهبه خوبی جدیدتر
feel like a million dollars <idiom> احساس خوبی داشتن
He is a good ( nice ) fellow(guy) اوآدم خوبی است
He pocketed a tidy sum. پول خوبی به جیب زد
out of kilter <idiom> دربالانس خوبی نبودن
have a time <idiom> زمان خوبی داشتن
cash cow <idiom> منبع خوبی از پول
He writes well . he wields a formidable pen . قلم خوبی دارد
what a nice man he is! چه ادم خوبی است !
maintain به خوبی مراقبت شده
Both of us will make a good team. ما دو تا تیم خوبی میسازیم.
maintained به خوبی مراقبت شده
they put up a good fight جنگ خوبی کردند
maintains به خوبی مراقبت شده
It has been a very enjoyable stay. اقامت بسیار خوبی داشتیم.
he has a fine p in the town اوخانه خوبی در شهر دارد
he is a bad husband خانه دار خوبی نیست
have an eye for <idiom> سلیقه خوبی درچیزی داشتن
That was a very good meal. غذای خیلی خوبی بود.
to pocket a tidy sum <idiom> پول خوبی به جیب زدن
Good number ! حقه [نمایش] خوبی بود!
bite the hand that feeds you <idiom> جواب خوبی را با بدی دادن
What find bath. عجب حمام خوبی است
He has a good permanent job. شغل ثابت خوبی دارد
It is avery good ( an original ) idea. فکر بسیار خوبی است
She has been a good wife to him. همسر خوبی برایش بوده
I got good marks in the exams . نمرات خوبی درامتحان آوردم
to set a good example سرمشق خوبی گذاشتن یا شدن
She made a good wife. اوزن خوبی ازآب درآمد
qualities ماهیت چیزی یا میزان خوبی یا بدی آن
He has a poor service record in this company. دراین شرکت بی سابقه خوبی ندارد
paragon مقیاس رفعت و خوبی نمونه کامل
we went for a good round گشت خوبی زده برگشتیم به خانه
paragons مقیاس رفعت و خوبی نمونه کامل
fizzle out <idiom> خراب شدن بعداز شروع خوبی
well handled بطرز خوبی مورد عمل قرارگرفته
get to first base <idiom> موفق بودن ،شروع خوبی راداشتند
quality ماهیت چیزی یا میزان خوبی یا بدی آن
pans در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
pan- در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
pan در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
He has a strong punch. ضرب دست خوبی دارد ( مشت قوی )
He left a great name behid him . نام خوبی از خود بجای گذاشت ( پس از مرگ )
coloury دارای رنگی که نماینده خوبی کالایی است
This is a good residential are ( neighbourhood ) . اینجا محل ( محله ) مسکونی خوبی است
We all think he is very nice. ما همه فکر می کنیم که او [مرد] آدم خوبی است.
organisations روش مرتب کردن چیزی تا به خوبی کار کند
blessing in disguise <idiom> [چیز خوبی که در ظاهری نه چندان خوب قرار دارد]
organizations روش مرتب کردن چیزی تا به خوبی کار کند
organization روش مرتب کردن چیزی تا به خوبی کار کند
Can you watch the dog for us this weekend? آیا شماها می توانید آخر این هفته مواظب این سگ باشید؟
beauty is in the eyes of the beholder <proverb> اگر بر دیده مجنون نشینی به غیر از خوبی لیلی نبینی
optical طرح حرف که توسط خواننده OCR به خوبی قابل خواندن است
graphics UDV مصخصو که تصاویر گرافیکی رنگی و با resolution را به خوبی متن نشان میدهد
standbys منتظر عملیات ماندن منتظر باشید
standby منتظر عملیات ماندن منتظر باشید
dark bulb نوعی لامپ اشعه کاتدی که هنگام خاموش بودن سیاه بنظر می رسد و به تصاویرویدئویی وضوح خوبی میدهد
utilitarianism بر اساس این مکتب معیار سنجش همه چیزحداکثر خوبی و فایده برای حداکثر تعداد اشخاص است
letter quality printing چاپ با چاپگر matrix-dot که نوشتار با کیفیت بهتر دارد به خوبی ماشین تایپ با افزایش فاصله بین نقاط
safe format عملیات فرمت که داده موجود را خراب نمیکند ودرصورتی که یسک اشتباه را فرمت کرده باشید امکان ترمیم داده وجود دارد
aniline رنگ شیمایی آنیلینی که ارزان قیمت بوده ولی ثبات رنگی خوبی ندارد لذا مناسب رنگرزی فرش نیست
the end sanctifies the means خوبی وبدی وسائل رسیدن بمقصودی پس از رسیدن به ان مقصودمعلوم میشود
He's a good director but he doesn't bear [stand] comparison with Hitchcock. او [مرد ] کارگردان خوبی است اما او [مرد] قابل مقایسه با هیچکاک نیست.
He shoots well خوب تیر می اندازد ( تیر انداز خوبی است )
onion skin پوست پیاز [از این رنگینه طبیعی برای تهیه رنگ زرد نخودی استفاده می شود اگرچه ثبات رنگی خوبی ندارد.]
rate ارزیابی میزان خوبی چیزی یا بزرگی چیزی
rates ارزیابی میزان خوبی چیزی یا بزرگی چیزی
the well was a bad producer ان چاه یک چاه نفت خیز خوبی نبود
Energy Star استانداردی در صفحه نمایش کامپیوتر یا سایر وسایل الکتریکی برای اینکه بگوید محصول به خوبی طراحی شده است و الکتریسیته را هدر نمیدهد
Farahan فراهان [این ناحیه در استان مرکزی با بافت های هراتی، میناخانی و گل حنائی در قرن نوزدهم میلادی بازار جهانی خوبی داشته و شاخص آن استفاده از پودهای آبی و صورتی بوده است.]
dead wool پشم مرده [که از بدن حیوان مرده یا ذبح شده توسط مواد شیمیایی جدا شده و خاصیت رنگ پذیری خوبی ندارد.]
She is not well disposed towards me . She is not on particularly . fricndly terms with me . با من میانه یی ( میانه خوبی ؟ میانه چندانی ) ندارد
direct dyes رنگینه های مستقیم [که بدون نیاز به دندانه بصورت مستقیم با آب و الیاف پنبه، ابریشم و پشم ترکیب داده شده و رنگ های روشن و براقی را بوجود می آورد ولی در عین حال در برابر شستشو، پایداری خوبی ندارد.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com