Dictiornary-Farsi | روشنایی لازمه زندگی است | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
light is necessary to life	روشنایی لازمه زندگی است


Other Matches

country life	زندگی روشنایی
light is necessary to life	روشنایی برای زندگی لازم است
iceblink	روشنایی که ازبازتاب روشنایی یخ در افق پیدا میشود
it is insensitive to light	روشنایی را حس نمیکند نسبت به روشنایی حساس نیست
postulate	لازمه
postulates	لازمه
postulated	لازمه
requirement	لازمه
preequisite	لازمه
postulating	لازمه
requisite	لازمه احتیاج
material to happiness	لازمه خوشی
prerequisites	پیش بایست لازمه
qualified	واجد شرایط لازمه
prerequisite	پیش بایست لازمه
prerequisite	شرط قبلی لازمه امری
prerequisites	شرط قبلی لازمه امری
circumstantiate	امارات لازمه را تهیه کردن
it is impossible to live there	نمیشود در انجا زندگی کرد زندگی
duplication check	بررسی ای که لازمه اش یکسان بودن نتایج دو اجرای مستقل یک عملیات میباشد
Life is ten percent what happens to you and ninety percent how you respond to it.	ده درصد از زندگی، اتفاقاتی است که برایتان می افتد و نود درصد باقی مانده زندگی واکنش شما به این اتفاقات است.
logistics	شعبهای از فنون نظامی که درباره فن لشکرکشی و وسائط نقلیه وتهیه اردوگاه واذوقه ومهمات لازمه درطی لشکرکشی بحث میکند
lead a dog's life <idiom>	زندگی سخت داشتن ،زندگی سگی داشتن
coordinated illumination	روشنایی هم اهنگ شده طرح روشنایی هم اهنگ شده
clearness	روشنایی
lighted	روشنایی
light	روشنایی
electric lighting	روشنایی
lightness	روشنایی
lighting	روشنایی
luminance	روشنایی
luminouity	روشنایی
lightest	روشنایی
illuminations	روشنایی
night light	روشنایی شب
peep	روشنایی کم
peeped	روشنایی کم
peeping	روشنایی کم
peeps	روشنایی کم
luminosity	روشنایی
illumination	روشنایی
rushlight	روشنایی کم
lighting transformer	مبدل روشنایی
lighting unit	واحد روشنایی
room lighting	روشنایی اطاق
photometer	روشنایی سنج
artifical light	روشنایی مصنوعی
lighting switch	کلید روشنایی
luminous efficiency	ضریب روشنایی
lighting source	منبع روشنایی
lighting set	دستگاه روشنایی
lighting scheme	ترتیب روشنایی
brightness control	پیچ روشنایی
ligting conditions	نسبتهای روشنایی
photology	دانش روشنایی
asterism	روشنایی و نور
glimmerings	روشنایی ضعیف
luminous flux	شاره روشنایی
luminous efficiency	راندمان روشنایی
glimmering	روشنایی ضعیف
luminous intensity	شدت روشنایی
luminous flux	شار روشنایی
luminance decay	کم شدن روشنایی
luminance channel	کانال روشنایی
lux meter	روشنایی سنج
luminosity	بازده روشنایی
luminous power	قوه روشنایی
image brightness	روشنایی تصویر
luminous flux	فلوی روشنایی
brightness signal	پیام روشنایی
illuminator	وسیله روشنایی
illuminance	شدت روشنایی
incandescent lamp	لامپ روشنایی
indirect lighting	روشنایی غیرمستقیم
intensity level	سطح روشنایی
intensity of illumination	شدت روشنایی
lambert	واحد روشنایی
gaslight	روشنایی گاز
full beam spread	باندکامل روشنایی
fluorescent light	روشنایی فلورسنت
illuminating aperture	روزنه روشنایی
illumniation aperture	روزنه روشنایی
illuminating beam	پرتو روشنایی
illuminator	دستگاه روشنایی
illumination method	سبک روشنایی
illumination method	روش روشنایی
illumination change	تعویض روشنایی
illuminating system	سیستم روشنایی
illuminating gas	گاز روشنایی
illuminating fixture	لوازم روشنایی
illuminating engineering	تکنیک روشنایی
illuminating engineering	مهندسی روشنایی
illuminating device	تجهیزات روشنایی
phot	واحد روشنایی
light adaptation	انطباق با روشنایی
lighting control	کنترل روشنایی
lighting effect	اثر روشنایی
lighting engineering	تکنیک روشنایی
lighting engineering	مهندسی روشنایی
continuous illumination	روشنایی مداوم
constant luminance	روشنایی ثابت
