English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
front lighting روشنایی جلو ساختمان
Other Matches
it is insensitive to light روشنایی را حس نمیکند نسبت به روشنایی حساس نیست
iceblink روشنایی که ازبازتاب روشنایی یخ در افق پیدا میشود
building system اصول ساختمان طرز ساختمان نظم و ترتیب ساختمان
outline assembly drawing نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
angle-post [تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
building material dealer فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
gigantic building ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ
dependency [قسمتی از ساختمان های جدا از ساختمان اصلی]
building enterprise مقاطعه کاری ساختمان پیمانکاری ساختمان
coach-house ساختمان خدمه [در کنار ساختمان اصلی]
civil engineering contractor مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
enterprise network شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
block structure ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
rotonda ساختمان مدور ساختمان گنبددار
double shell constraction ساختمان دو جداره ساختمان دو غلافی
rotunda ساختمان مدور ساختمان گنبددار
foundation soil شالوده ساختمان فونداسیون ساختمان
rotundas ساختمان مدور ساختمان گنبددار
constructional feature ترکیب ساختمان کیفیت ساختمان
overbuild زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
base shear نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
coordinated illumination روشنایی هم اهنگ شده طرح روشنایی هم اهنگ شده
formula مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
luminouity روشنایی
peeping روشنایی کم
luminance روشنایی
electric lighting روشنایی
clearness روشنایی
illumination روشنایی
luminosity روشنایی
light روشنایی
peep روشنایی کم
peeped روشنایی کم
peeps روشنایی کم
lighted روشنایی
lightest روشنایی
lightness روشنایی
rushlight روشنایی کم
illuminations روشنایی
lighting روشنایی
night light روشنایی شب
lighting mains خط روشنایی اصلی
lighting line سیم روشنایی
continuous illumination روشنایی مداوم
lighting outlet خروجی روشنایی
ligting conditions نسبتهای روشنایی
optics علم روشنایی
ceiling light روشنایی سقفی
lighting plant تاسیسات روشنایی
lighting source منبع روشنایی
lighting feeder تهیه روشنایی
constant luminance روشنایی ثابت
lighting unit واحد روشنایی
lighting scheme ترتیب روشنایی
lighting switch کلید روشنایی
lighting set دستگاه روشنایی
candlelight روشنایی شمع
lighting transformer مبدل روشنایی
luminance decay کم شدن روشنایی
brightness control پیچ روشنایی
street lighting روشنایی خیابان
lux meter روشنایی سنج
illumination شدت روشنایی
illuminations شدت روشنایی
luminous power قوه روشنایی
search light illumination روشنایی با نورافکن
room lighting روشنایی اطاق
luminosity بازده روشنایی
asterism روشنایی و نور
glimmering روشنایی ضعیف
glimmerings روشنایی ضعیف
artifical light روشنایی مصنوعی
photometer روشنایی سنج
photology دانش روشنایی
brightness signal پیام روشنایی
luminous intensity شدت روشنایی
luminous efficiency ضریب روشنایی
luminous efficiency راندمان روشنایی
luminous flux شاره روشنایی
glimmer روشنایی ضعیف
glimmered روشنایی ضعیف
glimmers روشنایی ضعیف
loom هاله روشنایی
loomed هاله روشنایی
looming هاله روشنایی
looms هاله روشنایی
luminous flux شار روشنایی
luminous flux فلوی روشنایی
sustained illumination روشنایی پایدار
sustained illumination روشنایی مداوم
phot واحد روشنایی
emergency lighting روشنایی اضطراری
illuminator دستگاه روشنایی
direct lighting روشنایی مستقیم
light adaptation انطباق با روشنایی
light brightness control کنترل روشنایی
lighting control کنترل روشنایی
illumination method سبک روشنایی
illumination method روش روشنایی
incandescence روشنایی سیمابی
