English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
radio procedures روشهای مخابره با بی سیم روش مکالمات رادیویی
Other Matches
phototelegraphyt مخابره تلگرافی عکس عکسبرداری رادیویی
CB مخفف وابسته به امواج رادیویی که برای استفادهی افراد عادی که میخواهند با فرستندهی خصوصی مخابره کنند کنارگذاشته شده است
cone of silence مخروط سکوت رادیویی فضای مخروطی خلاء رادیویی بالای برج مراقبت
analog transmission انتقال یا مخابره قیاسی مخابره انالوگ
radio interference تداخل امواج رادیویی انترفرنس رادیویی
serial transmission مخابره سری مخابره نوبتی
agent authentication معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
service message پیام ازمایش خط مخابره پیام مخصوص شروع مخابره
radio button شانه دایرهای کنر یک انتخاب که در هنگام انتخاب یک مزکز سیاه دارد.دگمههای رادیویی یک روش انتخاب از بین چند موضوع است و در هر زمان فقط یک دکمه رادیویی انتخاب میشود.
stichomythia مکالمات کوتاه
dialogues مکالمات ادبی و دراماتیک
stichomythic مربوط به مکالمات کوتاه
call meter کنتور مکالمات تلفنی
dialogue مکالمات ادبی و دراماتیک
by-play حرکات یا مکالمات فرعی
by-play حرکات یا مکالمات کنار صحنه
wiretap ضبط و کنترل سری مکالمات
stenotype دستگاه ضبط مکالمات سخنرانی وغیره
procedure sign علایم ارسالی در شبکه قبل ازشروع مکالمات
teleprocessing تایپ کردن مکالمات تلگرافی به طور کشف
wiretapper جاسوس یا ماشینی که مکالمات را بطور سری ضبط میکند
wats Service Telephone WidaArea سرویسی که تعدادنامحدودی از مکالمات را درناحیهای وسیع از یک نقطه به هر مکان مجاز می سازد
transponder فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
ciphony رمز کردن پیامهای تلفنی مکالمات رمز شده
recovery procedures روشهای اخراجات
metric methods روشهای کمی
nonparmetric methods روشهای ناپارامتری
statistical methods روشهای اماری
recovery procedures روشهای بازیابی
quantitative methods روشهای کمی
quantitative methods روشهای مقداری
long distance دور برد مکالمات تلفنی از راه دور
long-distance دور برد مکالمات تلفنی از راه دور
forecasting methods روشهای پیش بینی
indirect methods روشهای غیر مستقیم
programming methods روشهای برنامه ریزی
halted معمولا با روشهای خارجی
halts معمولا با روشهای خارجی
cryptanalysis مط العه و روشهای رمزگشایی
halt معمولا با روشهای خارجی
belly series مجموعهای از روشهای حمله
methods of economic study روشهای مطالعه علم اقتصاد
restrictive trade practices روشهای محدود کردن تجارت
recovery procedures روشهای تخلیه اقلام بازیافتی
oceanshipping روشهای کشتی رانی دراقیانوس
numerical مط العه روشهای حل مساله ریاضی
rules of engagement روشهای درگیری پدافند هوایی
bessemer یکی از روشهای تهیه فولاد
electronic یچ انتخاب شده و نه با روشهای مکانیکی
electronically مراجعه به دستورات بااستفاده از روشهای الکترونیکی
cmos طراحی مدار پیچیده و روشهای ساخت
fixed point notation = قوانین و روشهای ریاضی با استفاده از اعداد اعشاری
field expedient روشهای اضطراری اخراجات در صحرا تدابیر صحرایی
informatics دانش و مط العه روشهای پردازش اطلاعات و ارسال
reprographics ترسیم ها و فیلم ها و روشهای تولید انبوه مجدد
permutations تعداد روشهای مختلف برای مرتب کردن چیزی
permutation تعداد روشهای مختلف برای مرتب کردن چیزی
compacted کاهش فضای ذخیره سازی داده با کد کردن آن به روشهای مختلف
compact کاهش فضای ذخیره سازی داده با کد کردن آن به روشهای مختلف
compacting کاهش فضای ذخیره سازی داده با کد کردن آن به روشهای مختلف
compacts کاهش فضای ذخیره سازی داده با کد کردن آن به روشهای مختلف
multiple حاوی قط عات زیاد بودن یا عمل کردن به روشهای مختلف
paint پر کردن شکل گرافیکی با رنگ . با روشهای مختلف و جلوههای ویژه
paints پر کردن شکل گرافیکی با رنگ . با روشهای مختلف و جلوههای ویژه
multidimensional زبان برنامه نویسی که به روشهای مختلف نمایش داده میشود
econometrics استفاده از روشهای اماری در بررسی مسائل اقتصادی اقتصاد سنجی
communication مخابره
transmissions مخابره
message line خط مخابره
despatch مخابره