lighting feeder	تهیه روشنایی
lighting line	سیم روشنایی
lighting mains	خط روشنایی اصلی
ceiling light	روشنایی سقفی
lighting outlet	خروجی روشنایی
lighting battery	باتری روشنایی
decorative ligthing	روشنایی تزیینی
direct lighting	روشنایی مستقیم
light conditions	نسبتهای روشنایی
light control	کنترل روشنایی
light fluctuation	نوسان روشنایی
light gap	فاصله روشنایی
emergency lighting	روشنایی اضطراری
electric light	روشنایی برقی
light meter	روشنایی سنج
earth shine	روشنایی خاکستری
earth light	روشنایی خاکستری
light point	منبع روشنایی
lighting plant	تاسیسات روشنایی
loomed	هاله روشنایی
flashed	روشنایی مختصر
search light illumination	روشنایی با نورافکن
flashes	روشنایی مختصر
candlelight	روشنایی شمع
optics	علم روشنایی
light brightness control	کنترل روشنایی
looms	هاله روشنایی
sustained illumination	روشنایی پایدار
sustained illumination	روشنایی مداوم
street lighting	روشنایی خیابان
glimmer	روشنایی ضعیف
glimmered	روشنایی ضعیف
glimmers	روشنایی ضعیف
loom	هاله روشنایی
flash	روشنایی مختصر
phosphorescence	روشنایی شب تابی
ray	روشنایی تشعشع
illumination	شدت روشنایی
illuminations	شدت روشنایی
incandescence	روشنایی سیمابی
glared	روشنایی زننده
glare	روشنایی زننده
looming	هاله روشنایی
glares	روشنایی زننده
lambent	دارای روشنایی ملایم
it is pervious to light	روشنایی ازان می گذرد
illumination plan	طرح روشنایی منطقه
illumination photometer	شدت روشنایی سنج
neon	شبیه روشنایی نئون
train lighting battery	باتری روشنایی ترن
g y signal	پیام روشنایی جی ایگرگ
lighting cable	کابل نور روشنایی
lighting	سیستم روشنایی ماشین
lighting hours	زمان روشنایی یا سوختن
front lighting	روشنایی جلو ساختمان
lighting point	محل یا نقطه روشنایی
lighting equipments	الات و ادوات روشنایی
zodiacal light	روشنایی صبح کاذب
b y signal b y	پیام روشنایی ب- ایگرگ
at first light	در اولین روشنایی روز
lucifugous	گریزان از روشنایی روز
to i. light from anything	گذر کردن روشنایی
gas light	نور یا روشنایی گازی
over expose	زیاد روشنایی دادن
gas lights	نور یا روشنایی گازی
sensitive to light	حساس نسبت به روشنایی
photomrtry	سنجش شدت روشنایی
photothermic	مربوط به گرماو روشنایی
r y signal	پیام روشنایی ار ایگرگ
continuous illumination	روشنایی پایدار منطقه رزم
photothropism	جنبش در تحت تاثیر روشنایی
photorealistic	که کیفیت و روشنایی عکس را دارد
illumination	روشن کردن منطقه روشنایی
photodynamics	اثر روشنایی در جنبش گیاهان
will o the wisp	روشنایی مردابی فانوس شیطان
intensity amplifier	تقویت کننده شدت روشنایی
photogenic	ایجاد شده در اثرنور و روشنایی
friars lantern	روشنایی شبانه بر روی باطلاق
paraselene	روشنایی اطراف هاله ماه
ligting conditions	شرایط روشنایی نسبتهای نور
lambency	ملایمت در گفتگو روشنایی ملایم
photodynamic	اثر روشنایی در جنبش گیاهان
illuminations	روشن کردن منطقه روشنایی
will o the wisp	روشنایی کاذب درباغ سبز
phototherapy	معالجه ناخوشیهای پوست بوسیله روشنایی
phot	واحد شدت روشنایی در سیستم غیرمتریک
nits	واحد غیرمتداول روشنایی درسیستم متریک
lumen	واحد فلوی روشنایی درسیستم متریک
nit	واحد غیرمتداول روشنایی درسیستم متریک
icebink	روشنایی که دراثرانعکاس نور یخ درافق پیدامیشود
flares	روشنایی خیره کننده و نامنظم زبانه کشی
photoconductive	مادهای که مقاومت الکتریکی ان با شدت روشنایی تغییرمیکند
sidelight	اطلاعات ضمنی وفرعی روشنایی غیر مستقیم
electroluminescing	که نور را طبق روشنایی الکترونیکی انتشار میدهد
electroluminescent	قابل انتشار نور طبق روشنایی الکترونیکی
flare	روشنایی خیره کننده و نامنظم زبانه کشی
photoglyph	صفخهای که دراثر روشنایی حکاکی شده باشد
photosynthesis	ایجاد وتشکیل موادالی در گیاهان بکمک روشنایی
sidelights	اطلاعات ضمنی وفرعی روشنایی غیر مستقیم