English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (4 milliseconds)
English Persian
egghead روشنفکر دارای افکار بلند
eggheads روشنفکر دارای افکار بلند
Other Matches
to think aloud افکار خود را [بلند] گفتن
to think out loud افکار خود را [بلند] گفتن
strong minded دارای افکار مردانه
monofilament الیاف تک رشته بلند [این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
stentorophonic دارای صدای بلند
ladder back دارای پشتی بلند
highbrow دارای ابرو وپیشانی بلند
undulant دارای عوارض پست و بلند
high mind با مناعت دارای احساسات بلند
loudmouthed وراج دارای صدای بلند
asbestos سنگ معدنی دارای رشتههای بلند
overmasted دارای دیرکهای زیاد بلند یاسنگین
high grown دارای سبزیکای یا درخت کاری بلند
abiston سنگ معدنی دارای رشتههای بلند
longhair علاقمندی غیر عقلانی دارای موی بلند
long haired علاقمندی غیر عقلانی دارای موی بلند
shaggy ugs فرش های با پرز بلند [این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
english setter نوعی سگ انگلیسی که دارای پشم بلند ونرم سفیدرنگ یارنگین میباشد
dactyl کلمهای دارای سه هجا که هجای اول بلند و دو هجای بعدی ان کوتاه باشد
open minded روشنفکر
broadminded روشنفکر
liberal روشنفکر
liberals روشنفکر
highbrow روشنفکر
liberalised روشنفکر کردن
liberalises روشنفکر کردن
intellectual خردمند روشنفکر
liberalize روشنفکر کردن
intellectual ذهنی روشنفکر
intellectuals خردمند روشنفکر
liberalized روشنفکر کردن
liberalizes روشنفکر کردن
liberalizing روشنفکر کردن
liberalising روشنفکر کردن
intellectuals ذهنی روشنفکر
brain worker کارگر ذهنی روشنفکر
intelligentsia اشخاص با هوش و خردمند طبقه روشنفکر
clackvalve دریچه لولاداروسفت که چون بلند کنندباصدای بلند بجای خودمیافتد
touting بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touted بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
tout بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touts بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
corn-effect ذرتی شدن فرش که در اثر پرداخت یا قیچی کردن نامناسب بوجود می آید و پرزهای فرش همگی دارای یک ارتفاع نبوده و ظاهر پرز فرش بلند و کوتاه می شود
dirndl نوعی دامن بلند با کمر بلند
breast افکار
breasts افکار
public opinion افکار عمومی
concept زاییده افکار
conception زاییده افکار
good deeds افکار نیکو
train of thought رشته افکار
daydreams افکار پوچ
idea زاییده افکار
daydream افکار پوچ
brainchild زاییده افکار
thoughts افکار خیال
thought افکار خیال
internal conception زاییده افکار
daydreamed افکار پوچ
daydreaming افکار پوچ
ideas if reference افکار عطفی
musing غرق در افکار
mind readers کاشف افکار دیگران
mind reader کاشف افکار دیگران
cardinal sin عملمغایر با افکار عمومی
parochialism محدودیت در افکار وعقایدمحلی
In deference to public opinion. به احترام افکار عمومی
vox populi اراء یا افکار مردم
mind reading کشف افکار دیگران
To have enlightened ideas. To be an intellectual. افکار روشنی داشتن
telepathy ارتباط افکار با یکدیگر
wishful thinking افکار واهی و پوچ
idealogy مبحث افکار وارزوهای باطنی
ideology مبحث افکار وارزوهای باطنی
To pick other peoples brains. از افکار دیگران استفاده کردن
ideologies مبحث افکار وارزوهای باطنی
self revelation افشاء افکار واحساسات شخصی
bemuse غرق افکار شاعرانه کردن
cause cTlFbre موردیکهنظر افکار عمومیرا بهخود جلبکند
representationalist معتقد بفلسفه ایده هاو افکار
I don't know what to make of him. من افکار او [مرد] را درک نمی کنم.
A dialogue . گفت وشنود ( بحث وتبادل افکار ونظریات )
ideologist ایده ئولوگ کسی که در مورد افکار وعقاید مطالعه میکند
intrusive thoughts اندیشه هایی که بی اراده شخص بخاطرش می اید افکار فضول
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
self absorption غرق در خویش غرق شدن در افکار
academic freedom آزادی طلاب و محققین در تدریس وتحقیق و نشر افکار خود بدون انکه موسسهای که دراستخدام انند بتواند به انان تعرضی بکند و یا ایشان را درفشار بگذارد
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
brain washing مغزشویی روشی که به وسیله ان و ازطریق اعمال تدابیر و اعمال مختلف افکار و اعتقادات فردرا زایل و اعتقادات دیگری راجایگزین ان می کنند
idiomorphic دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
isotropic solutions دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
Indo-persian rug قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
polyisotopic دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
off colored دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
taller بلند
taller قد بلند
long بلند
loud speaker بلند گو
long- بلند
tallest بلند
tall قد بلند
skyscrapers بلند
tall بلند
loudspeaker بلند گو
grandiose بلند
loftily بلند
willowy بلند
skyscraper بلند
tallest قد بلند
aloud بلند
high (1 9 to 36) بلند
amplifier بلند گو
amplifiers بلند گو
legged پا بلند
pointer خط کش بلند
megaphone بلند گو
megaphones بلند گو
longs بلند
longest بلند
towering بلند
longer بلند
soaring بلند
longed بلند
lengthwise بلند
loudly بلند
eton collan بلند
highfalutin بلند
highs بلند
high grown بلند قد
upland بلند
eminent بلند
high بلند
pointers خط کش بلند
highest بلند
talll بلند
mouth filling بلند
uplands بلند
forte بلند
rumbustious بلند
vociferous بلند
fortes بلند
talll قد بلند
winy شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
tossed ضربه بلند
yuk خندهی بلند
tosses ضربه بلند
tossing ضربه بلند
ambition بلند همتی
ambition بلند پروازی
ambitions بلند همتی
ambitions بلند پروازی
promontories دماغه بلند
promontory دماغه بلند
riser بلند شونده
slam bang با سر وصدای بلند
toss ضربه بلند
gauntlet دستکش بلند
Catholics بلند نظر
long haul خط سیر بلند
big-hearted نظر بلند
fortes موسیقی بلند
long burst رگبار بلند
lifter بلند کننده
liberal نظر بلند
high-rise ساختمان بلند
low-rise نه بسیار بلند
large hearted نظر بلند
forte موسیقی بلند
liberals نظر بلند
gauntlets دستکش بلند
top-level بلند پایه
belly laughs خندهی بلند
keep down بلند نشوید
Catholic بلند نظر
quick time سر قدم بلند
shandygaff بلند رویایی
prolong blast سوت بلند
capote شنل بلند
heists بلند کردن
heist بلند کردن
knee-high بلند تا سر زانو
raised kerb جدول بلند
lofty بلند بزرگ
jointing plane رنده بلند
heaved بلند کردن
downland چراگاه بلند
high-minded بلند همت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com