transmission مخابره
traffic مخابره
traffics مخابره
trafficked مخابره
message مخابره
messages مخابره
trafficking مخابره
traffick مخابره
radioed رادیویی
radioing رادیویی
radios رادیویی
radio رادیویی
broadcasting رادیویی
mixed economy سیستم اقتصادی که در ان روشهای کاپیتالیستی و سوسیالیستی در جوار هم به کار گرفته شود
mixed economies سیستم اقتصادی که در ان روشهای کاپیتالیستی و سوسیالیستی در جوار هم به کار گرفته شود
telegrams مخابره تلگرافی
asynchronous transmission مخابره ناهمگام
transmittal ارسال مخابره
transmission security تامین مخابره
asynchronous transmission مخابره غیرهمزمان
transmission rate سرعت مخابره
transmission rate نرخ مخابره
telegram مخابره تلگرافی
analog transmission مخابره قیاسی
transmittance ارسال مخابره
telegraphed مخابره تلگرافی
wirable قابل مخابره
visual communication مخابره بصری
telegraphing مخابره تلگرافی
transmittancy ارسال مخابره
telegraphs مخابره تلگرافی
telegraph مخابره تلگرافی
boat call مخابره با قایق
transmission error خطای مخابره
simplex transmission مخابره ساده
end of transmission انتهای مخابره
signal bridge پل مخابره ناو
parallel transmission مخابره موازی
flag hoist مخابره با پرچم
serial tranmission مخابره نوبتی
polar transmission مخابره قطبی
satellite communications مخابره ماهوارهای
retransmission مخابره مجدد
neutral transmission مخابره خنثی
duplex transmission مخابره دو رشتهای
duplex transmission مخابره دورشتهای
telegraphic message مخابره تلگرافی
synchronous transmission مخابره همزمان
data communication مخابره داده ها
data transmission مخابره داده ها
data transmission مخابره داده
synchronous transmission مخابره همگام
syncheronous communications مخابره همزمان
digital transmission مخابره دیجیتال
dispateh مخابره کردن
squawk مخابره کردن
signal مخابره کردن
signaled مخابره کردن
signalled مخابره کردن
transmission مخابره کردن
wires مخابره کردن
transmissions مخابره مخابرات
transmissions مخابره کردن
transmission مخابره مخابرات
flags پرچم مخابره
flag پرچم مخابره
communicating مخابره کردن
squawks مخابره کردن
squawked مخابره کردن
wire مخابره کردن
hertzian wave موج رادیویی
radio waves امواج رادیویی
radiographic عکس رادیویی
radiographic مخابرات رادیویی
radiometeorograph هوانگار رادیویی
space radiation تشعشع رادیویی
radio interference پارازیت رادیویی
metal locator فلزیاب رادیویی
radio metal locator فلزیاب رادیویی
r.f. بسامد رادیویی
receiving set گیرنده رادیویی
radmail پست رادیویی
radiophotograph عکس رادیویی
radio wave موج رادیویی
radio silence سکوت رادیویی
radio sextant سکستانت رادیویی
radio receiver گیرنده رادیویی
play by play پخش رادیویی
radio navigation ناوبری رادیویی
radio match رویارویی رادیویی
radio link پیوند رادیویی
radio horizon افق رادیویی
radio frequency فرکانس رادیویی
receivers گیرنده رادیویی
receiver گیرنده رادیویی
radio alimeter فرازیاب رادیویی
radio beacon بیکن رادیویی
radio frequencies فرکانسهای رادیویی
radio ferquency بسامد رادیویی
radio dicipline انضباط رادیویی
radio detection اکتشاف رادیویی
radio control فرمان رادیویی
radio compass قطبنمای رادیویی
listening silence سکوت رادیویی
radio call sign معرف رادیویی
radio broadcasting پخش رادیویی
phototelegraphy عکاسی رادیویی
electronic locator فلزیاب رادیویی
facsimiles عکس رادیویی
fax عکاسی رادیویی
faxed عکاسی رادیویی
faxes عکاسی رادیویی
wirephoto عکاسی رادیویی
call signs معرف رادیویی
transmitter فرستنده رادیویی
telephotography عکاسی رادیویی
faxing عکاسی رادیویی
transmitters فرستنده رادیویی
facsimiles عکاسی رادیویی
radio telescopes تلسکوپ رادیویی
call sign معرف رادیویی
radio telescope تلسکوپ رادیویی
radiophoto عکاسی رادیویی
facsimile عکس رادیویی
waving موج رادیویی
waves موج رادیویی
facsimile عکاسی رادیویی
wave موج رادیویی
waved موج رادیویی
telephoto عکاسی رادیویی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com