illumination change تعویض روشنایی
glared روشنایی زننده
glares روشنایی زننده
light conditions نسبتهای روشنایی
light control کنترل روشنایی
image brightness روشنایی تصویر
earth light روشنایی خاکستری
intensity of illumination شدت روشنایی
fluorescent light روشنایی فلورسنت
lambert واحد روشنایی
luminance channel کانال روشنایی
intensity level سطح روشنایی
full beam spread باندکامل روشنایی
electric light روشنایی برقی
earth shine روشنایی خاکستری
gaslight روشنایی گاز
indirect lighting روشنایی غیرمستقیم
illuminator وسیله روشنایی
incandescent lamp لامپ روشنایی
decorative ligthing روشنایی تزیینی
light fluctuation نوسان روشنایی
glare روشنایی زننده
illuminating engineering مهندسی روشنایی
lighting battery باتری روشنایی
lighting engineering مهندسی روشنایی
illuminating device تجهیزات روشنایی
flashes روشنایی مختصر
country life زندگی روشنایی
illuminance شدت روشنایی
illuminating aperture روزنه روشنایی
lighting effect اثر روشنایی
lighting engineering تکنیک روشنایی
illumniation aperture روزنه روشنایی
illuminating beam پرتو روشنایی
flashed روشنایی مختصر
illuminating engineering تکنیک روشنایی
illuminating fixture لوازم روشنایی
light meter روشنایی سنج
light point منبع روشنایی
illuminating gas گاز روشنایی
illuminating system سیستم روشنایی
phosphorescence روشنایی شب تابی
flash روشنایی مختصر
light gap فاصله روشنایی
ray روشنایی تشعشع
gas lights نور یا روشنایی گازی
photothermic مربوط به گرماو روشنایی
r y signal پیام روشنایی ار ایگرگ
it is pervious to light روشنایی ازان می گذرد
illumination plan طرح روشنایی منطقه
at first light در اولین روشنایی روز
illumination photometer شدت روشنایی سنج
lighting point محل یا نقطه روشنایی
sensitive to light حساس نسبت به روشنایی
gas light نور یا روشنایی گازی
zodiacal light روشنایی صبح کاذب
b y signal b y پیام روشنایی ب- ایگرگ
over expose زیاد روشنایی دادن
photomrtry سنجش شدت روشنایی
g y signal پیام روشنایی جی ایگرگ
to i. light from anything گذر کردن روشنایی
train lighting battery باتری روشنایی ترن
lighting cable کابل نور روشنایی
lucifugous گریزان از روشنایی روز
lighting equipments الات و ادوات روشنایی
lighting سیستم روشنایی ماشین
lambent دارای روشنایی ملایم
neon شبیه روشنایی نئون
lighting hours زمان روشنایی یا سوختن
beneficial occupancy اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
light is necessary to life روشنایی لازمه زندگی است
photodynamics اثر روشنایی در جنبش گیاهان
ligting conditions شرایط روشنایی نسبتهای نور
photorealistic که کیفیت و روشنایی عکس را دارد
continuous illumination روشنایی پایدار منطقه رزم
photothropism جنبش در تحت تاثیر روشنایی
photodynamic اثر روشنایی در جنبش گیاهان
paraselene روشنایی اطراف هاله ماه
will o the wisp روشنایی کاذب درباغ سبز
intensity amplifier تقویت کننده شدت روشنایی
lambency ملایمت در گفتگو روشنایی ملایم
will o the wisp روشنایی مردابی فانوس شیطان
photogenic ایجاد شده در اثرنور و روشنایی
illumination روشن کردن منطقه روشنایی
illuminations روشن کردن منطقه روشنایی
friars lantern روشنایی شبانه بر روی باطلاق
construction batalion گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
lumen واحد فلوی روشنایی درسیستم متریک
nit واحد غیرمتداول روشنایی درسیستم متریک
phototherapy معالجه ناخوشیهای پوست بوسیله روشنایی
nits واحد غیرمتداول روشنایی درسیستم متریک
light is necessary to life روشنایی برای زندگی لازم است
icebink روشنایی که دراثرانعکاس نور یخ درافق پیدامیشود
phot واحد شدت روشنایی در سیستم غیرمتریک
photoconductive مادهای که مقاومت الکتریکی ان با شدت روشنایی تغییرمیکند
sidelight اطلاعات ضمنی وفرعی روشنایی غیر مستقیم
sidelights اطلاعات ضمنی وفرعی روشنایی غیر مستقیم
photoglyph صفخهای که دراثر روشنایی حکاکی شده باشد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com